دشمنان مردم چه كساني هستند؟

و اگر فيلمي هم بسازد كه زياد به مذاق خوش نيايد ولي بازهم رگه‌هايي از غناي سينماي اسكورسيزي در آن مي‌بينيم و همچنين آنچه كه هميشه ما را به مايكل‌مان خوشبين نگه داشته، كم‌فيلم‌ساختن اوست چرا كه هر بار پس از 3 يا 4 سال كه پا پيش مي‌گذارد و فيلمي مي‌سازد
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

دشمنان مردم چه كساني هستند؟

«مايكل مان» را دوست داريم؛ به‌خاطر اينكه شاگرد خلف «اسكورسيزي» است .

 و اگر فيلمي هم بسازد كه زياد به مذاق خوش نيايد ولي بازهم  رگه‌هايي از غناي سينماي اسكورسيزي در آن مي‌بينيم و همچنين آنچه كه هميشه ما را به مايكل‌مان خوشبين نگه  داشته، كم‌فيلم‌ساختن اوست چرا كه هر بار پس از  3 يا  4 سال كه پا پيش مي‌گذارد و فيلمي مي‌سازد به يقين روي اثرش كار فراوان كرده و به ساخته‌اش اعتقاد داشته.

«دشمنان مردم»‌ يك كار سراسر سينمايي نيست و دست بر قضا اين فيلم نسبت به ديگر آثار مايكل‌مان ديالوگ فراوان‌تر دارد و غناي تصويري كمتر. اما اين نقيصه احتمالاً به چند دليل قابل گذشت است؛ حال و هواي داستان و دوران ركود اقتصادي؛ زبان ژورناليستي فيلم و دست آخر روايت يك ضدقهرمان يا اسطوره يا قهرمان ملي و يا... .

به گزارش همشهري ، دشمنان مردم يعني چه؟75 سال از تولد اين اصطلاح مي‌گذرد و جزو معدود كلمات حوزه ژورناليسم و سياست در آمريكا بوده كه فقط كاربرد خاص و در زمان مشخص داشته است.

 بين سال‌هاي 1928 تا 1933 و با فراگير‌شدن بحران مالي در آمريكا و ركود اقتصادي در عمده ايالت‌ها و صنايع اين كشور اتفاقات حاشيه‌اي فراواني نيز در جامعه آمريكايي به‌وقوع پيوستند. يكي از مهم‌ترين آنها حملات مسلحانه و سرقت از بانك‌ها بود. اين اتفاق ديگر رخدادي روزانه شده بود؛ به‌ويژه از مارس 1932 عمده ايالت‌ها و شهرهاي بزرگ و كوچك به نسبت وضع جغرافيايي و كاركرد آن مؤسسه مالي اعتباري مورد حمله واقع مي‌شدند.

تعدادي از اين سارقان (در مجموع 3 گروه از  39 گروه سرشناس و شناسايي‌شده سارقان بانك) علي‌الظاهر كمي تا قسمتي با تيره و طايفه خود تفاوت داشتند و مردم محلي و مطبوعات محلي آنها را دوست داشتند. اين زمان مقارن با سروسامان‌گرفتن اف.بي.آي هم هست. ژورناليست‌ها به اين سارقان اصطلاح «دشمنان مردم» داده بودند اما بامزه اينجا بود كه مردم شرح حال و شرح سرقت‌هاي آنها را مي‌نوشتند و حتي گاهي داستان‌سرايي هم مي‌كردند.

دشمنان مردم يعني چه؟75 سال از تولد اين اصطلاح مي‌گذرد و جزو معدود كلمات حوزه ژورناليسم و سياست در آمريكا بوده كه فقط كاربرد خاص و در زمان مشخص داشته است.

در آن دوران ركود، عمده‌ مردم اعتقاد داشتند بانك‌هاي بزرگ و مؤسسات مالي و بيمه پدر آنها را درآورده‌اند و عامل اين بحران و علت‌العلل اين ركود اقتصادي و بي‌پولي و بيچارگي به‌خاطر سياست‌هاي غلط اين مؤسسه‌هاست. اين‌چنين بود كه مردم خوشحال بودند كه سارقان دخل اين بانك‌ها را مي‌زنند؛ يعني دزد به دزد زده است و اتفاقي نيفتاده كه مردم بيچاره‌تر از اين شوند. اما ماجراي آن چند نفر يا آن 3گروه خوشنام كه از سوي مردم كه مهم‌ترين‌شان گروه «جان ديلينجر» (1934-1901) بود قهرمان ملي تلقي مي‌شوند ظاهراً به‌خاطر دستگيري و تفقد اين گروه‌ها بوده است.

آنها از پولي كه از بانك‌ها مي‌دزديدند به مردم هم مي‌دادند و اين باعث مي‌شد كه بتوانند بيشتر مخفي شوند و خود را در دل مردم جا بزنند؛ اما اين روند براي مردم خوشايند بود. البته گروه‌هاي ديگر، مردم را قتل‌عام مي‌كردند اما گروه «جان ديلينجر» علي‌الظاهر احترام مردم را داشتند. فقط معلوم نيست پس چرا در فيلم «مايكل‌ مان» مردم عادي‌ نيز مزه گلوله‌هاي «جان ديلينجر» را مي‌چشند.

به هر روي اين اصطلاح «دشمنان مردم» كاربرد خاص خود را در زمان مخصوص به خود داشت. «مايكل‌ مان» نگاه جامعه‌شناختي به اين دوران ندارد و بيشتر نگاه فردي دارد؛ يعني به خود «ديلينجر» پرداخته و «ملوين پروسي» كه سمبل دزد و پليس آن دوران بودند. در فيلم، اين دو رفتارشناختي و معناشناختي‌شان و آنچه باعث شدند و انجام دادند مورد توجه «مايكل ‌مان» است.

به هر روي اين اصطلاح «دشمنان مردم» كاربرد خاص خود را در زمان مخصوص به خود داشت. «مايكل‌ مان» نگاه جامعه‌شناختي به اين دوران ندارد و بيشتر نگاه فردي دارد؛ يعني به خود «ديلينجر» پرداخته و «ملوين پروسي» كه سمبل دزد و پليس آن دوران بودند. در فيلم، اين دو رفتارشناختي و معناشناختي‌شان و آنچه باعث شدند و انجام دادند مورد توجه «مايكل ‌مان» است.

و جالب اينجاست كه «مايكل‌ مان»‌ با نشان‌دادن چند ساعت آخر عمر ديلينجر و فلاش‌بك‌هايي عالي ما را به عمق جامعه آن روز مي‌برد؛ جامعه‌اي كه تعريف خاص خودش از سارقان بانك را دارد و تعدادي از آنها را قهرمان ملي هم مي‌داند؛ در جايي‌ كه دولت مي‌خواهد تمام گروه‌ها را نيست و نابود كند و در يك پروژه  14ماهه اين اتفاق هم مي‌افتد.

 اين تناقض‌ها حداقل ديدنشان و دريافت‌شان، جالب‌توجه است.

«دشمنان مردم»‌ يك كار سراسر سينمايي نيست و دست بر قضا اين فيلم نسبت به ديگر آثار مايكل‌مان ديالوگ فراوان‌تر دارد و غناي تصويري كمتر. اما اين نقيصه احتمالاً به چند دليل قابل گذشت است؛ حال و هواي داستان و دوران ركود اقتصادي؛ زبان ژورناليستي فيلم و دست آخر روايت يك ضدقهرمان يا اسطوره يا قهرمان ملي و يا... .

«مايكل‌ مان» تمام گروه‌‌هاي مشهور ديگر اين دوره ازجمله «باني و كلايد» را كنار مي‌گذارد و فقط به «جان ديلينجر» مي‌پردازد تا يك خط مستقيم را تعريف كرده باشد. هر چند براي مردمان جهان «باني و كلايد» به لطف فيلم‌هاي دهه 60 و  70 و سريال‌هاي تلويزيوني شناخته‌شده‌تر هستند اما براي مردمان آمريكا «جان ديلينجر» چيز ديگري است. در اينديانا او قهرمان ايالت است و در شيكاگو نيز همين‌گونه. براي مردم آن ديار آنچه كه «ديلينجر» بين سال‌هاي  1921 تا  سال 1932 انجام داده پشيزي ارزش ندارد. او در اين دوران يك مست لايعقل و به خودي خودش يك رذل پست‌فطرت تمام‌عيار بوده است.

او از وقتي كه شروع به سرقت‌هاي كلان از بانك‌ها و مؤسسه‌هاي مالي و اعتباري و بيمه‌اي مي‌كند محبوب مردم است؛ يعني بابت  14 ماه از زندگي‌اش. اين چيزي است كه «مايكل‌ مان» به آن پرداخته و نشان از هوشمندي اوست. «مايكل ‌مان» از جايي به قصه «ديلينجر» مي‌پردازد كه هنوز مردم به‌خاطر روزنامه‌هاي آرشيوي و فيلم‌ها و سريال‌هاي تلويزيوني از «ديلينجر»‌ديده‌اند و به ياد دارند و باور دارند.

تنظيم براي تبيان : مسعود عجمي

مطالب مرتبط مجموعه :
آخرین مطالب سایت