گوش و شنوایی
آیا تا بحال در یك مكان واقعا بیصدا بودهاید؟ حتی در ساكتترین مناطق خارج شهر نیز صدا وجود دارد؛ اعم از صدای باد، پرندگان در حال آواز و حشرات در حال وزوز.
صدا به صورت امواج نامرئی در هوا حركت میكند. گوشهای شما به نحوی طراحی شدهاند كه امواج صوتی را تشخیص داده، آنها را به پیامهای عصبی تبدیل میکنند و این پیامهای عصبی را به مغز میفرستند. مغز این پیامها را تحلیل كرده و صدا را شناسایی مینماید.
لاله گوش (pinnae) در دو طرف شما، مشخصترین بخش دستگاه شنوایی بوده ولی در عین حال كمترین پیچیدگی و حساسیت را دارا است. هر لاله گوش از طریق یك مجرای كوچك به نام كانال گوش صدا را به بخشهای پنهان گوش در داخل سر میرساند. این بخشهای ظریف و حساس داخلی – پرده گوش، استخوانهای ریز داخل گوش كه استوانچه نام دارند و حلزون گوش – در مساحتی به اندازه نوك انگشت شما و درست پشت هر چشم واقع شدهاند. گوش برخی حیوانات نسبت به برخی از صداها بسیار حساستر از گوش ما است.
به عنوان مثال ما نمیتوانیم صدای غرشهای بسیار بمی كه یك کرگدن یا فیل تشخیص میدهد
و یا جیغهای بسیار زیری را كه سگها و خفاشها میشنوند، تشخیص دهیم.
البته شدت صداهایی که در اطراف ما وجود دارند نیز با هم فرق میکنند. در جدول زیر شدت صداهای مختلفی که ما میشنویم درج شدهاست.
داخل گوش
امواج صوتی از طریق كانال گوش به پرده گوش میرسند. پرده گوش یك پوستهی نازك در ابعاد ناخن انگشت كوچك شماست. امواج سبب ارتعاش پرده گوش شده و این ارتعاشات در امتداد زنجیرهای از سه استخوان كوچك به نام استخوانچه گوش، حركت میكنند. استخوانچهها در واقع پلی در فضای هوایی كوچكی به نام حفره گوش میانی هستند. پس از آن پرده گوش ارتعاشات را به مایعی كه درون حلزون گوش را پر كرده است، منتقل میسازد.
با ایجاد ارتعاشات در مایع حفرههای داخل حلزون، یك غشای نازك كه در طول تمام این بخش قرار دارد، لرزانده میشود. به این غشا مژكهای میكروسكوپی وصل هستند كه از سلولهای مو نشأت گرفتهاند. وقتی غشا میلرزد، مژكها را كشیده و سبب میشود سلولهای مو پیامهای عصبی تولید نمایند كه به مراكز شنوایی در مغز میرسد.
بخشی از حلزون گوش كه شامل مژكها و سلولهای مو است، اندام کورتی (سلولهای مژكدار داخل حلزون) نام دارد.