گزارش يک «پايان نامه»
گزارش يک «پايان نامه»
فيلم سينمايي «پاياننامه» فيلمي مهم است؛ اهميتي که الزاماً نسبت مستقيمي با کيفيت سينمايي آن ندارد اما نميتوان و نبايد آن را ناديده گرفت.
از ميان چند فيلمي که با مضامين سياسي روز در جشنواره بيست ونهم روي پرده رفتند فيلم سينمايي «پايان نامه» جايگاهي متفاوت دارد، چه اينکه مستقيماً حمايت مديران جشنواره را پشت خود داشت و هم اکرانش با حاشيه هايي غريب همراه بود. صراحت بيان فيلم پاياننامه که درصدي از آن مديون جسارت کارگردان و درصد بيشتري از آن حاصل رويکرد حمايتي مديران سينمايي در سالهاي اخير با هدف احياي «سينماي سياسي» است، اصليترين عامل توجهبرانگيز فيلم است. فيلمي که در کنار فيلمهايي چون «اخراجيها3» ساخته مسعود دهنمکي، «گزارش يک جشن» ساخته ابراهيم حاتميکيا و «خيابانهاي آرام» ساخته کمال تبريزي فصلي نو در سينماي سياسي ايران را رقم زده است. حامد کلاهداري البته در دومين تجربه کارگرداني خود بهراستي نتوانستهاست استانداردهاي يک سينماي «اصولي» و «حقيقتگرا» را به منصه ظهور برساند اما توجه به همين نخستين توليدات در اين فضا و صدالبته آسيبشناسي بيتعارف و صريح آنها ميتواند متضمن رسيدن به مقصود مشترک مديران سينماي، سينماگران و مخاطبان باشد. آنچه در ادامه مي خوانيد مروري است کوتاه بر پروسه ساخت اين فيلم.
کلاهداري کيست؟
از ميان مخاطبان نه چندان اندک فيلمهاي «شاخ گاو» و «تعطيلات تابستاني» در سالهاي نهچندان دور شايد حتي يک نفر هم نبود که در مخيلهاش بگنجد ايفاگر نقش نوجوان تيزهوش و خرابکار اين فيلمها تنها يک دهه بعد و در عنفوان جواني خرقه بازيگري از تن درآورده و با سري پر از شور کارگرداني وارد ميدان پرمخاطره سياست شود.
حامد کلاهداري در دومين تجربه کارگرداني خود نتوانستهاست استانداردهاي يک سينماي «اصولي» و «حقيقتگرا» را به منصه ظهور برساند اما توجه به همين نخستين توليدات و صدالبته آسيبشناسي بيتعارف و صريح آنها ميتواند متضمن رسيدن به مقصود مشترک مديران سينماي، سينماگران و مخاطبان باشد.
حامد کلاهداري همان نوجوان ريزنقش و شر فيلم «شاخ گاو» است که در نوجواني با حضور مقابل دوربين کارگرداني چون کيانوش عياري سينما را شناخت و در جواني جسورانه دوربين به دست گرفت و هدايت بازيگران پيشکسوتي چون داريوش ارجمند، عليرضا خمسه و جمشيد هاشمپور را عهدهدار شد. «شکلات داغ» و «پاياننامه» حکم گامهاي نخست فيلمسازي 29 ساله را دارند که شديداً علاقمند سينماست و با شروع پرسروصدايي که داشته توجه بسياري از پيگيران سينماي ايران را به سمت خود جلب کردهاست؛ چه آنها که فيلمهايش را دوستدارند و چه آنها که با او و سينمايش مخالفند!
يک فيلمساز تازهنفس
اولين زمزمهها درباره ورود حامد کلاهداري به ميدان فيلمسازي شهريورماه سال 88 رسانهاي شد. زماني که يکي از خبرگزاريها تيتر زد «سجادپور شكلات داغ را درباره روزهاي انتخابات توليد ميكند». آن روزها سجادپور هنوز رداي مديريت اداره نظارت و ارزشيابي ارشاد را بر تن نکرده بود و همين هم حساسيتها درباره اين خبر را ميتوانست به حداقل برساند اما سجادپور گويي تمايلي به کاهش حساسيتها نداشت که خود اينگونه درباره پروژه تازهاش گفت: «همزمان با فعاليتهايي كه در زمينه انتخابات داشتيم، به روال معمول شغل تهيهكنندگي، مقدمات توليد فيلم سينمايي را فراهم آورديم كه به خاطر علاقهاي كه به همكاري با نيروهاي تازه نفس و فيلم اولي دارم، حامد كلاهداري را براي كارگرداني آن انتخاب كردم. فيلمنامه از فضاي اجتماعي روز برخوردار است و خط داستاني فيلم، درباره وقايع يك كافي شاپ است كه در شرايطي كه جامعه در انتظار واقعه بزرگ اجتماعي انتخابات رياست جمهوري است، اين كافي شاپ محل رفت و آمد اقشار مختلف جامعه است كه تحت تأثير ورود يك غريبه قرار ميگيرند و اين در روال عادي زندگي آنها تأثير ميگذارد.» ارجاع داستان فيلم به حال و هواي برگزاري انتخابات رياست جمهوري آنهم در روزهاي پر تبوتاب سال 88 کافي بود تا نام حامد کلاهداري بيآنکه شايد خود بخواهد در همان ابتداي راه با سينماي سياسي عجين شود.
حال و هواي انتخاباتي!؟
يک ماه پس از انتشار اين خبر و در ايامي که سجادپور از سوي جواد شمقدري عهدهدار مديريت اداره کل نظارت و ارزشيابي ارشاد شد، کمکم ساخت «شکلات داغ» از مرکز توجه رسانهها دور شد و کلاهداري يک تنه فيلم را به جشنواره فيلم فجر رساند. از آن لحاظ يک تنه که از ميانه راه سجادپور به دليل حضور در رأس برگزاري جشنواره از تهيهکنندگي فيلم کناره گرفت تا کلاهداري در نخستين تجربه فيلمسازي تهيهکنندگي فيلمش را هم به نام خود ثبت کند(اتفاقي که البته چندان دوام نداشت و در بازه اکران فيلم با نام عليرضا سجادپور در مقام تهيهکننده روانه پرده سينماها شد!)
از ايده هاي تبليغاتي براي اكران عمومي اين فيلم، اقدامي نمادين است كه در آن قرعهكشي ميان مخاطبان «پاياننامه» در پايان زمان اكران عمومي انجام خواهد شد و ماشينهاي استفاده شده در فيلم به برگزيدگان اهدا ميشود.
با تمام حاشيهها فيلم «شکلات داغ» در ميان بهت اهالي رسانه روي پرده جشنواره فيلم فجر رفت چراکه بهرغم اعلام ابتدايي حال و هواي فيلم هيچ قرابتي با روزهاي انتخابات نداشت و فيلم اثري به شدت شخصي درباره ارتباط چند کاراکتر بود، ساختار فيلم اما بعنوان نخستين ساخته کارگردان توجه منتقدان را به خود جلب کرد و فيلم هم در جشنواره و هم پس از آن در اکران عمومي با اقبال نسبي مخاطبان مواجه شد. اما تفاوت حال هواي فيلم با آنچه انتظار ميرفت، سبب شد بسياري اين اظهارنظر کلاهداري در فروردينماه 89 را ناشنيده بگيرند و به آن واکنشي نشان ندهند. کلاهداري درباره فيلم دوم خود گفته بود: «پاياننامه درباره حوادث بعد از انتخابات، نيمه خرداد كليد ميخورد.»
حاشيههاي ناخواسته
«در حال آمادهسازي مقدمات فيلم جديدم به نام پاياننامه هستم كه با موضوع حوادث بعد از انتخابات توليد خواهد شد و فيلمي سياسي و قطعا بسيار پرسر و صدا خواهد بود. بهعقيده من تاكنون فيلمي كه با اين صراحت در مورد مسائل سياسي صحبت كند، در سينماي ايران نداشتهايم. قطعا ساخت اين فيلم، دستاوردهاي خوبي هم براي مردم و هم براي نظام جمهوري اسلامي دارد.» اين نخستين توضيحات کلاهداري درباره دومين فيلمش در مقام کارگردان بود. اظهاراتي که بهوضوح نشان از دورخيز اين کارگردان جوان براي ثبت يک اثر پرحاشيه داشت. فيلم سرانجام بدون انتشار جزئيات فيلمنامه و در سکوت نسبي خبري مقابل دوربين رفت. اما حاشيهها چندان در انتظار پايان کار کلاهداري نماندند و در ميانه راه بهناگاه رسانهاي شدند. اصليترين اين حاشيهها هم به حضور دو بازيگر در فيلم ارتباط داشت. ليلا اوتادي و امير آقايي دو بازيگري بودند که هر يک به نوعي نامشان با حاشيههاي فيلم «پاياننامه» گره خورد؛ اولي ناخواسته طعمه خبرسازي و جو آلوده برخي سايتهاي شبهسياسي شد. دومي اما خود به استقبال حاشيه رفت و کنارهگيري خود از پروژه در ميانه راه را رسانهاي کرد. باوجود اين حاشيهها فيلم سرانجام در اسفندماه 89 به سرانجام رسيد و براي نخستينبار در جشنواره بيست و نهم فيلم فجر روي پرده رفت. اکران فيلم در سينماهاي مردمي با استقبال مواجه شد اما رونمايي از آن در سالن ويژه رسانهها با حاشيههايي ناخوشايند همراه شد.
ايدههاي غريب براي اکران
با تمام اين فرازو فرودهاي رسانهاي اين روزها فيلم سينمايي «پاياننامه» (به گفته کارگردان با تدوين مجدد و کوتاهتر از نسخه جشنوارهاي) روانه پرده سينماها شدهاست. فيلمي که با توجه به تمام حاشيههاي مورد اشاره در اين گزارش پتانسيل بالايي براي جذب مخاطب به سالنهاي سينما دارد. در اين بين اما از دو مورد نميتوان چشمپوشي کرد؛ تيزر تبليغاتي و نيز ايدههاي غريب پخشکننده فيلم. تيزر اوليهاي که براي تبليغ فيلم روي سايت رسمي منتشر شد فضايي کاملاً خاص داشته و با بهرهگيري از برخي ديالوگها و صحنهها سعي در القاي محتوايي متفاوت از فيلم دارد. از سوي ديگر روابط عمومي موسسه جبرائيل به نقل محسن صادقي مديرعامل اين موسسه در مقام پخشکننده فيلم اعلام کردهاست: براي اكران «پاياننامه» برنامههاي گوناگوني در نظر گرفتهايم كه از جمله آن ميتوان به قرعهكشي ميان مخاطبان و اهداي پنج سكه بهار آزادي در پايان هر هفته اكران اشاره كرد كه با حضور عوامل فيلم صورت ميگيرد. وي افزود: همچنين از ديگر كارهاي تبليغاتي كه براي اكران عمومي اين اثر انجام شده، اقدامي نمادين است كه در آن قرعهكشي ميان مخاطبان «پاياننامه» در پايان زمان اكران عمومي انجام خواهد شد و ماشينهاي استفاده شده در فيلم به برگزيدگان اهدا ميشود كه اين اتومبيلها بهزودي بر روي داربست در مكانهاي تعيين شده قرار ميگيرد. اين پخشكننده سينما در ادامه درباره چگونگي شركت مخاطبان در اين قرعهكشي گفت: در سينماهاي نمايشدهنده اين فيلم پس از پايان هر اكران برگههايي دراختيار تماشاگران قرار ميگيرد كه بر اساس آنها اقدام به قرعهكشي و اهداي جوايز ميكنيم. بايد منتظر ماند و ديد اين ايدهها و تمهيدات تا چه حد در استقبال مخاطبان از دومين فيلم کلاهداري مثمرثمر واقع خواهد شد.
فرآوري: اميد صبوري
بخش سينما و تلويزيون تبيان
منابع: خبرگزاري فارس/ خبرگزاري مهر/ کافه سينما