درباره پل استر :در کوچه های بی خواب شهر
درباره پلاستر:در کوچه های بی خواب شهر
ادبیات داستانی پل استر
در میان نویسندگانی كه امروز آثارشان به فارسی ترجمه میشود، پلاستر نامی آشنا برای خوانندگان ایرانی است، نویسندهای كه بیشتر آثارش به فارسی ترجمه شده و با اقبال خوبی هم روبهرو شده است. استر در سال 1947 در نیوجرسی بهدنیا آمد. خانوادهاش از یهودیان طبقه متوسط جامعه بودند. او در سال 1975 از دانشگاه كلمبیا فارغالتحصیل شد و به فرانسه رفت و چهار سال آنجا اقامت داشت. طی مدت اقامتش در این كشور از راه ترجمه ادبیات فرانسوی امرار معاش میكرد. در میان ترجمههایش از نویسندگان فرانسوی، آثار مالارمه نیز بهچشم میخورد. استر پس از بازگشت به آمریكا، تحصیلاتش را در دانشگاه هاروارد ادامه داد. در اواخر دهه 1970 مرگ پدرش تغییر بزرگی در زندگیاش ایجاد كرد و با توجه به ارثی كه دریافت كرده بود، میتوانست راحتتر زندگی كند. به همین خاطر بیش از پیش وقتش را صرف نوشتن كرد. در سال 1982 كتاب «اختراع انزوا» را منتشر كرد، اثری كه قرار دادن آن در گونهای ادبی مشخص كار دشواری است. این كتاب آمیزهای بود از زندگینامه پدرش و شرحی از زندگی خودش. در این تركیب زیبا، تكهخاطرات گذشته و بیان عشق خانوادگی و غم فقدان موج میزند و استر در تلاش برای دست یافتن به معنای زندگی و مرگ خواننده را با خود همراه میكند. «اختراع انزوا» نقطه آغازی بود برای شهرت استر. پلاستر در دهه 1980، سه رمانك به نامهای «شهر شیشهای»، «ارواح» و «اتاق دربسته» منتشر كرد كه بعدها آنها را در قالب «سهگانه نیویورك» منتشر كرد. عمده شهرت استر بهواسطه همین مجموعه است كه توجه منتقدان را جلب كرد. از آن پس آثارش خوانندگان بسیار داشته و گاهی در فهرست آثار پرفروش قرار گرفته است.
رمانهای استر تركیبی از ژانرهای مختلفاند، خوشخوان هستند و زبانی ساده دارند. این سادگی زبان را برخی حمل بر «عامهپسند بودن» به معنای منفی كردهاند. حال آنكه برخی دیگر معتقدند آثار او دارای پیچیدگی درونی و چندلایگی معنایی هستند. درونمایه داستانهای او را معمولاً اتفاقات دور از انتظار پیش میبرند. یكی از ویژگیهای آثار استر حضور همیشگی خود اوست. زندگی استر بهنوعی در آثارش بهچشم میخورد. مثلاً در «شهر شیشهای» كوین كه شخصیت اصلی داستان است، تظاهر میكند به اینكه كارآگاه خصوصیاش به نام پلاستر است. ار در رمان «شب پیشگویی» درست مثل خود استر در بروكلین زندگی میكند. بسیاری از شخصیتهای اصلی داستانهایش نویسنده هستند. رمانهایش عمدتاً در نگاه اول داستانهایی كارآگاهی هستند كه حول یك معنا و چند سرنخ میگردند اما واقعیت این است كه استر با استفاده از ژانر رمان كارآگاهی به طرح مسائلی فلسفی همچون وجود، هویت، ماهیت زبان و ادبیات میپردازد. او با این كار به داستانهایش چندلایگی میبخشد. تلفیق ژانرها، استفاده از فرمهای ادبی عامهپسند در كنار لایههای عمیقتر از ویژگیهای ادبیات پسامدرن است.
رمانهایش عمدتاً در نگاه اول داستانهایی كارآگاهی هستند كه حول یك معنا و چند سرنخ میگردند اما واقعیت این است كه استر با استفاده از ژانر رمان كارآگاهی به طرح مسائلی فلسفی همچون وجود، هویت، ماهیت زبان و ادبیات میپردازد،که این از ویژگی های ادبیات پسامدرن است.
یكی دیگر از مشخصههای ادبیات پسامدرن بینامتنیت است:
ارجاع و اشاره آشكار یا پنهان به «متون» دیگر.
یكی از عناصر مهم در نوشتار استر مكتب تعالیگرایی است كه در اواسط قرن نوزدهم در آمریكا شكل گفت. این مكتب فلسفی را كه مخالف خردگرایی بود و به كلیت واحدی اعتقاد داشت كه انسان جزئی از آن است، نویسندگانی همچون رالف والدو امرسون، ناتانیل هاثورن، هنری دیوید ثورو، مارگارت فولر و دیگران بنیان نهادند. آنها بر این باور بودند كه نظام نمادین تمدن ما را از نظم طبیعی جهان جدا كرده است و انسان با بازگشت به طبیعت میتواند به این نظم بازگردد. حضور نویسندگان مكتب تعالیگرایی امری جدانشدنی از نوشتار استر است. مثلاً در رمان «لویاتان» (كه در فارسی به هیولا ترجمه شده) بنیامین ساچز علاقه عجیبی به نویسنده كتاب «والدن» دارد و مثل هنری دیوید ثورو طبق اصول نافرمانی مدنی زندگی میكند و مثل او ریش میگذارد. در رمان «ارواح»، آقای بلو با دوربین كه نگاه میكند، اسم كتابی را كه آقای بلك مشغول خواندنش است، میبیند: «والدن» اثر هنری دیوید ثورو. او كه هرگز نام این كتاب را نشنیده، عنوان آن را به دقت یادداشت میكند. روزی بطور اتفاقی در كتابفروشیای چشمش به این كتاب میافتد. آن را ورق میزند و میبیند كه نام ناشر «سیاه» است. از این تصادف یكه میخورد و با خود میگوید شاید این مسأله برایش پیامی دارد. كتاب را میخرد و میخواند اما چیز زیادی از آن نمیفهمد. در رمان «مرد تاریكی»، میریام دختر اگوست بریل كه استاد دانشگاه است، علاقه زیادی به رز هاثورن دختر ناتانیل هاثورن دارد و زندگینامه او را نوشته است.
یكی دیگر از ویژگیهایی كه به رمانهای استر نسبت میدهند «فراداستان» بودن است.اصطلاح فراداستان آن دسته از آثار داستانی كه «آگاهانه و نظاممند، توجهات را به وضعیت تصنعی خود جلب میكند تا داستان بودن خود را به رخ خواننده میكشد و نحوه ساخته شدن و شكل گرفتنش را در مقابل چشم خواننده میگذارد.
یكی دیگر از ویژگیهایی كه به رمانهای استر نسبت میدهند «فراداستان» بودن است. پاتریشیا وا در كتاب «فراداستان: نظریه و شیوههای داستان خودآگاه»، اصطلاح فراداستان را به آن دسته از آثار داستانی اطلاق میكند كه «آگاهانه و نظاممند، توجهات را به وضعیت تصنعی خود جلب میكند تا رابطه میان داستان و واقعیت را به سؤال بكشد. به عبارتی، داستان بودن خود را به رخ خواننده میكشد و نحوه ساخته شدن و شكل گرفتنش را در مقابل چشم خواننده میگذارد. در رمان مرد تاریكی، آگوست بریل منتقدی هفتاد و دو ساله كه شب خوابش نمیبرد، برای فرار از هجوم خاطرات تلخ گذشته برای خود داستانی میگوید. او دنیایی موازی را تخیل میكند كه در آن آمریكا گرفتار جنگ داخلی شده است. اون بریك، شخصیت اصلی داستان آگوست كه ناگهان خود را در میانه این جنگ میبیند، مطلع میشود كه برای پایان دادن به این جنگ تنها چاره كشتن نویسندهای است كه این دنیا را خلق كرده است.
برخی منتقدان این شیوه فراداستانی را نقطه ضعف كار استر دانستهاند و در مقابل آن واكنش منفی نشان دادهاند اما به هر حال استر در كشورهای مختلف خوانندگان و دوستداران بسیاری دارد. آثار او تاكنون به بیش از 30 زبان ترجمه شده است. خوانندگانی هستند كه مرتب آثار او را دنبال میكنند و جذب شیوه نوشتن او شدهاند.
تنظیم برای تبیان : نرگس امیرسرداری