تقدير از سلاطين طنز ايران

با تقدير از مرتضي احمدي، محمد ورشوچي، سعدي افشار، عليرضا خمسه، بيژن بيرنگ، گوهر خيرانديش، رضا بابك، ماهايا پطروسيان، داريوش كاردان، مرضيه برومند، فرهاد آييش، سيروس گرجستاني و ... همايش تجليل از پيش‌كسوتان فيلم‌هاي كمدي سينما و تلويزيون برگزار شد.

در اين مراسم كه شامگاه چهارشنبه (دهم آذرماه) توسط موسسه‌ نسل آفتاب در فرهنگسراي ارسباران برگزار ‌شد، لاله اسكندري ـ دبير اين همايش ـ با خواندن متني كوتاه به بيان توضيح‌هايي درباره‌ي اين همايش پرداخت. پس از آن، با حضور بهاره رهنما و پيمان قاسم‌خاني از مرتضي احمدي ـ هنرمند پيش‌كسوت سينما و تلويزيون ـ دعوت شد تا روي سن برود.

احمدي هنگام گرفتن جايزه‌ي خود گفت: در مقابل اين همه هنرمند نمي‌توانم چيزي بگويم؛ اما فقط به اين نكته اشاره مي‌كنم كه من 70 سال است در اين كارم و اكنون و پيش از اين، بارها مزد كار خود را گرفته‌ام. مزد من همين لبخند شماست و ديدن لبخند بر لبان شما براي من كافي است.

در ادامه‌ اين مراسم، شقايق دهقان و محراب قاسم‌خاني براي تقدير از محمد ورشوچي روي سن رفتند. ورشوچي هنگام دريافت جايزه‌اش بيان كرد: من سخنگوي خوبي نيستم، اما شنونده‌ بسيار خوبي هستم و اكنون از همه‌ دوستاني كه اين مراسم را برگزار كرده‌اند تشكر مي‌كنم.

او ادامه داد: من خدمتگزاري هستم كه 60 سال عمرم را در تلويزيون، تئاتر و سينما گذرانده‌ام. جواب زحمت‌هاي من همين تشويق‌هاي شماست و با پول نمي‌توان آن‌ها را جبران كرد.

ورشوچي در پايان خطاب به جوانان گفت: گاه برخي جوانان كه من را مي‌بينند، مي‌گويند مي‌شود كاري كنيد كه ما هم بازيگر شويم. من خطاب به اين دوستان مي‌گويم كه هر كاري رنج و زحمت دارد، اكنون صدا ‌و سيما دانشكده‌اي جداگانه‌ براي خود دارد و جوانان مي‌توانند با انتخاب يكي از رشته‌هاي مورد علاقه‌ي خود به عرصه‌ سينما و تلويزيون وارد شوند.

در ادامه‌ مراسم، محمدرضا فروتن براي اعطاي هداياي سعدي افشار روي سن رفت. وقتي افشار روي سن حاضر شد، شهرام شكيبا كه اجراي اين مراسم را برعهده داشت، از او خواست با چند جمله حاضران سالن را بخنداند.

سعدي افشار در پاسخ به اين درخواست گفت: سياه‌بازي هيچ‌گاه با يك نفر انجام نمي‌شود. هيچ‌وقت سياه‌بازي انفرادي نبوده است و اين حرفه بدبختي‌هاي زيادي دارد و اين‌گونه نيست كه يك نفر به‌تنهايي بخواهد روي صحنه بيايد و ديگران را بخنداند.

وي در ادامه براي حاضران اين مراسم خاطره‌اي را از اجرايش در امين‌آباد تعريف كرد.

در بخش ديگري از همايش تجليل از چهره‌هاي ماندگار كمدي تلويزيون و سينما، نيوشا ضيغمي براي اعطاي جوايز عليرضا خمسه روي سن رفت. عليرضا خمسه هم كه به‌تازگي از سفر حج بازگشته و موهاي خود را تراشيده است، در اين مراسم به طنز گفت: معاشران گره از زلف يار باز كنيد. 

وي ادامه داد: باعث افتخار من است كه امشب به‌خاطر سال‌هايي كه در اين عرصه كار كرده‌ام، مورد تقدير قرار مي‌گيرم. البته تعداد اين كارها خيلي هم زياد نبوده است و من فكر مي‌كنم در ابتداي راه قرار دارم و بايد از اساتيد ياد بگيرم.

اين بازيگر هم‌چنين به حرف سعدي افشار اشاره كرد و گفت: سعدي افشار گفت كه ديگر از ما گذشته، اما من مي‌خواهم بگويم كه از ما و آن‌ها نگذشته است.

در ادامه‌، شهرام قائدي براي تقدير از بيژن بيرنگ روي سن رفت و بيژن بيرنگ در صحبتي بسيار كوتاه گفت: نمي‌دانم چه بايد بگويم، فقط جاي دوست و همكار قديمي‌ام مسعود رسام را خالي مي‌كنم و از بانيان اين برنامه متشكرم.

در بخش ديگري از همايش تجليل از پيش‌كسوتان فيلم‌هاي كمدي، شبنم قلي‌خاني براي تقدير از گوهر خيرانديش روي سن رفت. خيرانديش هنگام دريافت جايزه‌ خود گفت: باور نمي‌كنم دوستان و عزيزاني به فكر برگزاري چنين مراسمي بوده‌اند. اميررضا خادم با نگاه و توجهي كه به اين حوزه كرد، كاري انجام داد و مهري تقسيم كرد كه جا دارد در برابر آن سر تعظيم فرود آوريم.

وي به صحبت‌هاي بيژن بيرنگ اشاره كرد و گفت: بيرنگ اينجا كم رنگ حرف زد. ما اكنون در حال ساخت سريالي با يكديگر هستيم و «هم‌چون سرو» را كار مي‌كنيم. البته وقتي بيرنگ براي اين كار از من دعوت كرد، مدتي بود كه به دلايل مختلف و اين‌كه دلگير بودم نقشي را قبول نمي‌كردم؛ اما او به من گفت مگر انسان از خانه‌ خودش قهر مي‌كند. ما بايد كار كنيم و فعال باشيم تا خدايي نكرده نابلدان روزگار كار را به‌دست نگيرند و سطح برنامه‌ها را پايين نياورند.

اين بازيگر در ادامه با اشاره به امكانات اندك شهرك غزالي كه اين سريال در آن ساخته مي‌شود، اظهار كرد: ما قرار است حماسه‌آفريني ملت خود را در هشت سال دفاع مقدس به تصوير بكشيم؛ اما واقعا امكانات و شرايطي كه لايق اين كار باشد، وجود ندارد. من دوست دارم خطاب به مسؤولان تلويزيون بگويم كه بيرنگ تا كنون آثار بسيار خوبي عرضه كرده و بازيگران بسياري را به جامعه شناسانده است.

به گزارش ايسنا، در ادامه‌ اين مراسم نصرت‌الله وحدت ـ بازيگر قديمي تئاتر و سينما ـ دعوت شد و در صحبتي كوتاه گفت: مجبورم خلاصه‌اي از خود بگويم؛ پيش از اين‌كه همه‌ شما به دنيا بياييد، من قدم به صحنه‌ تئاتر گذاشتم. من 62 سال پيش تئاتر را آغاز كردم و پس از موفقيتي كه در اصفهان پيدا كردم، تهراني‌ها از من دعوت كردند تا به اينجا بيايم و برنامه‌هايي اجرا كنم. پس از آمدن به تهران، جذب سينما شدم و ماندگار شدم. در تهران من سال‌ها با عناوين و القاب مختلفي كه به من نسبت مي‌دادند، كار مي‌كردم، حتي به ياد دارم زماني در صفحه‌ اول روزنامه‌ي كيهان از من به‌عنوان «سلطان كمدي» ياد مي‌شد يا روزنامه‌هاي ديگر عنوان «شكرپاره» و «بمب خنده» را به من مي‌دادند؛ اما حالا از آن بمب تنها چاشني‌اش باقي مانده است.

وحدت پس از اين صحبت كوتاه، از رضا بابك دعوت كرد تا روي سن برود. بابك دوباره به صحبت‌هاي كوتاه بيژن بيرنگ اشاره كرد و افزود: دوست داشتم بيژن بيرنگ امشب حرفي بزند، اما سكوت او سرشار از ناگفتني‌ها بود. به هر حال، اميدوارم فضايي ايجاد شود كه باز طنز‌هاي شريف براي خود جايي داشته باشند و امكاني به‌وجود آيد كه دوستان ما كه كاربلد هستند، بتوانند در اين عرصه فعاليت كنند. اكنون متأسفانه طنز جاي خود را به مسائلي داده است كه اميدواريم در آينده جلوي اين اتفاق گرفته شود.

در ادامه‌ همايش تجليل از پيش‌كسوتان فيلم‌هاي كمدي، آرام جعفري براي تقدير از ماهايا پطروسيان روي سن رفت و پطروسيان نيز در صحبتي كوتاه گفت: در جايي كه اساتيد پيش‌كسوتي مانند مرتضي احمدي گفتند كه خجالت مي‌كشند حرف بزنند، من نمي‌دانم چه بكنم؛ اما دوست دارم برخي مسائل را بگويم. البته اصلا انتظار نداشتم كه امشب از من هم تجليل شود، چرا كه بر اين باورم كه هنوز راه درازي در پيش دارم.

پطروسيان ادامه داد: مي‌خواستم به نكته‌اي كه شايد خيلي از بازيگران كمدي ما را اذيت مي‌كند، اشاره كنم. متأسفانه نگاه خاصي به كمدي و بازيگران كمدي مي‌شود و معمولا مهارت‌ها و كار اين افراد در جشنواره‌هاي بين‌المللي داخلي ما مورد بي‌توجهي قرار مي‌گيرد. در حالي كه اگر همان افراد آن كارها را در ژانر جدي انجام دهند، حتما مورد تقدير قرار مي‌گيرند.

در بخش ديگري از اين مراسم چنگيز جليلوند براي اعطاي هداياي داريوش كاردان روي سن رفت و گفت: تصور مي‌كنم بازيگران و كمدين‌هاي پيش‌كسوت ما امروز به جايي رسيده‌اند كه لايق آن‌هاست كه براي‌شان چنين جشني گرفته شود.

داريوش كاردان‌ هم پس از گرفتن هداياي خود گفت: نمي‌خواستم اين را بگويم، ولي بايد مرگ مرحوم طنز را به اطلاع دوستان و آشنايان برسانم و تسليت بگويم. اين مرحوم مدت‌هاست درگذشته و چهلم و سال آن هم برگزار شده و چند سالگرد هم برايش گرفته‌اند. اكنون به جاي طنز، نطنز بيداد مي‌كند و آفتابه و فحش جاي طنز را گرفته است.

او در ادامه، شعري كوتاه را خواند و حرف‌هاي خود را به پايان رساند.

اما در ادامه‌ اين مراسم و در بخش تقدير از مرضيه برومند به‌ دليل حضور نداشتن او در صحنه، ارتباطي تلفني با برومند برقرار شد و او بيان كرد: خيلي دوست داشتم امشب در آن مراسم حضور داشته باشم، اما متأسفانه در يزد مشغول كار هستيم و جاي من آنجا خيلي خالي است. به هر حال، وقتي لبخند روي لبان مردم مي‌آيد، من انرژي مي‌گيرم كه بيش‌تر و بيش‌تر كار كنم.

وي در پايان به تشكر از اميررضا خادم پرداخت و به ‌شكل طنز گفت: خيلي تلاش كردم رابطه‌ طنز، ورزش و خنده را بفهمم، اما متوجه اين ارتباط نشدم.

پس از صحبت‌هاي مرضيه برومند، رضا بنفشه‌خواه روي سن رفت تا جايزه‌ و هداياي او را به نمايندگي به خواهرش، احترام برومند اعطا كند.

احترام برومند هنگام دريافت اين جايزه گفت: مدتي است هرگاه نام من مي‌آيد، عده‌اي مي‌گويند كه مرده است و برخي هم مي‌گويند آمريكا هستم؛ اما نه من مرده‌ام و نه در آمريكا هستم. از آنجا كه معمولا نمي‌گذارند من در مراسمي صحبت كنم، اكنون موقعيت را مناسب مي‌دانم كه چند نكته را بگويم.

وي اظهار كرد: حتا وقتي كه نصرت‌الله وحدت هم بچه بود، قصه‌هاي من را مي‌شنيد.

برومند در ادامه با بيان اين‌كه خواهرش مرضيه برومند، اگر در مراسم حضور داشت مي‌توانست حرف‌هاي طنزي بزند و حضار را بخنداند، بيان كرد: او اكنون در حال ساخت سريالي درباره‌ محيط زيست است كه اين موضوع دغدغه‌ي همه‌ ماست.

برومند در پايان با اشاره به صحبت‌هاي داريوش كاردان گفت: اين‌كه كاردان مي‌گفت طنز مدتي است مرده، به اين برمي‌گردد كه ما تا حدود بسياري فراموش كرده‌ايم كه چطور مي‌شود در قالب طنز، مسائل جدي و مشكلات را بيان كرد.

در ادامه، لاله اسكندري براي تقدير از فرهاد آييش روي سن رفت و مائده طهماسبي (همسر فرهاد آييش) به نمايندگي از او اين جايزه را گرفت.

طهماسبي هنگام دريافت اين جايزه اظهار كرد: فرهاد آييش در طول تمام اين سال‌ها خيلي جدي و عاشقانه به طنز پرداخته است و حتما خوشحال مي‌شد كه در اين جمع حضور داشته باشد. او در ابيانه بود و ساعت‌هاست كه براي رسيدن به اين مراسم راه افتاده، اما متأسفانه هنوز در راه است و به اين مراسم نمي‌رسد.

اسكندري هم به بيان توضيح كوتاهي پرداخت و گفت: اميدوارم اين برنامه سال‌ها ادامه يابد. به هر حال، كار سختي بود كه بخواهيم از ميان تمام فعالان حوزه‌ طنز، يك تعداد را انتخاب كنيم. دوستاني كه در دهه‌هاي 60 و 70 در عرصه‌ي طنز فعاليت مي‌كردند، در شرايطي كه كشور در حال جنگ بود، رونق بسياري به اين سبك دادند. من اميدوارم كه اين رونق به بخش كمدي و طنز ما بازگردد. به هر حال، ما در اين مراسم با توجه به اين‌كه كارهاي طنز دهه‌ 80 كمي افت كرده، خواستيم يادآوري كنيم كه در دوره‌اي طنز ما چنين رونقي داشته است.

در بخش ديگري از اين مراسم، رضا صفايي براي تقدير از سيروس گرجستاني روي سن رفت و به نمايندگي از سيروس گرجستاني، پسرش سياوش گرجستاني هداياي او را گرفت و دليل غيبت پدر را حضور داشتن او سر صحنه‌ فيلم‌برداري سريال «خوش‌نشين‌ها» دانست.

تقدير از اكبر عبدي هم ديگر بخش اين مراسم بود، ولي عبدي به‌علت بيماري موفق به حضور در اين مراسم نشده بود و حاضران براي سلامت او دعا كردند.

در اين مراسم با پخش كليپي از زنده‌ياد علي حاتمي و كارهايي مانند «حسن كچل» و «خواستگار» از او ياد شد. هم‌چنين يادي هم از زنده‌ياد منوچهر نوذري شد و در پايان مراسم بيان شد كه كمال تبريزي به‌دليل اين‌كه مشغول فيلم‌برداري در ارمنستان است، از قبول چنين تقديري عذرخواهي كرده و حميد جبلي و ايرج طهماسب هم گفته‌اند كه سر كار هستند و نمي‌توانند براي تقدير در اين مراسم حاضر شوند.