اولین جنگ بنی اسرائیل در کنعان

پس از پایان کیفر ومجازات خداوند موسی و همراهانش در صحرای سینا گرد آمدند و پس از اطلاع از اوضاع و احوال کنعان تصمیم گرفتند به آن یورش برده و آن را اشغال کنند، خداوند متعال به آنها دستور داد، آتش جنگ با ملت های دیگری که بر سر راهشان قرار داشتند را روشن نمای
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

اولين جنگ بني اسرائيل در کنعان

نگاهي به تاريخ يهود (قسمت دوم)

پس از پايان کيفر ومجازات خداوند موسي و همراهانش در صحراي سينا گرد آمدند و پس از اطلاع از اوضاع و احوال کنعان تصميم گرفتند به آن يورش برده و آن را اشغال کنند، خداوند متعال به آنها دستور داد، آتش جنگ با ملت هاي ديگري که بر سر راهشان قرار داشتند را روشن نمايند. اين اوامر خداي آنهاست که آنها را تشويق کرد تا حمله و ملل سر راه را غارت کنند: "هر شهر و آبادي که بر سر راه خود ديديد، را از بيخ و بن برکنيد. با آنها عهدي نبنديد و خويشاوندي نکنيد.  قتل و کشتار به راه بياندازيد و خانه هايشان را ويران و درختانشان را از ريشه برکنيد. ( سفر تثنيه: 7)

گوستاولوبون، مورخ نامدار فرانسوي وحشيگري و سفاکي بني اسرائيل را اين گونه توصيف مي کند. جمعيت بني اسرائيل و نيازها وفشارهايي که در مصر برآنها داده شده بود و محروميت هاي وحشتناکي که در بيابان با آن مواجه شده بودند، موجب گرديد وارد کنعان شوند. آنها چون گله اي  از گرگ هاي گرسنه که گرسنگي آنها را به انجام هر جنايتي وامي دارد به کنعان وسرزمين هاي اطراف آن حمله ور شدند.

بني اسرائيل سياست قتل ، کشتار و ايجاد وحشت را در تمام سرزمين هاي اشغالي نيز دنبال نمودند و به هرجا پاي گذاشتند، آئين اشان شمشير و کشتار و ايجاد ترس  و وحشت بود.

پس از فوت موسي، "يوشع بن نون" رهبري بني اسرائيل را بدست گرفت. آنها تمام قبايل بدوي و صحرانشين ساکن غرب اردن را غارت و برکات و خيرات آنها را چپاول و ساکنان آنها را قتل عام کردند و کساني که باقي ماندند را به بيگاري گرفتند:

"هرگاه به شهري نزديک مي شوي، اگر تسليم نشدند، تمام مردانشان را با شمشير به قتل برسان، ولي زنان و کودکان و حيوانات و هرآنچه در آنجا هست، را غنيمت خود کن(سفر تثنيه: 2 )

اولين  مقاومت از سوي "جباريان" صورت گرفت که از سرزمين خود دليرانه و با شجاعت دفاع و بني اسرائيل را به عقب نشيني مجبور کردند. اما بني اسرائيل در يک شبيخون برآنها نيز فائق آمدند . پس از آن نوبت به "عمون" و "حبشون" و "حبشه" رسيد

 به اين تر تيب بني اسرائيل توانست قسمت هايي از سرزمين  کنعان و اطراف آن را اشغال نمايند، اما سرزمين هاي اطراف هميشه موضع خصومت آميزي در برابر  آنها اتخاذ مي کردند. ولي اختلاف تفرقه اين ملل و قبايل باعث شکست و فرار آنها در برابر بني اسرائيل مي شد.

اولين  مقاومت از سوي "جباريان" صورت گرفت که از سرزمين خود دليرانه و با شجاعت دفاع و بني اسرائيل را به عقب نشيني مجبور کردند. اما بني اسرائيل در يک شبيخون برآنها نيز فائق آمدند . پس از آن نوبت به "عمون" و "حبشون" و "حبشه" رسيد. بني اسرائيل در حبشه جنگ سختي کردند  و پس از اشغال اين سرزمين،  پادشاه آن را نيز به قتل رساندند و سپس قانون شمشير را درباره کودکان و زنان و سالمندان به اجرا گذاشتند و در تمام طول اين حوادث سرزمين هاي همجوار  موضع تماشاگر را به خود گرفتند تا اين که موج اين غارت و چپاول به آنها نيز رسيد و سرزمين اشان به اشغال بني اسرائيل درآمد..

سپس بني اسرائيل خود را آماده حمله به قسمت غربي رود اردن نمود. ابتدا از "اريحا" شروع کردند. اکثر اقوامي که اطراف رود اردن اقامت داشتند، عربي الاصل بودند و با مقاومت سر سخت خود در برابر بني اسرائيل اشغال اورشليم را 140 سال به تعويق انداختند تا اين که "داود پيامبر" در سال 1049 قبل از ميلاد آن را تصرف کرد و اين شهر را پايتخت خود قرار داد.

اعراب کنوني ساکن فلسطين بازماندگان همان اقوام عرب از جمله کنعاني ها ، يبوسي ها ، عموري ها هستند.

تورات درباره اشغال اريحا مي گويد:

"هر آن چه در شهر بود، از زن و مرد را به آتش کشيدند و کودکان و پيران و حتي گاو و گوسفندان را از دم تيغ گذراندند ( سفر يشوع :6 )

نه تنها اريحا که تمام سرزمين هاي کنعان به اين سرنوشت وحشتناک دچار شدند. در اين زمان بود که بني اسرائيل زندگي يکجا نشيني و شهر نشيني را فرا گرفتند واز دروازه کنعان وارد تمدن بشري شدند.

گوستاولوبون، مورخ نامدار فرانسوي وحشيگري و سفاکي بني اسرائيل را اين گونه توصيف مي کند. جمعيت بني اسرائيل و نيازها وفشارهايي که در مصر برآنها داده شده بود و محروميت هاي وحشتناکي که در بيابان با آن مواجه شده بودند، موجب گرديد وارد کنعان شوند

پس اي بني اسرائيل اين حق تاريخي که ادعاي آن را داريد کجاست؟ شما مي دانيد قوانين و آيين شما دروغ است و شما در آن بسيار سرزنش شده ايد. هم چنين مي دانيد که اين قوانين قرن ها پس از حضرت موسي نوشته شدند و باز به يقين مي دانيد، اين، آن قوانين و آيين نيست که خداوند آن را بر پيامبرش موسي ( ع) نازل کرد. توراتتان در سفر حزقيال مي گويد: پيامبران بني اسرائيل مانند او روبهاني شده اند(  سفر حزقيال:13 )

بنابراين شما گمراهاني هستيد که خداوند به خاطر انحرافات و تحريف  سخن خداوند بر شما خشم گرفت  و کاهنان و احبارتان شما را به گمراهي کشاندند و به يقين مي دانيد اعراب اولين کساني بودند که از 3500 سال پيش از ميلاد بر سرزمين فلسطين اقامت داشتند.

بخوانيد در سفر " سيورا" بر زبان خداوند چه آمده است: " آن را چون ميراث تا ابد به شما خواهم داد، اين وعده خداي يهود است.."

ببينيم وقتي از "مناخيم بگين" سؤال کردند که چرا رژيم صهيونيستي موجوديت فلسطيني ها را در فلسطين به رسميت نمي شناسد در پاسخ چه گفت:

"اگر به فلسطيني اجازه بدهيد که اين فکر دوباره در ذهنشان شکل گيرد که آنها صاحبان اصلي فلسطين هستند، ديگر حقي براي ما در آن باقي نمي ماند و ما در اين صورت اشغالگراني بشمار مي آييم که سرزمين ديگران را اشغال کرده ايم".

اين آن چيزي است که بگين رهبر گروهک هاي تروريستي صهيونيستي مي گويد و به آن اعتقاد دارد.

ترجمه : قبس زعفراني

بخش سياست تبيان


برگرفته از کتاب "حقايق و اباطيل در تاريخ بني اسرائيل"، نوشته: فوزي محمد حميد

 

مطالب مرتبط مجموعه :
آخرین مطالب سایت