فنون يا تکنيک هاي آموزش

فنون يا تکنيک هاي آموزش به چه معنا هستند و...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

فنون يا تکنيک هاي آموزش

اشاره

 

معلم آگاه، قبل از هر نوع آموزش، بايد چارچوب کار خود را بر اساس يک سلسله اصول شناخته شده تربيتي بنا نهد و با رويکردي منطقي، با ثبات و جامع بداند که يادگيرنده ها چگونه ياد مي گيرند و او چگونه مي تواند به بهترين وجه يادگيري آنها را هدايت و تسهيل کند. به عبارت ديگر، بايد اصول و نظريه هاي يادگيري را به خوبي بشناسد. معلم بايد در شناخت اين اصول و نظريه ها رويه اي پويا و هميشه در حال پيشرفت داشته باشد و پيوسته خود را در مرکز اطلاعات، ارتباط و يافته هاي علمي قرار دهد. از جانب ديگر، بخش ديگري از ساخت چارچوب، شناخت دقيق يادگيرنده هاست و اين که آنها داراي چه ويژگيهايي هستند، چه قدر از پيش نيازهاي لازم براي هر نوع يادگيري را دارا هستند و سطح انگيزش و رغبت آنها براي آموختن موضوعي خاص چيست؟ هر معلم بدون در دست داشتن اطلاعات يادشده، نمي تواند فنون خاصي را براي آموزش برگزيند. البته شناخت دقيق عوامل ديگري چون کليت برنامه آموزشي، هدف هاي آموزش موضوع يا درسي خاص و متغيرهاي مديريتي نيز در ساخت چارچوب دخالت دارند.

 

اين مقاله با فرض بر اين که معلم از چنان آگاهي هايي برخوردار بوده و چنين چارچوبي را شکل داده است، به بحث فنون  آموزش مي پردازد و ضمن بازنگري مفهومي، به تاريخچه آن اشاره مي کند و انواع آن را بر مي شمرد.

بسياري افراد مفهوم فن را در آموزش، با مفاهيم وظيفه، فعاليت، روند، تمرين، رفتار، تکرار و حتي راهبرد معلمان همسنگ قلمداد مي کنند. از اين رو، ضروري مي نمايد که مفاهيم مزبور به روشني تعريف شود تا بتوان فن را از هر يک از آنها متمايز و فصل مشترک آنها را مشخص کرد.

 

وظيفه

 

وظيفه معمولاً به شکل خاصي از فن يا مجموعه اي از فنون اطلاق مي شود که داراي ارتباط بسيار نزديک با برنامه هاي درسي هستند و از اين رو بايد حداقل داراي اهداف ارتباطي باشند .حلقه پيوند همه تعاريف وظيفه، تأکيد همه آنها بر کاربرد زبان به مثابه عامل معتبر و معني دار برقراري ارتباط وراي کلاس درس است.

 

فعاليت

 

فعاليت عبارتي بسيار متداول در متون مربوط به برنامه هاي درسي است و عملاً هر آن چه را که دانش آموزان در کلاس انجام مي دهند، شامل مي شود. زماني که عبارت فعاليت کلاسي به مفهوم خاص آن را بکار مي بريم، منظور ما مجموعه همسان و وحدت يافته اي از رفتارهاي دانش آموزان است که در چاچوب معين زماني، بر اساس دستورالعمل معلم و با هدفي خاص انجام مي شود. فعاليت ها شامل رفتارهايي مانند بازي هاي کلاسي، تبادل اطلاعات در گروه هاي کوچک، تصحيح نوشته هاي ساير دانش آموزان و ايفاي نقش هاي گوناگون است. از آن جا که هر نوع فعاليت معلم بايد موجبات عملکرد فعال دانش آموزان را فراهم کند، مواردي مانند تکرار گفتن صبح به خير يا چشم در چشم دانش آموزان دوختن يا نوشتن فهرستي از واژه ها يا مسائل بر روي تخته سياه جزء فعاليت هاي معلم محسوب نمي شوند.

 

روند

 

واژه روند به رفتارها، تمرين ها و فنوني اطلاق مي شود که هر لحظه در کلاس به نوعي ظهور مي کند و مبتني بر روش خاصي از تدريس است. از اين منظر، روند ها اگرچه فنون را شامل مي شوند، اما مولف اين نوشته ترجيح مي دهد که تعريف مستقلي از آنها به دست دهد.

 

فن

 

فن عبارتي فراگير است که فعاليت هاي گوناگون معلم و دانش آموزان را در کلاس شامل مي شود. به ديگر سخن، فنون شامل کليه وظايف و فعاليت ها هستند. فنون تقريباً در همه موارد، اموري برنامه ريزي شده و از پيش سنجيده شده اند .فنون، حاصل انتخاب معلم و اجزا يا ارکان هر جلسه آموزش هستند. معلم مي تواند هر درس را در بردارنده شماري از فنون بداند. فنوني که مي توانند معلم مدار، دانش آموز مدار، يا توليد مدارو يا ادراک مدار باشند و يا حتي با يکديگر ترکيب شوند تا بتوانند يک وظيفه را شکل دهند.

 

تاريخچه طبقه بندي فنون

 

نگاهي گذرا به کتاب هاي درسي و ساير کتاب هاي مربوط به فعاليت هاي معلم نشان مي دهد که فنون بسيار زيادي وجود دارد که مي توان از آنها براي آموزش مهارت هاي گوناگون بهره گرفت. براي مثال، در حيطه آموزش زبان فنون متعددي وجود دارد که در فهرست هاي گوناگون شامل 167 فن براي آموزش زبان خارجي به کودکان، 123 فن براي تمرين هاي ارتباطي و 78 فن براي آموزش تعامل زباني گنجانده شده است.

 

اين انبوه فنون را چگونه مي توان طبقه بندي کرد؟ در طي ساليان دراز چندين طبقه از فنون به شرح زير ارائه شده است.

از دستکاري تا ارتباط

فنون در طيفي بسيار وسيع قرار دارند که نقطه آغاز آن فنون از نوع دستکاري در حد کمال و در نقطه پايان آن فنون از نوع کاملاً ارتباطي قرار دارند. در سمت کاملاًدستکاري شده اين طيف فنوني قرار دارند که کاملاً در مهار معلم است و مستلزم پاسخ پيش بيني شده از جانب دانش آموزان است. تکرار جمعي عبارت ها و جمله ها و جايگزيني واژه اي با واژه اي ديگر در جمله در زمان تکرار، نمونه هايي از تمرين شفاهي است که در اين مقوله مي گنجد. نمونه هاي ديگر آن املا يا خواندن مطالب با صداي بلند است. در سمت ارتباطي فنون، پاسخ هاي دانش آموزان کاملاً آزاد و از اين رو، پيش بيني ناپذير است. اين فنون شامل داستان گويي، سيال سازي ذهن ( ذهن انگيزي گروهي )، ايفاي نقش، بازي، و نظاير آن است.

در اين بخش از طيف، معمولاً نقش مهار کننده معلمان کاهش مي يابد و دانش آموزان آزادند تا به پرسش ها خلاقانه پاسخ دهند و با ساير دانش آموزان تعامل برقرار کنند. با وجود اين، بايد به خاطر داشت که همواره اندکي از اعمال مهار آشکار يا پنهان معلم ضرورت دارد.

 

مدت ها اين تصور اشتباه در آموزش مهارت هاي زبان در زبان آموزي وجود داشت که براي افراد مبتدي بايد از فنون دستکاري شده يا بي معنا و فارغ از قوه ابتکار استفاده کرد و فقط در مراحل پيشرفته تر فنون ارتباطي را به کار گرفت. بر عکس، در روش ارتباطي براي آموزش مهارت از همان آغاز بر استفاده از فنون ارتباطي براي آموزش تاکيد مي شود.

ميزان استفاده از فنون ارتباطي به سطح مهارت و توانايي دانش آموزان کلاس بستگي دارد. فنون ارتباطي براي افراد مبتدي در بر دارنده فعاليت در حجم محدود و تکرار الگوها براي کسب مهارت( مانند مهارت هاي زباني ) است.

 

فنون مکانيکي ( قالبي و عاري از ابتکار ) ، معنادار، و ارتباطي

در دهه هاي 1940 تا 1960 فنون آموزش، به ويژه آموزش زبان فقط بر تکرار تکيه داشت ولي امروزه، خوشبختانه آموزش از فنوني بهره مي گيرد که تکرار را به حداقل رسانده است. فنون مشترک آموزش را مي توان به سه دسته تقسيم کرد: تمرين هاي عاري از ابتکار و کاملا کنترل شده، تمرين هاي تا حدودي قابل کنترل و تمرين هاي کاملاً آزاد. اين تمرين ها خصوصاً در آموزش زبان مصداق دارند .

 

شايد بتوان تمرين را فني دانست که به تعداد اندکي از وجوه يک مهارت از رهگذر تکرار معطوف است. اين تمرين ها در آموزش زبان عموماً به طور شفاهي ( تکرار همه دانش آموزان ) يا به طور فردي صورت مي گيرد.

 

تمرين الگوهايي مانند الگوهاي دستوري زبان بر سه نوع است. تمرين هاي مکانيکي و عاري از ابتکار، تمرين هاي معنادار و تمرين هاي ارتباطي. تمرين هاي عاري از ابتکار فقط داراي يک پاسخ درست است و فاقد ارتباط ضمني با واقعيت است. مثلاً تمرين از نوع تکرار مستلزم آن است که دانش آموزان کلمه يا عبارتي را تکرار کنند، صرف نظر از آن که معناي آن براي آنان مشخص باشد .تمرين معنادار داراي يک پاسخ قابل پيش بيني يا مجموعه محدودي از پاسخ هاي ممکن است؛ اما با شکلي از واقعيت هاي بيروني ازتباط دارد. تمرين ارتباطي به دانش آموزان امکان مي دهد تا پاسخ هاي آزاد ارائه کنند و به انتقال معاني بپردازند .

 

فنون مهار شده و آزاد

 

شايد سودمند ترين طبقه بندي فنون براي معلمان فنوني باشد که در طيفي قرار بگيرد که در آن معلم به درجات متفاوت، فعاليت هاي يادگيري را مهار مي کند. آگاهي از مفهوم مهار در اين جا، اهميت دارد. در فهرست زير ويژگيهاي اين دو نوع فن مورد مقايسه قرار گرفته است.

فنون قابل مهار                                      فنون آزاد                  

معلم مدار                                            دانش آموز مدار

دستکاري شده                                     ارتباطي

سازمند                                                  آزاد

پاسخ پيش بيني شده                            پاسخ پيش بيني نشده

هدف از پيش تعيين شده                        هدف مبتني بر مذاکره

برنامه درسي ثابت                                  برنامه درسي مبتني بر همکاري و مشارکت

 

بديهي است که تصوير واقعي از اين دو نوع فن کاملاً به صورت سياه و سفيد نيست .براي مثال، بسياري از فنون قابل مهار، قابل دستکاري هم هستند و بسياري از آنها هم چنين داراي عناصر ارتباطي هم هستند. تمرين هاي شبه ارتباطي وجود دارد که بسيار مهار شده است؛ زيرا معلم پرسش هاي ثابتي را مطرح مي کند و هر دانش آموز مدت کوتاهي وقت دارد تا به آنها پاسخ دهد. با وجود اين، به دانش آموزان امکان داده مي شود تا در صورت لزوم از اين قالب درآيند و جلوه اي ارتباطي به تمرين بدهند. بنابراين، بايد توجه داشت که با اين تعميم ها نمي توان اين دو نوع فن را کاملا از يکديگر متمايز کرد.

 

منبع

داگلاس براون

ترجمه: ضياء تاج الدين

مجله رشد تکنولوژي آموزشي شماره 6 

مطالب مرتبط مجموعه :
آخرین مطالب سایت