سلول های بنیادی ،اکسیر زندگی

درطول تاریخ بشر ، همیشه این دغدغه وجود داشته است که کیفیت زندگی برای کسانی که از بیماری ها ی مختلف رنج می برند به بالاترین حد برسد، سلول های بنیادی انقلاب وتحولی شگرف در علوم پزشکی ایجاد کرده است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

سلول هاي بنيادي ،اکسير زندگي


درطول تاريخ بشر ، هميشه اين دغدغه وجود داشته است که کيفيت زندگي براي کساني که از بيماري ها ي مختلف رنج مي برند به بالاترين حد برسد، سلول هاي بنيادي انقلاب وتحولي شگرف در علوم پزشکي ايجاد کرده است .

انقلاب جديد علم پزشکي ، شناسايي و جداسازي سلول هاي با کيفيت است،سلول هايي که توانايي تبديل و تمايز به انواع مختلف سلول‌هاي ديگر را دارند و از آنها مي‌توان در توليد سلول‌ها و نهايتاً بافت‌هاي مختلف ديگر استفاده کرد.به دليل توانايي منحصر به فرد سلولهاي بنيادي، اين سلولها امروزه از مباحث جذاب در زيست شناسي و علوم درماني مي باشند. تصور کنيد که اين سلولها بتوانند حافظه بيمار مبتلا به آلزايمر را به وي برگردانند،پوستي را که در اثر سانحه آسيب ديده جايگزين کنند يا بيمار معلولي را قادر به راه رفتن دوباره کنند!

خصوصيت اين سلول ها به اين شکل مي باشد که به مدت طولاني از طريق تقسيم سلولي خود را نوسازي مي کنند ،بر خلاف سلول هاي عصبي که معمولاً خودشان را بازسازي نمي کنند اين سلول ها ممکن است چندين بار خود را بازسازي کنند، که اين پديده تکثير کردن ناميده مي شود .همچنين تحت شرايط فيزيولوژيکي يا آزمايشي، مي توان آن ها را تحريک کرد تا به سلول هايي با عمل کردهايي ويژه نظير سلولهاي تپنده ماهيچه ي قلب و سلول هاي انسولين ساز لوزالمعده تبديل شوند.  

معرفي سلول  هاي بنيادي

سلول بنيادي مادر تمام سلولها است و توانايي تبديل به تمام سلولهاي بدن را دارا مي باشد. اين سلولها واجد توانايي خود نوسازي (Self Renewing) و تمايز (Differentiating) به انواع سلولها از جمله سلولهاي خوني، قلبي، عصبي و غضروفي هستند. هم چنين در بازسازي و ترميم بافت هاي مختلف بدن بدنبال آسيب و جراحت موثر بوده و مي توانند به درون بافتهاي آسيب ديده اي که بخش عمده سلولهاي آنها از بين رفته است، پيوند زده شوند و جايگزين سلولهاي آسيب ديده شده و به ترميم و رفع نقص در آن بافت بپردازند. هم چنين تحقيقات در اين زمينه دانش ما را درباره چگونگي رشد و تکوين يک اندام از يک سلول منفرد افزايش داده است و مهمتر آنکه به فهم مکانيزم جايگزيني سلولهاي سالم با سلول هاي آسيب ديده کمک نموده است.

 

انواع سلول بنيادي

سلولهاي بنيادي را بر اساس خصوصيات و ويژگي ها به سه دسته تقسيم مي‌شوند:

*سلول‌هاي بنيادي جنيني (Embryonic stem cells)

*سلول‌هاي بنيادي بالغ (Adult stem cells)

*سلول‌هاي بنيادي  بند ناف (Umbilical cord stem cells)

 

 

 

سلولهاي بنيادي جنيني

در واقع اين سلولها از يکي از مراحل ابتدايي تشکيل و توسعه جنين بنام مرحله بلاستوسيتي گرفته مي شوند. به طور اختصاصي سلولهاي بنيادي جنيني از توده سلولي دروني بلاستوسيت در مرحله پيش از لانه گزيني در ديواره رحم به دست مي آيند. اين سلولها ميتوانند تمام سلول ها وبافت هاي يک فرد کامل را بسازد، همچنين قادر به همانندسازي خود هستند و به انواعي از سلولهاي مختلف تمايزمي يابند.

سلولهاي بنيادي بالغ

 به سلولهايي که پس از تولد از بافت هاي مختلف فرد بالغ جدا مي شوند، گفته مي شود. سلولهاي بنيادي خونساز مستقر در مغز استخوان، مغز، کبد و ساير بافت ها از اين دسته مي باشند که قدرت تمايز به برخي از بافتها را دارا مي باشند. اين سلولها قادر نيستند به همه نوع سلول تمايز پيدا کنند بلکه تنها قادرند به سلولهاي بالغ همان بافتي که در آن هستند تبديل شوند (مثلا سلولهاي بنيادي مغز استخوان که به سلولهاي خوني تبديل مي شوند). سلول‌هاي بنيادي بالغ مانند همه سلولهاي بنيادي ديگر دو ويژگي مشترک دارند؛ اول اينکه قادر به ساخت کپي هاي خود به مدت طولاني مي باشند و دوم اينکه مي توانند به سلولهاي بالغي با خصوصيات مورفولوژيک شناخته شده و باعملکرد اختصاصي تبديل شوند.

سلولهاي بنيادي خون بند ناف

 

ازخون بندناف استخراج شده وقابل نگهداري هستند و همانند سلولهاي بنيادي خونساز مغز استخوان مي باشند.

 

سلولهاي بنيادي خون بند ناف

خون بندناف خوني است که پس از تولد در بند ناف و جفت باقيمانده و دور ريخته مي شود، اين خون غني از سلولهاي بنيادي است.

 

سلولهاي بنيادي خون بند ناف همانند سلولهاي بنيادي خونساز مغز استخوان به سلولهاي زير تقسيم ميشوند:

*سلولهاي قرمز، که اکسيژن را به تمام بدن حمل مي کنند.  

*سلولهاي سفيد، که در سيستم ايمني فعالانه شرکت دارند.

*پلاکتها که به انعقاد خون کمک مي کنند. همچنين قادر به ساخت انواع سلولهاي ديگر و ترميم و نگهداري سلولها در هنگام جراحت مي باشند.

خون بند ناف چه استفاده هايي دارد؟

اولين پيوند خون بند ناف در سال 1988 ميلادي در فرانسه و توسط دکتر گلوکمن به يک کودک مبتلا به کم خوني فانکوني (يک نوع کم خوني مادرزادي) انجام گرفت و به اين ترتيب تا به امروز صد ها پيوند موفق خون بند ناف صورت گرفته است و مراکز بزرگ ذخيره اين سلولها در کشور هاي مختلف جهان تاسيس گرديده است.

 

 

 

***مرورآمار منتشر شده نشان مي دهد که هر ساله حدود 30000 بيمار با بيماريهايي که با پيوند سلولهاي بنيادي مغز استخوان، قابل درمان هستند در سال شناسائي مي شوند و حدود 75 درصد اين بيماران قادر به يافتن يک داوطلب مناسب براي اهداء خون مغز استخوان نيستند.

از سوي ديگر جستجوي مراکز ثبت اهدا کنندگان مغز استخوان زمان بسياري به خود اختصاص مي دهد به اين ترتيب ذخيره خون بندناف زمان را کوتاه وميزان اهدا کننده را بيشتر مي سازد و به اين ترتيب زمان را براي مبتلايان به لوسمي هاي حاد، کم خوني ها و نقايص ايمني که در زمان کوتاهي مي ميرند کوتاهتر مي کند.امروزه تحقيقات گسترده اي به منظور درمان بيماريها و ضايعات عصبي، ترميم بافتهاي آسيب ديده قلبي و استخواني، ترميم سوختگيها و ضايعات پوستي، ترميم لوزالمعده وترشح انسولين و ترميم ساير بافت هاي آسيب ديده با استفاده از سلولهاي بنيادي مغز استخوان، خون بندناف و ساير سلولهاي بنيادي يک فرد بالغ درحال انجام است.

 

فهرستي از بيماريهايي که با استفاده از سلولهاي بنيادي خون بندناف قابل درمان هستند به شرح ذيل مي باشد:

*اختلالات سلولهاي بنيادي: کم خوني آپلاستيک، کم خوني فانکوني، هموگلوبينوري حمله اي شبانه (PNH)

*لوسمي حاد: AML، ALL، لوسمي تمايز نيافته حاد

*لوسمي مزمن: CML      

*بيماريهاي نقص در توليد لنفوسيتها: لنفوم غير هوچکين، لنفوم هوچکين

*ناهنجاريهاي ارثي گلبولهاي قرمز: بتا، تالاسمي ماژور، کم خوني سلولي داسي شکل

*اختلالات سيستم ايمني مادرزادي: سندروم کاستمن، نقص چسبندگي لکوسيتي، سندروم دي جرج

*نقص ارثي پلاکتي: ترومبوسيتوپني مادرزادي

*اختلالات پلاسماسل: مولتي پل ميلوما، لوسمي پلاسماسل

*بيماريهاي ارثي: سندروم لش نيهان، هيپوپلازي غضروف

*ساير بيماريها: بيماري الزايمر، ديابت، پارکينسون، صدمات نخاعي، سکته هاي قلبي و مغزي، بيماريهاي کبدي، ديستروفي عضلاني ،سرطان ها.

 

در حال حاضر در کشورمان فقط بيماريهايي که منشاء خوني دارند از جمله تالاسمي ، سرطان خون و کم خوني ها با استفاده از سلولهاي بنيادي خون بند ناف قابل درمان هستند

     

چشم انداز استفاده از سلولهاي بنيادي

امروزه ثابت شده است که سلولهاي بنيادي قادر به درمان محدوده وسيعي از بيماريهاي مزمن و حاد مي باشند و تحقيقات زيادي در زمينه استفاده از سلولهاي بنيادي در درمان بيماريهايي چون پارکينسون، بيماريهاي کرونري قلب (با جايگزيني سلولهاي ماهيچه اي قلب) ، ديابتها‌ (از طريق جايگزين نمودن سلولهاي پانکراتيک ترشح کننده انسولين)، ، بيماريهاي کبدي مثل سيروز، ديستروفي عضلاني، آسيبهاي نخاعي و سکته در حال انجام مي باشد.

 

پژوهش ها براي بيماري هاي زيرنيز  درحال انجام است:

آلزايمر:1 از 10 نفر افراد بالاي 65 سال و 5 نفر از 10 نفر افراد بالاي 85 سال از اين بيماري رنج مي برند.

جراحات نخاعي: آسيبهاي نخاعي سالانه بالغ بر 750000 نفر در ايالات متحده را در بر مي گيرد.

بازسازي استخوان:  اميدي براي درمان مبتلايان به اوستئوپروزيز

بيماري  MS  : بيماري پيشرونده مربوط به سيستم عصبي مرکزي است که سالانه تعداد بسياري را دچار مي سازد.

 

اين سلول ها درآينده اي نزديک  اميد به زندگي را براي بسياري از بيماريها چند برابر مي کند وکيفيت زندگي بسياري از بيماران را به حد مطلوب مي رساند.

 

فرآوري مريم نايب زاده

بخش دانش و زندگي تبيان


منبع:

rsct.ir

hamshahrionlin

aftabir

 

مطالب مرتبط مجموعه :
آخرین مطالب سایت