«تهران انار ندارد»

«تهران انار ندارد»
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

«تهران انار ندارد»

گفت‌وگوي  با مسعود بخشي: مخاطب اصلي فيلمم مردم تهران هستند .

«تهران انار ندارد» را خيلي جدي نگيريد!

كارگردان مستند «تهران انار ندارد» مي‌گويد: علاقه‌مند است به تمام افرادي كه اين فيلم را مي‌بينند بگويد كه «تهران انار ندارد» را خيلي جدي نگيريد.

مسعود بخشي همچنين خطاب به مخاطبان اين فيلم مطرح مي‌كند كه؛ علاقه‌مند است كه تماشاگران مستند «تهران انار ندارد»، با ديدن اين فيلم به نوعي تفريح بكنند.

او مخاطب اصلي اين فيلم را مردم تهران مي‌داند و اذعان دارد: در وهله‌ي اول اين فيلم را براي 12 يا 13 ميليون نفري ساخته‌ام كه هر روز دود و ‌دم اين شهر را مي‌خورند و اميدوارم آنان اين فيلم را ببينند، چرا كه اين فيلم پيش از همه براي آنها ساخته شده است.

مشكل نمايش فيلم‌هاي كوتاه و مستند تنها خاص ايران نيست

مسعود بخشي مستند‌ساز در گفت‌وگويي تفصيلي همزمان با اكران عمومي مستند «تهران انار ندارد» در گفت‌وگويي با ايسنا، درباره‌ي علت انتخاب اين مستند براي اكران عمومي در سينماها گفت: علت دقيق اين مساله رابنده نمي‌دانم. اما گفته مي‌شود كه اين فيلم مي‌تواند در جذب مخاطب موفق عمل كند. به هرحال بحث نمايش فيلم‌هاي كوتاه و مستند يكي از معضلاتي است كه همواره در پخش وجود داشته و دارد. اين مشكل هم تنها خاص ايران نيست و در تمام دنيا اين نوع فيلم‌ها در مقايسه با سينماي داستاني و سرگرم‌كننده از فرصت و حمايت كمتر بهره مي‌برند.

او درعين حال اظهار اميدواري كرد: اين فيلم شروع خوبي داشته باشد و مساله نمايش اين فيلم‌ها استمرار پيدا كند. چرا كه در ايران در بسياري از مواقع، حركتي شروع مي‌شود اما پس از مدتي متوقف مي‌شود. كما اين‌كه دوره‌اي هم سينما فلسطين به نمايش اين فيلم‌ها پرداخت و بعد از مدتي نمايش اين فيلم‌ها در آن سينما متوقف شد. البته ناگفته نماند كه آن جريان هم جرياني مستمر و قوي نبود و به يك سانس در هفته خلاصه مي‌شد.

يكي از مسايل كمبود سالن سينما است

بخشي درادامه‌ي اين گفت‌وگو به مساله‌ي كمبود تعداد سالن‌هاي سينما اشاره كرد و گفت: يكي از مسائل مهم پخش، بحث كمبود سالن‌ها است به هرحال حيات سينماي ايران وابسته به مجموعه‌اي از فيلم‌هايي است كه فقط براي سرگرمي ساخته نمي‌شوند و در كنار سرگرم‌كردن مخاطب، موضوعي و هدفي رانيز دنبال مي‌كنند. در هرصورت طي سي‌سال اخيرآنچه سينماي ايران را به دنيا شناسانده، اين نوع سينما است. سينمايي هنري و انديشمند كه حرفي براي گفتن دارد، چرا كه به‌ هرحال سينماي تجاري ما در قياس‌ با هاليوود، باليوود و يا حتي سينماي تجاري اروپا حرفي براي گفتن ندارد و درنهايت شايد اين فيلم‌ها موفق به جذب درصدي بسيار كوچك از مخاطب داخلي شوند.

كارگردان «تهران انار ندارد» ادامه داد: من نيز مانند ساير كارگردانان و فيلمسازان اثري ساخته‌ام تا ديده شود، اما اين اثر پيش از آنكه يك مستند باشد، يك فيلم به‌شمار مي‌رود.

او در پاسخ به سوالي كه درباره‌ي نوع روايت اين فيلم مطرح شد، پاسخ داد: صحبت‌كردن درباره‌ي نوع فيلم هيچ‌وقت براي بنده ملاك نبوده است و نيست. چرا كه فكر مي‌كنم در جامعه‌اي زندگي مي‌كنيم كه سينماي ما تاثير زيادي از هنرهاي ديگر مي‌گيرد. فيلم من هم جدا از اين موارد نبوده و شايد يكي از دلايلي كه اصرار داشتم در شرايطي كه با ديجيتال مي‌توان بسيار راحت كار كرد از دوربين 35 ميلي‌متري استفاده كنم هم‌ همين موضوع باشد. البته دليل ديگر آن به علاقه‌ي شخصي‌ام به تجربه‌گرايي برمي‌گردد و فكر مي‌كردم مي‌توان بافت شهري را با بافت تصويري جور ديگري به تصوير كشيد و هم‌چنين به اين فكر مي‌كردم كه اين مساله در نمايش هم بي‌تاثير نخواهد بود، كما اين‌كه اكنون هم اين اتفاق افتاده است.

تحليل و انتقاد در ذات سينماي مستند است

بخشي درادامه بااشاره به اين‌كه مهم‌ترين وجه اين فيلم حرفي است كه در دل آن جا دارد، گفت: دراين فيلم نه تنها، شهر تهران، بلكه گذشته‌ي ما از ديروز تا به امروز مورد انتقاد قرار مي‌گيرد و اين مساله‌اي است كه طي اين سال‌ها كمتر شاهد آن بوده‌ايم.

او در ادامه با بيان اين‌كه تحليل و انتقاد در ذات سينماي مستند قراردارد و جزء وظايف آن محسوب مي‌شود گفت: نه تنها در سينماي مستند، بلكه در سينماي داستاني ما فيلمسازان اغلب يا به‌دنبال تجربه‌هاي شخصي و هنري هستند و به‌دنبال اين مساله از مخاطب انبوه باز مي‌مانند و يا به تجربه‌هاي سرگرم‌كننده و گيشه‌اي و فيلم‌هاي تجاري مي‌انديشند كه طبيعتا اين سينما هم حرف كمتري براي گفتن دارد، اما دراين فيلم سعي شده است كه جنبه‌ي سرگرمي و آگاهي بخشي در كنار يكديگر قرار گيرد و اكنون ميزان اقبال و استقبال مخاطبان نسبت به اين نوع فيلم‌ها براي خود من نيز جالب است.

 نمي‌خواستم به شيوه‌ي مرسوم ساير مستندها، فيلم بسازم

بخشي در بخش ديگري از اين گفت‌وگو درباره‌ي اين‌كه آيا از ابتدا قصد داشته اين فيلم را به شيوه‌ي مستند بسازد، به ايسنا گفت: از ابتدا قصد داشتم فيلمي مستند وتجربي درباره‌ي شهر تهران بسازم، اما از همان زمان هم قصد نداشتم كه اين مستند را به شيوه‌ي مرسوم ساير فيلم‌هاي مستند بسازم. در واقع اين فيلم تا حدي حالت داستاني دارد، البته به شخصه براي من نوع و فرم فيلم از موضوع آن مهم‌تر است.

او ادامه داد: فكر مي‌كنم داستان‌هايي كه ما به روايت آنها مي‌پردازيم آنقدر به واقعيت وابسته‌اند و آنقدر وقايع در آنها مهم است كه شايد حتي از داستان‌هاي خيالي هم جذاب‌تر باشد. در واقع، حتي اگر فيلمساز بخواهد فيلم داستاني هم كار كند، واقعيت خود را تحميل مي‌كند.

بخشي هم‌چنين عنوان كرد: آنچه در سينماي داستاني ما طي 30 الي 40 سال گذشته ارزش سينمايي داشته، مسائلي بوده كه با واقعيت‌هاي جامعه نسبت زياد داشته است، شايد ما درايران فيلم علمي _ تخيلي و يا انيميشن قوي نداشته باشيم و حتي انيميشن‌هاي ما هم وابسته به واقعيات و فضاهاي خود ما باشد، در حالي‌كه نمونه‌هاي برتر انيميشن دنيا از تخيل بسيار بهره مي‌برند.

واقعيت‌هاي ما بسيار جذاب‌تر از تخيلات ماست

او ادامه داد: البته درست است كه امكانات ما براي پرداخت به اين ژانر كم است، اما اين مساله بيش از امكانات، به ذات ژانر بر مي‌گردد. من هميشه گفته‌ام كه واقعيت‌هاي ما بسيار جذاب‌تر از تخيلات است و به‌طور كلي در منطقه‌اي زندگي مي‌كنيم كه واقعيات روزش بسيار جذاب‌تر از داستان‌هاي ابداعي است. طبيعتا غرب به‌دليل رفاهي كه دارد دچار نوعي يكنواختي شده و به‌دنبال اتفاقي جديد است، اما اينجا هر روز يك اتفاق جديد مي‌افتد و ما اگر بتوانيم همين مسائل را به درستي ببينيم و ثبت كنيم بهترين فيلم‌ها را خواهيم داشت.

 موضوع فيلم اينقدر تلخ است كه شيوه‌اي غير از طنز دراختيار نداشتيم

اين مستند‌ساز در بخش ديگري از اين گفت‌وگو با اشاره به جنبه‌هاي طنز «تهران انار ندارد» عنوان كرد: فكر مي‌كنم، موضوع اين فيلم به قدري تلخ است كه با هيچ شيوه‌اي به غير از طنز نمي‌توان به آن پرداخت. ما هرگاه كه مي‌خواهيم به انتقاد بپردازيم سعي مي‌كنيم كه از زبان طنز بهره ببريم. من هم براي ساخت اين فيلم‌ هيچ راهي به غير از بيان طنز‌گونه نمي‌ديدم و حال اگر در روزگار فعلي طنز در جذب مخاطب هم موثر است، پس چه بهتر، البته استقبال مردم از طنز هم تا حدي طبيعي است؛ چرا كه پس از هشت‌سال جنگ، مردم دنبال كمي تنفس و يا تفريح هستند.

بخشي با تاكيد بر اين‌كه قصد نداشته مستندي جدي، خشك و به شيوه‌ي مرسوم اين سينما بسازد ادامه داد: طنز و موسيقي از قابليت‌هايي هستند كه مي‌توانيم در آثار مستند خود از آنها بهره ببريم. پيش‌تر نيز اين موارد در آثار مستند مانند «آن شب كه بارون اومد» شيردل به كار گرفته شده‌اند و امر تجربه نشده‌اي محسوب نمي‌شود. به هرحال فردي كه فيلم مي‌سازد، بايد بتواند با مخاطبان خود ارتباط برقرار كند، چرا كه به قول هيچكاك فرق سينما با نقاشي در آن است كه يك نقاش يا خطاط مي‌تواند آثار خود را براي خود نگه‌ دارد و از آنجا كه ثبت اين آثار هزينه‌ي چنداني ندارد، مشكلي پيش نخواهد آمد اما به هرحال، بخشي از سينما هم مساله‌ي اقتصاد آن است.

او اذعان داشت: حتي در كشوري مانند ايران كه همه‌چيز آن دولتي است هم اقتصاد فيلم مهم است. در حال حاضر اكثر فيلم‌هاي سينمايي با سوبسيد‌هاي دولتي ساخته مي‌شوند و در 70 تا 80 درصد اين موارد، حتي نيمي از پول ساخت اثر هم باز نمي‌گردد. به نظر مي‌رسد كه اين موارد اهميت چنداني هم ندارند و گويي بودجه‌اي بايد خرج شود، اما واقعيت سينما اين‌گونه نيست و به هرحال اين هنر بحثي صنعتي هم دارد كه بايد تامين شود و قرار است كه اين هزينه از طريق جذب مخاطب پرداخت شود و نه بودجه‌هاي دولتي و يا حتي گاه غيردولتي.

 نمي‌توانم ادعا كنم كه از سينمايي تاثير نگرفته‌ام

كارگردان «تهران انار ندارد» درادامه‌ درباره‌ي ميزان اثر‌پذيري‌اش از سينماي دنيا عنوان كرد: طبيعتا سهم دنيا و بخصوص سينماي اروپا را نمي‌توان در شكل‌گيري اين هنر ناديده گرفت. در واقع بنده و تمام افرادي كه دراين حيطه فعاليت مي‌كنيم به‌طور طبيعي از بهترين آثار تاريخ سينما تاثير گرفته‌ايم، اما به هرحال سينماي ايران هم دراين زمينه بي‌تاثير نبوده و من به هيچ عنوان نمي‌توانم ادعا كنم كه از اين سينما تاثير نگرفته‌ام.

او درادامه به تاثيري كه از فيلم‌هاي تجاري ابتداي دهه‌ي 40 شمسي گرفته اشاره كرد و گفت: به هرحال اين فيلم‌ها در زمينه‌ي نوع نگاه به مخاطب تاثيراتي درذهن من برجاي گذاشته‌اند. علاوه براين، اثري مانند «حاجي آقا اكتور سينما» از نمونه‌هايي است كه هنوز هم قابل مطالعه و مثال‌زدن است و نشان مي‌دهد كه سينماي ايران درابتداي راه خود چگونه توانسته با بهره‌گيري از طنز با مردم ارتباط برقرار كند و شايد مقايسه وضعيت طنز و بهره‌گيري از آن در آن سال‌ها و امروز، خالي از لطف نباشد.

بخشي از ادامه با ياد‌آوري اولين تلاش‌هايي كه براي به تصوير‌كشيدن واقعيات انجام شد، گفت: مردم كشور ما بيشتر فرهنگ‌شان شنيداري است و از سابقه‌اي بسيار درخشان در زمينه‌ي قصه‌گويي و ادبيات برخوردارند. از اواخر دهه‌ي 40 هم سينماي داستاني ما با كارهايي از گلستان يا غفاري شروع شد و براي اولين‌بار دوربين سينما به سراغ مسائل واقعي رفت. بعدها و در سال‌هاي پس از انقلاب هم دراين زمينه فيلم‌ها به شكوفايي بزرگي دست يافتند.

فكر نمي‌كردم به غير از ايران در جايي ديگري اين فيلم مخاطب داشته باشد

كارگردان مستند «تهران انار ندارد» درباره‌ي ارتباط اين فيلم با مخاطبان جهاني، اظهار كرد: زماني كه اين فيلم را ساختم در نظرم آنقدر ايراني بود كه فكر نمي‌كردم بتوان آن را در جايي به غير از ايران نمايش داد، اما بعدها ديدم كه اين فيلم‌ در نمايش‌هاي خارجي هم بسيار خوب عمل كرد و ارتباط خوبي با مخاطبان برقرار كرد.

او ادامه داد: يك بحث كلي وجود دارد و آن اين‌كه فيلم‌ها بايد با هر زمان، مرز و جغرافيا و فرهنگي ارتباط برقرار‌كنند و كسي كه زبان فيلم رامي‌شناسد قاعدتا بايد اثري بسازد كه با مخاطبان مختلف ارتباط برقرار كند، اما با اين حال برخي موضوعات خاص‌تر و محدود‌تر هستند وابستگي به يك موقعيت دارند. من نيز نوع موسيقي، متن و تصاوير و موضوع اين فيلم را به‌گونه‌اي مي‌ديدم كه به نظرم بسيار بومي مي‌آمدند، اما درنهايت تجربه نمايش اين فيلم در كشورهاي ديگر، خلاف اين مساله را به من ثابت كرد.

بخشي هم‌چنين اظهار كرد: در بسياري شهرها مانند آتن، سائوپائولو و ... مخاطبان اين فيلم مي‌گفتند كه دقيقا همين مسائل در شهر آنها نيز وجود دارد و اين موضوع براي خود من هم بسيار جالب بود. علاوه بر اين احساس مي‌كنم كه خود مساله‌ شهر تمام اين مليت‌ها را با هم مرتبط كرده و به اين موضوع جذابيت مي‌بخشد.

كارگردان «تهران انار ندارد» درباره‌ي حضور اين فيلم در جشنواره‌ي شهر هم به ايسنا گفت: اين فيلم در جشنواره‌ي شهر حضور داشت، اما در بخش خارج از مسابقه بود. در واقع روز قبل از شروع جشنواره به من اطلاع دادند كه اين فيلم را در بخش خارج از مسابقه گذاشته‌اند. علت اين امر را بنده هم نمي‌دانم اما به‌هر حال احتمالا آنجا ملاحظاتي هم حاكم است.

مسعود بخشي در اين گفت‌وگو به بحث اكران فيلم‌هاي مستند پرداخت و در پاسخ به سوالي كه مبني‌بر راهكارهاي او جهت حمايت از نمايش اين فيلم‌ها مطرح شده بود، با ياد‌آوري اين‌كه سينماي مستند پايه‌ي سينماي بلند داستاني است، تصريح كرد: از آنجا كه خودم يكي از كارمندان مركز گسترش سينماي مستند و تجربي هستم، از شرايط و داشته‌ها و نداشته‌هاي اين حوزه مطلع هستم و طبيعتا در چنين شرايطي نمي‌توانم انتظار زيادي داشته باشم و تنها مي‌توانم آرزو كنم كه اي كاش با اين قابليتي كه سينماي ما دارد و با توجه به نيروهاي جواني كه با انرژي وارد اين حوزه مي‌شوند، كاش بتوانيم برخي سيستم‌ها را مطالعه كنيم و آنها را نه در حد وسيع و آرماني، بلكه در حد مقدورات با شرايط و فرهنگ خود تطبيق و مورد استفاده قرار دهيم. تا شايد بدين ترتيب بخشي از مشكلات اين فيلم‌ها در عرصه‌ي پخش برطرف شود.

 مساله پخش را به دست فراموشي سپرده‌ايم

او درادامه با بيان اين‌كه اختصاص چند سالن به اين فيلم‌ها مي‌تواند كمك موثري به سينماي مستند باشد، اظهار كرد: اگر در شرايطي كه 40 سينما به يك فيلم گيشه‌اي اختصاص مي‌يابد، 4 سالن هم به اين فيلم‌ها داده شود، مشكلي ايجاد نمي‌شود. ما هنوز فيلم‌هايي داريم كه سال‌ها پيش در كن به نمايش درآمده و جايزه گرفته‌اند و هنوز در كشور خودمان اكران نشده‌اند. در واقع اگر واقع‌بينانه نگاه كنيم مسائله پخش مسائلي بسيار عمده هستند كه به نظر من، تاكنون به‌جاي اين‌كه سعي در حل آنها داشته باشيم، آنها را به دست فراموشي سپرده‌ايم. لذا اين‌گونه نيست كه به شخصه بگويم كه با اكران فيلمم مشكل حل مي‌شود، چرا كه صدها فيلم با قابليت‌هاي بالا وجود دارند و مي‌توانند در سينماها به نمايش درآيند، فيلم‌هايي كه درصورت بهره‌مندي از كمي تبليغ و فرهنگ‌سازي مي‌توانند مخاطبان خود را نيز داشته باشند.

اين مستند‌ساز هم‌چنين به تجربيات كشورهايي مانند فرانسه، هلند و آلمان اشاره كرد وگفت: دراين كشورها سالن‌هاي كوچكي به فيلم‌هاي مستند اختصاص داده شده و هريك از اين سالن‌ها داراي برنامه‌ريزي ماهيانه و سالانه است و براساس همان برنامه به نمايش فيلم‌ها مي‌پردازند. اما در ايران چند روز قبل از نمايش فيلم همه‌چيز برهم مي‌خورد و برنامه‌ي نمايش تغيير مي‌كند. من فكر مي‌كنم بهترين راه اين است كه ما هم به‌طور مرتب و مدون برروي اين مساله كار كنيم و به برنامه‌ريزي بلند‌مدت برسيم، نه اين‌كه با راه‌حل‌هاي مقطعي سعي در ترميم بدنه‌ي سينما داشته باشيم.

بخشي هم‌چنين عنوان كرد: نبايد بدون پيدا‌كردن راه‌حلي قطعي مشكلات را از امروز به فردا بسپاريم. من فكر مي‌كنم راه‌هاي متعددي براي جذب همزمان مخاطب و گيشه وجود دارد و ما مي‌توانيم با فرهنگ‌سازي به مخاطبان خود بياموزيم كه اين نوع سينما فقط مخصوص سرگرمي نيست و مي‌تواند علاوه بر سرگرمي آموزش نيز داشته باشد. به هرحال باتوجه به جمعيت جوان ايران و تشنگي فرهنگي اين جمعيت قطعا مي‌توان از اين ظرفيت بهره‌برداري بهتري كرد.

او ادامه داد: ما دومين كشور جوان دنيا هستيم و اولين نكته‌اي كه از اين مساله به ذهن مي‌رسد، آنكه در چنين كشوري چقدر ظرفيت و توان و نيرو وجود دارد و در هر زمينه‌اي چقدر اين جمعيت مثبت و سازنده است. اما متاسفانه در مرحله‌ي عمل ما بيشتر به نكات منفي اين جمعيت مي‌رسيم و به نوعي خواسته يا ناخواسته بدون اين‌كه اين قابليت‌ها ديده شود، روي تمام آنها سرپوش مي‌گذاريم.

 در همين حد تعداد سالن هم خدا را شكر مي‌كنم

بخشي در پاسخ به سوالي كه مبني‌بر تعداد كم سالن‌هاي اين فيلم در مقايسه با فيلم‌هاي ديگر مطرح شده بود، اظهار كرد: درهمين حد هم خدا را شكر مي‌كنم، البته قطعا اين نوع سينما قابليت بسيار بالاتري دارد، اما معمولا به هنگام تبليغات بودجه‌ي چنداني براي اين فيلم‌ها صرف نمي‌شود. من نيز نمي‌توانم انتظار داشته باشم كه خلاف اين اتفاق صورت گيرد.

اودرباره‌ي تبليغات شهري و تيزر تلويزيوني هم گفت: تاكنون هيچ صحبتي براي پخش تيزر صورت نگرفته است، اما به شخصه فكر مي‌كنم كه حتي اگر براي اين فيلم يك پوستر هم نصب شود؛ بد نيست. به هرحال فكر مي‌كنم كه بضاعت سينماي مستند ما در همين حد است، هرچند كه قابليت اين سينما به مراتب بالاتر از اين ميزان است. به هرحال همين كه فيلم در همين سه سينما هم و در حد دوتاسه هفته هم نمايش خوب و سلامتي داشته باشد جاي شكر دارد، هرچند كه همان‌طور كه گفتم به شخصه معتقدم قابليت اين فيلم و اين سينما بسيار بالاتر از فيلم‌هاي ديگر است.

بخشي درباره‌ي حمايت‌هاي مركز گسترش سينماي مستند و تجربي از تبليغات اين فيلم هم اظهار كرد: به‌دليل برخي مسائلي كه وجود دارد در زمينه‌ي تلويزيون متاسفانه كاري نكرده‌ايم. اما اين اولين نمايش مستند درسينماهاست و بسياري از مخاطبان عام حتي با تعريف سينماي مستند هم آشنا نيستند، شايد خود فيلم با نمايشش بتواند فرهنگ‌سازي كند.

بخشي هم‌چنين به مساله‌ي تهيه‌كننده مستند اشاره كرد و گفت: عده‌ي بسياري حاضر نيستند سرمايه‌ي خود را در راه فيلمي كه هنوز امتحان نشده صرف كنند. به‌همين دليل من به همين تبليغات هم راضي‌ام و فكر مي‌كنم فيلم‌هاي مستند هم مانند فرش هستند و بايد كمي زمان بگذرد تا به قدر و منزلت آنها پي ببريم و شايد اين پروسه سال‌ها زمان ببرد. خوشبختانه «تهران انار ندارد» هرگاه كه ديده شود حرف خود را مي‌زند و گذشت زمان مشكلي در آن ايجاد نمي‌كند، لذا اميدوارم اين فيلم با خير و خوشي به نمايش درآيد تا اگر بعدها و در فرصت‌هاي ديگر، فردي آن را مناسب ديد، تبليغات بيشتري براي آن انجام بدهد.

بخشي ادامه داد: اين فيلم با وجودي‌كه سه‌سال از زمان ساخته‌شدنش مي‌گذرد، هنوز هم نمايش دارد و در نمايش‌هاي محدودش در بخش بين‌المللي بيش از يك فيلم داستاني توفيق داشته است و اين مساله گوياي آن است كه قابليت‌هاي فيلم خارج از مرز‌هاي ايران هم مد‌نظر قرار گرفته شده است. حال اين‌كه مديران و كساني كه سينماي ما را مديريت و هدايت مي‌كنند و برنامه‌ريزي آن را به دست دارند، چقدر به اين فيلم و فيلم‌هاي ديگر سينمايي، كوتاه و مستند توجه‌ دارند بحث ديگري است.

او در توضيح روند ساخت مستند «تهران انار ندارد» نيز توضيح داد: اولين طرح اين مستند در سال 78 نوشته شد و دو سال هم تحقيق آن به‌طول انجاميد و درنهايت در سال 84 مراحل ساخت اين فيلم آغاز شد، البته يكسال قبل و بعد از فيلمبرداري، زمان ما صرف پيدا‌كردن آرشيو، كپي‌كردن، موسيقي و صداگذاري و ... شد.

بخشي درباره‌ي سوالي مبني‌بر كمرنگ‌بودن نقش تحقيق در فيلم گفت: آنچه در دريافت اول به نظر مي‌رسد آن است كه فيلم شيوه‌اي ساده و بدون تحقيق دارد، اما واقعيت آن است كه براي اين فيلم تحقيقات بسياري انجام شده، اما بعدها تصميم گرفتم اين تحقيقات را كنار بگذارم و فقط در اندازه‌اي كه لازم است از آنها استفاده كنم. چرا كه در كشور ما به لطف خدا فيلم‌هاي بسياري هستند كه با تحقيقات كامل و فراوان ساخته مي‌شوند. تلويزيون هم با شدت وحدت به اين موضوعات مي‌پردازد و دراين زمينه توليدات انبوهي داريم. تحقيقاتي كه ما انجام داده بوديم هم بسيار خوب و كامل بود و شايد از سرچنين فيلمي هم زياد بود، اما ما در مرحله‌ي سناريو تصميم گرفتيم كه از تحقيقات انجام شده فقط بخش‌هايي كه لازم است را مورد استفاده قرار دهيم.

او در ادامه با بيان اين‌كه هر روايت تاريخي علي‌رغم بي‌طرفي نگارنده باز هم مربوط به نگاه نويسنده آن است، افزود: ساخت اين فيلم هم محصول سليقه و ذهن خود من است. البته سعي كرده‌ام كه برخي مسائل مهم كه نبايد تحريف شوند را رعايت كنم، اما در بسياري موارد هم سعي كرده‌ايم كه به‌جاي آن‌كه صرفا به بيان برخي مستندات تاريخي بپردازيم، حقايق را مورد نظر قرار دهيم و اين حقايق را نيز به زباني طنز كه شايد دروهله‌ي اول در نظر مخاطب جذاب نباشد، بيان كرده‌ايم.

او ادامه داد: در ابتداي فيلم هم ديالوگي مي‌گويد كه اين فيلم بنا به عدم صحت منابع و مآخذ موجود سرشار از اشتباهات تاريخي است، اين جمله نه‌تنها توجيه‌كننده‌ي اشتباهات احتمالي است، بلكه هر مورخ و محققي مي‌تواند براساس منابع تحقيقش يكجور واقعيت را بيان و تفسير كند. در فيلم هم هنگام اداي اين جمله مكث‌ها و تپق‌هاي مختلفي گذاشته شده تا تاكيد اين جمله بيشتر شود و به نوعي به خرده بيناني كه بعدها مي‌خواهند با ذره‌بين به‌دنبال برخي مسائل بگردند گفته شود كه اصلا اين فيلم پر از اشتباه است و لزومي ندارد شما خود رابراي پيدا‌كردن اشتباهات آن به زحمت بيندازيد.

اين مستند‌ساز در پاسخ به سوالي كه اين فيلم را نوعي انتقاد به شهرداري مي‌دانند، اظهار كرد:دراين فيلم در قسمت‌هاي مختلف گفته مي‌شود كه تمام زيبايي‌هاو سرسبزي‌ شهر محصول كار شهرداري است و به نوعي مي‌توان گفت كه اين فيلم حتي به نوعي تقدير از شهرداري محسوب مي‌شود.

 تهران انار ندارد را خيلي جدي نگيريد

مخاطبان فكر كنند به تماشاي شهر فرنگ آمده‌اند

او در پاسخ به سوال ديگري كه مبني بر احتمال اعتراض برخي مسوولان نسبت به اين فيلم مطرح شده بود هم عنوان كرد: اميدوارم كسي اعتراض‌ نكند، اگر هم عده‌اي قصد دارند به اين فيلم اعتراض كنند پيشاپيش از آنها عذر‌ مي‌خواهم. اما دوست دارم به تمام افرادي كه اين فيلم را مي‌بينند بگويم كه «تهران انار ندارد» را خيلي جدي نگيرند. در گذشته پدران و پدر بزرگان ما با دادن يك قران به تماشاي شهر فرنگ مي‌رفتند، حال نيز خوب است كه مخاطبان احساس كنند كه به تماشاي شهر فرنگ نشسته‌اند.

بخشي درادامه با تاكيد بر اين‌كه دوست دارد مردم با ديدن اين فيلم تفريح كرده باشند، بيان كرد: اگر هم اين فيلم به كسي برخورد و آن فرد حس كرد كه فيلم در بيان انتقادات اغراق كرده، از او معذرت مي‌خواهم. چرا كه به هرحال اين فيلم از سر تقصير ساخته شده و من اميدوارم كه اين دوستان آن را به بزرگي خود ببخشند. من فكر مي‌كنم كه مردم ما رنج و سختي زيادي كشيده‌اند و به‌طور روزمره هم با مشكلات متعددي دست و پنجه نرم مي‌كنند، لذا دوست دارم همان يك ساعتي كه براي تماشاي اين فيلم به سينماها مي‌روند خوش باشند و لبخند بزنند.

مدير بخش بين‌الملل مركز گسترش سينماي مستند و تجربي درباره‌ي روند ساخت اين فيلم و آرامش‌رواني گروه از نظر مالي اظهار كرد: آرامش مالي ما در زمان ساخت اين فيلم درحدي بود كه من را از سكته قلبي و مغزي نجات داد، ولي به هرحال خوشبختانه اين فيلم به خوبي پايان گرفت. دراين راه عده‌ي بسياري به حمايت از ما پرداختند، اما به تعداد صد برابر آنها هم افرادي بودند كه حمايت نكردند. در كل توليد اين فيلم با شرايط بسيار سخت و با فداكاري بسيار اعضاي گروه ميسر شد و دراين ميان سازمان‌هاي مرتبط هم لطف كردند و حمايت نكردند. فكر مي‌كنم در زمان ساخت اين فيلم براي دريافت مجوز‌ها و حمايت‌ها از 150 نامه به مراكز و نهادهاي مختلف ارسال شد، البته با تمام اين‌ها من باز راضي هستم و خدا را شكر مي‌كنم چرا كه معتقدم انسان نبايد توقع زيادي داشته باشد، بلكه بايد با واقع‌بيني شرايط را درك كند. به‌خصوص زماني كه فرد قصد ساخت چنين فيلمي را دارد.

او ادامه داد: در هرصورت اميدوارم كساني كه بايد اين فيلم را ببينند، آن را ببينند.

مخاطب اصلي مردم تهران هستند

اين كارگردان همچنين مخاطب اصلي اين فيلم را مردم تهران دانست و افزود: در وهله‌ي اول اين فيلم را براي 12 يا 13 ميليون نفري ساخته‌ام كه هر روز دود و ‌دم اين شهر را مي‌خورند و اميدوارم اين فيلم را ببينند، چرا كه اين فيلم پيش از همه براي آنها ساخته شده است.

بخشي درادامه با بيان اين‌كه نام اول اين فيلم «تهران طهران» بوده، افزود: ابتداي براي اين فيلم نام

«تهران طهران» را انتخاب كرده بوديم كه گويي اكنون آقاي مهرجويي اين عنوان را برروي يكي از فيلم‌هاي خود گذاشته‌اند.

اودرباره‌ي وجه تسميه نام «تهران انار ندارد» هم طبق روايات قديمي و آنچه در فيلم هم به آن اشاره شده، تهران درابتدا روستايي بسيار كوچك بوده كه بهترين چيزي كه داشته، انار بوده است.

بخشي درباره‌ي هزينه‌هاي اين فيلم هم عنوان كرد: هزينه‌هاي اين فيلم به‌ علت طولاني‌شدن روند ساخت كمي بالا رفت. اما در مقايسه با يك فيلم سينمايي فكر مي‌كنم كه يك دهم هم براي اين اثر هزينه نشده باشد. شايد عده‌اي بگويند علت اين امر در عدم استفاده از بازيگران باشد، اما با اين وجود تدوين اين فيلم نزديك به دوسال طول كشيد و در تمام اين مدت دو يا سه نفر به‌طور مستمر بر روي آن كار مي‌كردند. ساير اعضاي گروه اين فيلم هم مانند آنچه در همه فيلم‌ها عنوان مي‌شود دوستانه و عاشقانه كار كردند، اما به هرحال علاوه بر دوستي و عشق يك بحث مادي نيز مطرح است. اكيپ اين فيلم دوستانه و عاشقانه و بدون بخش مادي كار كردند.

او درباره‌ي مدت زمان اين فيلم هم اظهار كرد: مدت فيلم فعلي 68 دقيقه است، اما شايد 8 نسخه‌ از اين فيلم توليد شده باشد كه نسخه‌هاي ابتدايي همه از زماني بالاي 90 دقيقه بهره مي‌بردند اما درنهايت به تايم فعلي رسيديم. چرا كه دوست داشتم اين فيلم به شكل موثر‌تري باشد و ريتم مناسبي داشته باشد.

 فكر مي‌كنم تايم 68 دقيقه‌اي فيلم موثرتر عمل كند

بخشي در عين حال گفت: شايد 80 تا 90درصد از فيلم‌هايي كه ساخته مي‌شوند را بتوان به نوعي كوتاه‌تر كرد. البته اين نظر شخصي من است و ممكن است ساير دوستان مايل باشند كه استاندارد‌هاي زماني را رعايت كنند، اما من اين‌كار را نكردم و فكر مي‌كنم اين فيلم در زمان 68 دقيقه موثر‌تر عمل مي‌كند، البته نسخه‌اي هم در مدت‌زمان 75 دقيقه تهيه شده بود، اما من فكر مي‌كنم 7 دقيقه اضافه آن اثر چنداني نداشت و قابل حذف بود.

كارگردان «تهران انار ندارد» اذعان داشت: فكر مي‌كنم تمامي افرادي كه اينجا زندگي مي‌كنند، مسائل و مشكلات را به‌خوبي مي‌شناسند و بسيار هوشمند هستند و به‌خوبي مي‌دانند كه كجا كار مي‌كنند، در چنين شرايطي فكر مي‌كنم مهم‌ترين كاري كه ما مي‌توانيم به‌عنوان يك سينما‌گر انجام دهيم آن است كه با مردم صادق باشيم و با توقع كمتر از حمايت‌هايي كه نمي‌شود، بيشترين استعداد و زمان خود را صرف ساخت فيلم و حرف خود كنيم. متاسفانه حواشي سينما بسيار زياد است و شايد يكي از دلايلي كه به شخصه دوست دارم دراين نوع سينما كار كنم، حاشيه كمتر آن باشد.

در مركز فقط يك كارمند هستم و تصميم‌گيري براي اكران برعهده بنده نيست

مدير بخش بين‌الملل مركز گسترش سينماي مستند و تجربي در بخش ديگري از اين گفت‌وگو هم در پاسخ به سوالي كه مبني‌بر ارتباط‌ اكران اين فيلم با مسووليت او در مركز مطرح شده بود، گفت: براي اكران اين فيلم بنده تصميم نگرفته‌ام و تصميم‌گيري دراين مورد در حيطه‌ي اختيارات من نبوده است. من در مركز گسترش يك كارمند هستم و حاضرم جاي خود را با تمام دوستاني كه اعتراض دارند عوض كنم. اگر علي‌رغم حجم كار و انتظاراتي كه وجود دارد آنها فكر مي‌كنند كه كار‌كردن دراين مقام چنين منافعي دارد. من حاضرم در صورت صلاحديد مديران، جاي خود را به آنها واگذار كنم.

بخشي در ادامه يك بار ديگر بر عدم دخالتش در تصميم‌گيري براي اكران «تهران انار ندارد»، عنوان كرد: من فقط مي‌توانم دوست داشته باشم كه فيلمم اكران شود، اما در نهايت انتخاب اين فيلم حاصل اراده مسوولان بوده و با وجود لطف و پيگيري‌هاي مسوولان مركز گسترش به نمايش درآمد. دوستان مي‌دانند كه يك فيلم براي نمايش و اكران از چه مراكز و مرحلي بايد عبور كند.

او ادامه داد: خوشبختانه در طول سال در تلويزيون و بخش‌هاي ديگر حجم انبوهي از فيلم‌هاي مستند توليد مي‌شود و گاه دوستان در طول سال چندين فيلم مي‌سازند، اما من 6 سال زمان صرف اين فيلم كرده‌ام و اكنون هم مدت 4 سال است كه منتظر اكران آن هستم. باز هم با اين وجود اگر دوستان تصميم گيرنده حاضرند و فكر مي‌كنند فيلم ديگري براي اكران مناسبت‌تر است، من حاضرم جاي خود را به آن بدهم.

بخشي در پايان صحبت‌هايش هم خاطرنشان كرد: دوست ندارم فيلمم جاي كسي را تنگ كند، بلكه مي‌خواهم كه به جاي خودش نمايش داده شود.

او درباره‌ي تصورش از سود‌آور بودن اين فيلم هم گفت: اگر با فروش اين فيلم تنها هزينه تبليغات آن درآيد از نظر من خوب است. به هرحال باتوجه به ورودي و خروجي فيلم‌ها، علي‌رغم قابليت اين فيلم انتظار ندارم، سودآور باشد.

 

 

مطالب مرتبط مجموعه : اخبار سال 1389
آخرین مطالب سایت