موانع ياد معاد

روزي كه قيامت قيام كند بر آنان كه عمري را به بطالت و بيهودگي گذرانده‌اند معلوم خواهد شد كه خسارت‌زده و سرمايه باخته‌اند. آري در آن روز هر گروهي را به كتاب كردارش فرا مي‌خوانند: و تري كلّ أمّة جاثية كلّ أمّة تدعي إلي كتابها اليوم تُجزون ما كنتم تعملون
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

 موانع ياد معاد

اموري كه سبب مي‌شوند انسان از آخرت غفلت ورزد گذشته از شبهات اعتقادي و پندارهاي باطل فكري عبارت است از:

1ـ رفاه‌طلبي و اسراف و إتراف.

2ـ دل بستن به خوشي و خوش‌گذراني‌هاي زودگذر، سرگرمي‌ها، عيش و نوش و هوسراني.

3ـ ثروت اندوزي‌هاي بي ‌حدّ و مرز .

4ـ دشواري راه و خستگي انسان و ... .

به طور كلّي مي‌توان گفت هم سختي، و هم خوشي سرگرم كننده، دنياطلبي و ثروت اندوزي‌هاي بي‌حدّ و مرز، گمراه كننده و بازدارنده از ياد قيامت است.

يكي از نمونه‌هاي بارز دنياطلبي و غرور، جريان قارون است. خداوند مي‌فرمايد: قارون يكي از ثروتمندان قوم موسي (عليه‌السلام) بود. ما امكانات و ثروت كلان به او داديم (و بدين وسيله او را آزموديم). به او گفته شد: به مال و ثروت خود مغرور مباش كه خدا هرگز مردم پرغرور و نشاط را دوست نمي‌دارد؛ "و ابتغ فيما اتيك الله الدّار الاخرة و لا تنسَ نصيبك من الدنيا"(1)؛ و بكوش با آنچه خدا به تو عطا فرموده ثواب و سعادت دار آخرت را تحصيل كني (به ياد قيامت باش)، ليكن بهره‌ات از دنيا را هم فراموش مكن .

اما قارون فقط به زينت و تجمّل دنيوي توجه داشت. دنياجويان نيز آرزوي مال و ثروت همانند او را داشتند. اما غفلت از ياد قيامت سبب خسف او شد: "فخسفنا به و بداره الأرض فما كان له مِن فِئةٍ ينصرونه من دون الله و ما كان من المنتصرين"(2)؛ پس از اندك زماني او را با خانه‌اش به زمين فرو برديم و هيچ كس جز خدا نتوانست او را ياري كند و خود او نيز هيچگونه كمك دريافت نكرد.

ما خانه‌‌ آخرت را براي آنان كه در زمين اراده‌‌ علوّ، فساد و سركشي ندارند مخصوص مي‌گردانيم. سراي زنده و جاويد ويژه كساني است كه فخرفروش، مستكبر، تجمّل‌پرست، دنيازده، خوشگذران و عيّاش نباشند.

قرآن در مقام نتيجه‌گيري مي‌فرمايد: "تلك الدّار الاخرة نجعلها للّذين لا يريدون عُلوّاً في الأرض و لا فساداً و العاقبة للمتّقين"(3)؛ ما خانه‌‌ آخرت را براي آنان كه در زمين اراده‌‌ علوّ، فساد و سركشي ندارند مخصوص مي‌گردانيم. سراي زنده و جاويد ويژه كساني است كه فخرفروش، مستكبر، تجمّل‌پرست، دنيازده، خوشگذران و عيّاش نباشند. قارون با كردار خود سبب شد تا عدّه‌اي مقام و دارايي او را آرزو كنند و همچون او سرگرم زينت و زيور گردند.

يكي از اشتباهات بزرگ بشر اين است كه بر اثر انكار معاد و نفي روز حساب، مي‌انگارد تبهكاران و شايستگان يكسانند: "أم حسب الّذين اجترحوا السّيّئات أن نجعلهم كالّذين امنوا و عملوا الصّالحات سواء محياهم و مماتهم ساء ما يَحكمون"(4)؛ آيا آنان كه مرتكب اعمال زشت و تبهكاري شدند گمان كردند آنان را مانند كساني كه به خدا ايمان آورده و نيكوكار شدند يكسان قرار مي‌دهيم تا در مرگ و زندگي هم يكسان باشند؟ هرگز چنين نيست و داوري باطل و جاهلانه است.

سرّ اين يكسان‌انگاري آن است كه اگر حيات بعد از مرگ يعني معاد نباشد و همگان با مردن از بين بروند و معدوم گردند، يكسان خواهند بود؛ زيرا اشيا يا اشخاص معدوم، هيچ امتيازي با هم ندارند و پرهيزكار و تبهكار، مساوي هم خواهند بود.

يكي از اشتباهات بزرگ بشر اين است كه بر اثر انكار معاد و نفي روز حساب، مي‌انگارد تبهكاران و شايستگان يكسانند

اين دسته يعني منكران معاد پيرو خواسته‌هاي نفساني بوده و در واقع پروردگارشان هواست: "أفرءيت من اتّخذ إلهه هواه"(5)؛ اي رسول ما مي‌نگري آن را كه هواي نفسش را خداي خود قرار داده است؟ منطق اين گروه چنين است: "و قالوا ما هي إلّا حياتنا الدّنيا نموت و نحيا و ما يهلكنا إلّا الدّهر و ما لهم بذلك مِن علم إنْ هم إلّا يظنّون"(6)؛ گفتند: زندگي ما جز همين دنيا و حيات طبيعت نيست و كسي ما را نمي‌ميراند و حشر و نشر و قيامتي نخواهد بود. اين سخن را نه از روي علم و دليل، بلكه از روي وهم و خيال مي‌گويند.

منطق ماديين زمان ما نيز همين است؛ چون نديدند مرده‌اي زنده شود، مي‌‌پندارند معاد و قيامت وجود ندارد. دليل آنان اين است كه اگر معادي وجود دارد نياكان ما را زنده كنيد: "ما كان حجّتهم إلّا أن قالوا ائتوا بآبائنا إن كنتم صادقين."(7)

خداي سبحان در پاسخ آنها مي‌فرمايد: "قل الله يُحييكم ثمّ يُميتكم ثمّ يجمعكم إلي يوم القيامة لا ريب فيه ولكنّ أكثر النّاس لا يعلمون"(8)؛ نگوييد روزگار و طبيعت ما را از بين مي‌برد؛ زيرا نظام آفرينش محكم و متقن و بر پايه علم و حكمت استوار است. مبدأ اين عالم وجود مقدّس الله است كه به شما حيات مي‌دهد و شما را از اين عالم به سراي ديگر منتقل مي‌كند. در حق بودن آن روز ترديدي وجود ندارد و امري ضروري و حتمي است، ولي منكران معاد از روي جهل آن را انكار مي‌كنند: "و لله ملك السّموات و الأرض و يوم تقوم السّاعة يومئذٍ يخسر المُبطلون"(9)؛ فرمانروايي آسمان و زمين از آنِ خداي سبحان است. او مي‌تواند آنها را به نظام ديگر تبديل و به حساب همگان رسيدگي كند.

منكران معاد پيرو خواسته‌هاي نفساني بوده و در واقع پروردگارشان هواست.

روزي كه قيامت قيام كند بر آنان كه عمري را به بطالت و بيهودگي گذرانده‌اند معلوم خواهد شد كه خسارت‌زده و سرمايه باخته‌اند.

آري در آن روز هر گروهي را به كتاب كردارش فرا مي‌خوانند: "و تري كلّ أمّة جاثية كلّ أمّة تدعي إلي كتابها اليوم تُجزون ما كنتم تعملون"(10)؛ هر فرقه‌اي به سوي كتاب و نامه‌‌ عمل خود خوانده خواهد شد و ندا داده مي‌شود كه امروز همه به پاداش اعمال خود مي‌رسيد.

بنابراين، به ياد معاد بودن هم وظيفه فرد است و هم وظيفه جامعه و گروه؛ انسان هم در برابر وظايف فردي مسؤول است و هم در برابر وظايف جمعي، و سعادت او جز با رعايت همه مسؤوليت‌ها به دست نخواهد آمد.

 

پي‌نوشت‌ها:

1- سوره قصص، آيه 77 .

2- همان، آيه‌‌ 81 .

3- همان، آيه‌‌ 83 .

4- سوره‌‌ جاثيه، آيه‌‌ 21.

5- همان، آيه‌‌ 23.

6- همان، آيه‌‌ 24.

7- همان، آيه‌‌ 25.

8- همان، آيه‌‌ 26.

9- همان، آيه‌‌ 27. 

10- همان، آيه 28 .

 

منبع:

معاد در قرآن، آية‌الله جوادي آملي،‌ بخش يكم، ص 31 .

 

در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.
مطالب مرتبط مجموعه :
آخرین مطالب سایت