قدیمی تری آثار پهلوی اشکانی

در خصوص اسناد دوره ی اشکانیان بدبختانه به جایی دسترسی نداریم. از این روی اطلاع زیادی از پهلوی شرقی و شمالی و تفاوت آن با پهلوی جنوبی در دست نیست و در لهجه های مختلف خراسان غربی، طبرستان، آذربایجان و طوالش نیز که بدون شک مخلوطی از پهلوی شمالی و شرقی ....
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

قديمي ترين آثار پهلوي اشکاني

قسمت اول قسمت دوم قسمت سوم قسمت چهارم قسمت پنجم
قسمت ششم قسمت هفتم قسمت هشتم قسمت نهم قسمت دهم

قسمت يازدهم:

 

قديم ترين آثاري که از خط و زبان پهلوي در دست است دو قباله ي ملکي است که در ايالت اورامان کردستان چند سال پيش به خط پهلوي اشکاني و به زبان پهلوي بر روي کاغذ پوست به دست آمد و تاريخ آن مربوط به صد و بيست سال پيش از ميلاد مسيح است و قبلا بدان اشاره شد.

در يکي از آن قباله ها خواندم که از طرف دولت قيد گرديده و خريدار پذيرفته است که اگر باغي را خريداري مي کند آباد نگاه ندارد و آن را ويران سازد مبلغ معيني جريمه بپردازد، و از اين قباله اندازه ي اعتنا و توجه پادشاهان ايران را به آباداني کشور مي توان قياس کرد.

 

اسناد قديمي ديگري که در دست است، باقي مانده ي  کتب و آيين ماني و ساير مطالب از قبيل فصول از عهد جديد و مطالبي از کيش بودايي است که در آغاز قرن حاضر از طرف خاورشناسان از خرابه‌هاي شهر «تورفان» پيدا شد و به دست دانشمندان خوانده شد و قسمتي از آن ها انتشار يافت هرچند که دانشمندان ترديد دارند که آيا بهتر است اين خط و زبان را منسوب به «سُغُدي» بدارند يا منسوب به پهلوي شمالي ؟

 

اين اوراق غالبا روي پوست آهو يا بر پارچه نوشته شده است. خطوط آن نوعي از خط پهلوي است و نوعي ديگر که از خط پهلوي گرفته شده و از بالا به پايين نوشته شده است و بعدها خط «اويغُوري» که خط اويغُوره و مغول ها باشد از اين خط گرفته شده است.

در يکي از آن قباله ها خواندم که از طرف دولت قيد گرديده و خريدار پذيرفته است که اگر باغي را خريداري مي کند آباد نگاه ندارد و آن را ويران سازد مبلغ معيني جريمه بپردازد، و از اين قباله اندازه ي اعتنا و توجه پادشاهان ايران را به آباداني کشور مي توان قياس کرد.

مطالب آن ها ديني و اخلاقي است و لغات دري که در پهلوي جنوبي ديده نمي شود در اين اوراق ديده مي شود و با پهلوي جنوبي بسيار تفاوت دارد؛ آن اوراق به زباني است که بلاشک پايه ي زبان مردم سمرقند، بخارا و بنيان زبان قديم مردم خراسان شرقي محسوب مي شود و پايه و اصل زبان دري را نيز بايستي در اين زبان جستجو کرد. چنان که قبلا بدان اشاره شد، ‌و باز هم در جاي خود ما از اين اوراق، لغات و بعضي مختصات آن گفتگو خواهيم کرد.

 

در خصوص اسناد دوره ي اشکانيان بدبختانه به جايي دسترسي نداريم. از اين روي اطلاع زيادي از پهلوي شرقي و شمالي و تفاوت آن با پهلوي جنوبي در دست نيست و در لهجه هاي مختلف خراسان غربي، طبرستان، آذربايجان و طوالش نيز که بدون شک مخلوطي از پهلوي شمالي و شرقي (اشکاني) و پهلوي جنوبي و دري است کنجکاوي و بررسي کامل نشده است ورنه آگاهي هاي زيادتري به دست خواهد آمد،‌ خاصه هرگاه از اوراق تورفان و از زبان ارمني نيز استفاده شود.

کتب عهد اشکاني هفتاد کتاب بوده است که نام چهار کتاب از آن باقي است چنان که در مجمل‌التواريخ و القصص گويد:

«و از آن کتاب ها که در روزگار اشکانيان ساختند هفتاد کتاب بود از جمله کتاب مروک (مردک ؟) کتاب سندباد، کتاب يوسيفاس کتاب سيماس» و رساله اي است به پهلوي در مناظره ي نخل و بز به شعر دوازده هجايي، مخلوط به نثر که گويا در آغاز منظوم بوده است و بعد ابيات آن کتاب مغشوش و دست کاري شده است و فعلا نثر و نظمي است مختلط و اين کتاب هم برحسب عقيده ي  «هرتسفلد» به لهجه ي پهلوي شمالي است و نامش «درخت آسوريک» است.

ادامه دارد...


برگرفته از سبک شناسي - محمدتقي بهار

تنظيم : بخش ادبيات تبيان

مطالب مرتبط مجموعه :
آخرین مطالب سایت