وفادار در فرم و محتوا
وفادار در فرم و محتوا
نگاهي به مجموعه تلويزيوني «در چشم باد»
در ابتدا بايد گفت که اگر مجموعههاي تلويزيوني را به تفکيک ادوار تاريخي بررسي کنيم، ديده ميشود که کمترين حجم توليد را سريالهاي مرتبط با تاريخ معاصر و دوره بعد از انقلاب مشروطه تشکيل ميدهند. در اين راستا فيلمها و سريالهايي که به ادوار تاريخي گذشته ميپردازند همواره هواخواهان پروپاقرص خودشان را داشتهاند. طيف گستردهاي از بينندگان تلويزيوني در همه نقاط جهان به تماشاي مجموعههاي تاريخي و داستانهايي که در زمانهاي کهن روي ميدهند، علاقهمند هستند. تعداد اين گروه از بينندگان آنقدر زياد است که در برخي کشورها يک يا چند شبکه تلويزيوني بهصورت تخصصي و تماموقت برنامههايي در ارتباط با تاريخ پخش ميکنند و درامهاي تاريخي قسمت مهمي از اين برنامهها را تشکيل ميدهند. در کشور ما نيز علاقهمندان به سريالهاي تاريخي کم نيستند. «در چشم باد» روايت چند مقطع از زندگي يک خانواده ايراني در گذر تاريخ است. بخش اول آن از اعلام جمهوري توسط ميرزا کوچک خان جنگلي آغاز شده و در نهايت به زمان معاصر ميرسيم و داستان تا فتح خرمشهر ادامه دارد و 3 مقطع از تاريخ سياسي ايران در آن روايت ميشود.
اين سريال حجم وسيعي از اطلاعات را به صورت غيرمستقيم و در قالب درامي پرکشمکش به بيننده منتقل ميکند. دقت وسواسگونه جوزاني در طراحي ميزانسن بسيار عالي است، بويژه پلان سکانسهاي بلند سريال از جلوه تکنيکي خيرهکنندهاي برخوردارند و نوع چينش صحنه و هدايت بازيگران باعث جذابيت نماها شده است. در اين مقال بايد گفت که جعفري جوزاني 5 سال تمام روي سريالش کار کرده و اين کار با دوربين 35 ميليمتري ساخته شده و اين يعني جوزاني به خاستگاه سينمايياش وفادار مانده و کوشيده ساختار بصري سريالش را به شيوه فيلمهاي سينمايي پردازش کند. نگاه او به قيام جنگل و نقش کمونيستها در وقايع اجتماعي آن دوران بسيار نو و جالب توجه است. اين سريال پر سر و صدا نخستين سريال ايراني است که بخشهايي از آن در لسآنجلس فيلمبرداري شد و جوزاني توانست مجوز ساخت آن را در آمريکا بگيرد.
اين مجموعه به تبع زمان طولاني و داستان بلند، بازيگران و لوکيشنهاي متعددي دارد، بازيگراني از طيفهاي مختلف، از بازيگر کهنهکار و حرفهاي مثل سعيد نيکپور بهعنوان سمبلي از ايراني پايبند به سنتها (که هنوز هم حضورش يادآور اميرکبير است) و محمود استاد محمد که از بازيگران و کارگردانان قديمي تئاتر است تا بازيگران خردسال و بازيگران جوانتري مثل پارسا پيروزفر و کامبيز ديرباز. «درچشم باد» روايت يک ايراني عاشق است از رنجها، شاديها و اشتباهات ملتش. جعفري جوزاني برخلاف همه تاريخ نگاران، روايتش را از آنچه در کتابهاي تاريخ آمده شکل نداده است بلکه دوربينش به همراه خانواده ايراني حرکت ميکند تا آنچه را که آنها در مسير حرکتشان در نقاط حساس تاريخ معاصر و زواياي پنهان آن ديدهاند براي بيننده روايت کند. درام اصلي که در اين سريال اتفاق ميافتد يک روبناست که براساس يک زيربنا ساخته شده است. اگر به تاريخ توجه کنيم مجموعه در چشم باد به معني دقيق کلمه به تاريخ وفادار است.
وفاداري به اين معني است که ما با خواندن انواع نگاههاي تاريخي موجود، با رجوع به ادبيات- که بيش از تاريخ، واقعيتها را بيان ميکند- و خاطرات و منابع موجود کشف تاريخ ميکنيم؛ کشف تاريخ واقعي. اگر کدهايي را که در هر فرم در اين مجموعه وجود دارد باز کنيم وفاداري در چشم باد به تاريخ به وضوح ديده ميشود و نشان ميدهد که از چند طريق به اين خاستگاه نزديک شده است. يکي جغرافياي اين فيلم است که سعي شده جغرافياي سرتاسر ايران را يک بار ديگر به بيننده نشان دهد، از شمال سرسبز تا سرماي کوهستانها و کوير جنوب،. در رده دوم فولکلور حوزه وسيع پارسيزبانان است، از تاجيکستان تا کوير جنوب و سوم تغيير و تحول تاريخ ايران است و دليل بهوجود آمدن آن. آنچه درست مينمايد اين است که نبايد تنها با ديد امروزمان به تاريخ نگاه کنيم.
منبع : سينماي ما
تنظيم براي تبيان : مسعود عجمي