مردم ما تئاتر مذهبی را بیشتر می‌پسندند

سخن از اعتقادات شخصی، صورت قشنگی ندارد ولی وقتی این استقبال را می‌بینم بیشتر از هر چیز خیلی خیلی خوشحال می‌شوم و از خداوند مدد می‌جویم تا حرمتی که برای این مردم قائلم حفظ شود.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

مردم ما تئاتر مذهبي را بيشتر مي‌پسندند


سخن از اعتقادات شخصي، صورت قشنگي ندارد ولي وقتي اين استقبال را مي‌بينم بيشتر از هر چيز خيلي خيلي خوشحال مي‌شوم و از خداوند مدد مي‌جويم تا حرمتي که براي اين مردم قائلم حفظ شود.


 850 تماشاگر براي هر اجرا؛ يعني 100 نفر بيشتر از ظرفيت معمول تالار وحدت آن هم براي يک کار آييني- مذهبي. جالب و مايه اميد نيست اين استقبال؟!

امير دژاکام با نمايش "يک دامان ماه و ستاره" نشان داد که مردم ما هم‌چنان وابسته ريشه‌هاي خود هستند، خاصه آن‌که اين رجعت به ريشه‌ها و گذشته‌ها همراه با نوآوري و احترام به شعور مخاطب هم باشد.

نمايش "يک دامان ماه و ستاره" به نويسندگي و کارگرداني امير دژاکام، از 5 دي ماه در تالار وحدت به روي صحنه رفته است. اصغر همت، گلچهره سجاديه، رحيم نوروزي، شهرام عبدلي، حسين‌ محب‌اهري و. . . به همراه يک گروه صد نفره بازيگران اين نمايش هستند.

اين نمايش با استفاده از کاريوگرافي، ويدئو آرت و حرکات بدني سعي در بازسازي واقعه عاشورا به شيوه مدرن دارد. طبق اعلام روابط عمومي بنياد رودکي تا اجراي سيزدهم اين نمايش بيش از 9هزار نفر از آن ديدن کرده‌اند.

دژاکام نويسندگي و کارگرداني آثاري چون تاج محل، آسمان و زمين، غزل کفر، ساقي، شمس، دزداب و ملکه جنيان و... را در کارنامه کاري خود به ثبت رسانده است.

آقاي دژاکام وقتي در پايان هر اجرا اين همه تماشاچي را مي‌بينيد که تشويق‌تان مي‌کنند چه احساسي به شما دست مي‌دهد؟

بازگو کردنش سخت است؛ سخن از اعتقادات شخصي، صورت قشنگي ندارد ولي وقتي اين استقبال را مي‌بينم بيشتر از هر چيز خيلي خيلي خوشحال مي‌شوم و از خداوند مدد مي‌جويم تا حرمتي که براي اين مردم قائلم حفظ شود.

اين نمايش براي مردم، براي فرهنگ، تمدن، دين و باورشان اجرا مي‌شود و باورم اين است که تک تک آدم‌هاي دخيل در اين کار از صميم قلب و عاشقانه کار کرده‌اند.

نمايش "يک دامان ماه و ستاره" به نويسندگي و کارگرداني امير دژاکام، از 5 دي ماه در تالار وحدت به روي صحنه رفته است. اصغر همت، گلچهره سجاديه، رحيم نوروزي، شهرام عبدلي، حسين‌ محب‌اهري و. . . به همراه يک گروه صد نفره بازيگران اين نمايش هستند.

فکر مي‌کنيد چه ميزان از اين استقبال به نوع کار شما برمي‌گردد؟

واقعيت اين است که ما بليت فروخته‌ايم و تلاش بسياري براي جذب مخاطب شده؛ به صورت ايميل، اينترنت، پيش‌فروش و حتي شفاهي هم اطلاع رساني کرده‌ايم. به نظر بنده تئاتر بايد عاقل بشود و بتواند راه خود را براي جذب مخاطب باز کند و از آن هم مهم‌تر؛ مخاطب هم استقبال کند و جذبش شود. هيچ حمايتي از اين نوع که مثلا سازماني بيايد و با خريد بليت، کمکي به ما برساند مطلقا وجود نداشته است. بنياد رودکي طي گفت‌و‌گو با روابط عمومي‌هاي سازمان‌ها، بانک‌ها، مدارس، بيمارستان‌ها و... راه را براي مخاطب باز کرده‌است. البته مي‌توانيم کانون‌هاي هواداري ايجاد کنيم، مثل تئاتر شهر که باشگاه اعضا دارد و اعضايش کارت عضويت مي‌خرند و از تسهيلات و تخفيفات سود مي‌برند که چنين کارهايي البته براي تئاتر خوب و لازم است.

قبلا هم کارهايي با موضوعات و دستمايه‌هاي مذهبي داشته‌ايد؟ چه چيزي باعث شده که اين موضوعات، دلمشغولي‌تان شود؟

من مسلمان و شيعه هستم و به مسلمان بودنم افتخار مي‌کنم و خوشحالم که در اين مملکت زندگي مي‌کنم. مردم علايقي دارند که احترام به اين علايق و حرکت در اين فضا به جذابيت کار مي‌افزايد. مردم ما تئاتر مذهبي را بيشتر مي‌پسندند. تئاتري که من به صحنه برده‌ام در کنار شبيه‌خواني اجرا شده و شبيه خواني امري عبادي است، سعي کرده‌ام نمايش را که امري عقلاني است درموازات و کنار اين امر الهي به حرکت درآورم. مثلا در "ملکه جني‌ها" عهد و پيمان را به چالش فلسفي کشانده‌ام. در نمايش" يک دامان ماه و ستاره" دلايل بيعت نکردن امام حسين(ع) با يزيد را بازگو کرده‌ام. خود يزيد هم آدمي به ظاهر فلسفي است ولي باطني سفسطه‌وار دارد و اگر اين تفکر و عقيده حاکم شود خشت روي خشت بند نمي‌شود و دنيا و آخرتي باقي نمي‌ماند.

چرا چنين کارهايي با وجود جذابيت و استقبال تماشاگر فقط در ماه‌ها و روزهاي خاص سال اجرا مي‌شود؟

يک سري از کارها، عبادي است و در فصلي به خصوص اجرا مي‌شود و گروهي ديگر در طول سال نيز قابليت اجرا دارد، مثل موضوعاتي راجع به تولد امام حسين(ع)، عدالت و قضاوت حضرت علي(ع) و...  بايد توجه داشته باشيم که چنين آثاري با مطالعه و تحقيق جامع و کامل، نقش و دکور معنادار و فرم زيبا و جذاب اجرا شود.

مديران و مسئولين هم حمايت کنند تا در طول سال هم اجراي عمومي داشته باشند. البته اين فرآيند نه به صورت سفارشي که بايد خودجوش و داوطلبانه باشد.

ناهماهنگي‌هايي در حرکات گروهي اين نمايش ديده مي‌شود؟ چند ماه تمرين داشته‌ايد؟

سه ماه تمرين کرديم. تاخير در انجام حرکات نمايشي ذات اجرا بوده و خودم اين‌گونه خواستم تا آن آشفتگي و روح اتفاق را القا کنم. تماشاگر بايد نظم دست جمعي ببيند نه هم‌سان انجام دادن کار را. اگر در حرکت نگاري اين نمايش دقت کنيم خطوط، شکسته و منحني شکل هستند، مثلا 6 شمري که در 6 نقطه صحنه حرکات ناهمگون انجام مي‌دهند، مي‌خواهند آن هول و هراس را در اين تاخير حرکت به نمايش بگذارند.

چرا تالار وحدت را براي اجرا انتخاب کرديد، از آن‌جا که قرار بود که هيچ نمايشي در تالار وحدت اجرا نشود و فقط مختص اجراي موسيقي باشد؟

درخواستم را به مسئولين دادم و قبول کردند. اگر متن اوليه را ببينيد، دکوپاژ فني هم در آن ذکر شده‌است. دکور سبک است ولي جابه‌جايي نرم انجام مي‌شود. مثلا صحنه کعبه، دربار يزيد و خواب ستاره‌هاي اين نمايش را جاي ديگري به غير از اين سالن نمي‌شود اجرا کرد.

امکان بک پروجکشن که از اتفاقات مهم اين نمايش به شمار مي‌رود تنها در اين سالن وجود دارد. اصولا متن "يک دامان ماه و ستاره" براي سالن تالار وحدت نوشته شده بود.

هدف‌تان از استفاده از کاتب، نقاش و مرد نابينا در اين نمايش چه بود؟ و حضور يک نوازنده يا تک‌نواز در هر صحنه چه معنايي دارد؟

در نمايش ايراني يک شخصيت معين‌البکا داريم که کارهاي ريز صحنه‌ را انجام مي‌دهد و شخصيت ديگر ناظم البکا است. در اين نمايش فردي که پرچم "ياابوالفضل" روي دوشش بود نقش ناظم البکا را داشت يا مثلا اگر يک نفر بايد حرف کسي را گوش کند جاي شنونده قرار مي‌گرفت که يادآور اين است که اين مجلس به حرمت چه شخصي اجرا مي‌شود.

فرد نابينا، در پايان نمايش شفا مي‌يابد که مانند جست‌و‌جو در دل تاريخ است. من معتقدم سيدالشهدا، شمس و خورشيد است چرا که بينايي مي‌دهد. اگر اين قيام نبود چشمان هم‌چنان بسته مي‌ماند اما خون ريخته شده، شهادت به پاکي مي‌دهد.

نقاش، عامدانه يک پسر بچه‌ است، نشانه قاسم‌هايي که شهيد مي‌شوند و به مسلخ مي‌روند را هنرمندانه نقش مي‌زند و به خاطر مي‌سپارد. اين حرکت ادامه‌دار است و وام گرفته از شبيه‌خواني و اجازه مي‌دهد فاصله زماني تغيير کند و در حالي که در امروز هستيم در گذشته هم حضور داشته باشيم.

سازها هم متناسب با صحنه‌ها بوده، مثلا در صحنه‌اي که ام‌البنين خواب روحاني مي‌بيند از ساز بربط استفاده شده که سازي روحاني و لطيف است و فضايي شاعرانه را القا مي‌کند. ويولن‌سل، تلخي دمدمي مزاج بودن را بيان مي‌کند و به تصوير مي‌کشد و چنگ، تغزل است و از آن‌جا که يزيد نيز شاعر تغزل‌گوست، بيهودگي او را بيان مي‌کند.

اين نمايش در بيست‌ونهمين جشنواره بين‌المللي تئاتر فجر به صحنه مي‌رود؟ آيا براي جشنواره تغييراتي نسبت به اجراي کنوني در آن اعمال مي‌کنيد؟

بله، 2 تا 3 اجرا در جشنواره خواهيم داشت. البته بدون تغيير، از آن‌جا  که بالغ بر يکصد نفر در اين نمايش روي صحنه مي‌روند تغيير در آن خيلي سخت است.

جشنواره تئاتر فجر امسال را با توجه به کارهايي که قرار است در آن اجرا شود چگونه مي‌بينيد؟

به نظر خيلي اميدوار کننده است. تئاتر ما پيشرفت به سزايي کرده و همراه با مردم، دغدغه‌ها و فرهنگ‌شان حرکت مي‌کند. در جشنواره، تئاتر جهان را مي‌شناسيم و اگر هم نتوانيم آن رابا فرهنگ خودمان منطبق کنيم لااقل با افکار آن‌ها آشنا مي‌شويم.

نظرتان راجع به نمايش هدا گابلر چيست؟ آيا نمايش را ديده‌ايد؟ برخوردهاي صورت گرفته با آن را چگونه ارزيابي مي‌کنيد؟

يک قاعده کلي وجود دارد؛ اگر کاري شر قليل دارد و خير کثير بايد انجام شود ولي اگر خير قليل داشت و شر کثير، براي جلوگيري از آن، مراجع قانوني بايد پيگير کار باشند. توجه داشته باشيم که استناد به عکس هم در هيچ دادگاهي مقبول نيست و بايد فيلم آن بازبيني شود. در هر حال بايد از سياسي کاري پرهيز کرد و مشکلات به شکل حقوقي حل و فصل شود. 


شبکه ايران

سينما و تلويزيون تبيان

 

مطالب مرتبط مجموعه :
آخرین مطالب سایت