پنج+یک

در اینجا می خواهیم نمونه های مشابه یک خبر را در کشورهای مختلف و نیز اتفاقاتی که بعد از آن حادثه رخ می دهد را با هم مرور می کنیم: ...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

1+5 از نوعي ديگر

در اينجا مي خواهيم نمونه هاي مشابه يک خبر را در کشورهاي مختلف و نيز اتفاقاتي که بعد از آن حادثه رخ مي دهد را با هم مرور مي کنيم:

آلمان:

«17 کارگر زير آوارهاي يک ساختمان در محله "فلخون ماير" برلين جان خود را از دست دادند.»

آنجلا مرکل که براي يک سفر ديپلماتيک به آفريقا رفته بود خود را با اولين پرواز به آلمان مي رساند. سريعا يک کميته بررسي حادثه با رياست خود آنجلا مرکل تشکيل مي شود. شهردار از سمت خود خلع مي شود. با کلي تحقيقات مشخص مي شود که ساختمان و سازندگانش مقصر نبوده اند و کار کار نئونازي هاي پدرسوخته بوده است. مظنونين اصلي پيدا شده و به زندان مي افتند ولي به زعم تمامي جرمن ها آنها قهرمان هستند و روح هيتلر در قبرش شاد مي شود. دوباره شهردار به سر کارش بر مي گردد. مرکل قول مي دهد که ريشه نازي ها را از بيخ بکند و سريعا بر مي گردد آفريقا. بازماندگان کارگران با پولي که از بيمه گرفته اند به تور دور اروپا مي روند.

فرانسه:

 «17 کارگر زير آوارهاي يک ساختمان در محله "بنژولتن فوق نوموي" پاريس جان خود را از دست دادند.»

سارکوزي که در سواحل مالديو به همراه نامزد جديدش حمام آفتاب مي گيرد از همان جا مهاجران را متهم مي کند و چون مي داند که کارگرها همه مهاجر بوده اند کلي خوشحال هم مي شود ولي براي حفظ ظاهر هم شده عذاب وجدان مي گيرد که نتوانسته خودش را به مراسم تدفين آنها برساند. در پاريس کمونيست ها و کارگرها و دانشجويان به خيابان ها مي ريزند و 38 روز متوالي ماشين آتش مي زنند و شيشه مي شکنند. رانندگان ترانزيت، کاميونداران، کارکنان مترو، راه آهن و حمل و نقل شهري اعتصاب مي کنند و کار مملکت قفل مي شود ولي هنوز سارکوزي دارد حمام آفتاب مي گيرد. مرحومين حادثه با احترام به خاک سپرده شده و هر روز راس ساعت 12:20 برايشان رژه مي روند.

آمريکا:

«17 کارگر زير آوارهاي يک ساختمان در محله "جيستون بولوار" واشنگتن جان خود را از دست دادند.»

قبل از اينکه بوش حرفي بزند عده اي مي روند و کارگران را از زير خاک در مي آورند و آنها را مي شمارند. همان اول دروغ رسانه ها مشخص مي شود. چون تعداد کشته شدگان 15 نفر بوده است. از آنجايي که تعداد کارگران دموکرات به جمهوري خواه در بين کارگران 8 به 7 بوده احتمال به رياست رسيدن اوباما باز افزايش ميابد. بوش براي اينکه ماجرا را جمع کند سريعا سخنراني کرده و مي گويد يکي از کارگران آن ساختمان يک ماه پيش به عراق اعزام شده و در جنگ کشته شده است پس 8 به 8 مساوي. پس از کالبد شکافي مشخص مي شود که دو تن از کارگران پاکستاني بوده اند و در نتيجه آمريکا با تمام قوا به پاکستان حمله مي کند تا ديگر آواري سر کارگران نريزد. بدين ترتيب احتمال راي آوردن مک کين هم بالا مي رود. خانواده بازماندگان هم خوشحال مي شوند.

ژاپن:

 «17 کارگر زير آوارهاي يک ساختمان در محله "کي موتونادايي" توکيو جان خود را از دست دادند.»

قبل از اينکه کسي بخواهد چيزي بگويد خود ياسو فوکودا رييس جمهور به تلويزيون آمده از تمامي شهروندان عذر خواهي مي کند. او خبر اعلام شده را کمي اغراق آميز توصيف کرده و متذکر مي شود که هيچ ساختماني نريخته است و فقط در اثر زلزله 9.2 ريشتري اي که ساعت 9:16 صبح رخ داده است ظرف غذاي يک سگ کمي تکان خورده و ريخته است ولي با اين وجود خود را مقصر دانسته و استعفا مي دهد. متعاقبا شهردار و کل کابينه هم استعفا مي دهند و ظرف 48 ساعت رييس جمهور و کل کابينه منصوب شده و به کار خود ادامه مي دهند. دولت جديد به ديدن آن سگ رفته و به او قلاده زريني هديه مي دهند.

چين:

 «17 کارگر زير آوارهاي يک ساختمان در محله "چويونگ تاچي" پکن جان خود را از دست دادند.»

هوجين تائو رييس جمهور چين خشمگين مي شود و تمامي اعضاي حزب کمونيست را فرا مي خواند تا با آنها جلسه بگذارد. پس از اتمام جلسه هوجين تائو دستور مي دهد تا 17 کارگر ديگر را بگيرند و اعدام کنند تا کارگر ديگري جرات نکند زير آوار بماند. براي اينکه بازماندگان هم از گشنگي نميرند به کارخانه هاي ريسندگي فرستاده مي شوند تا به آرزوي ديرينه خود برسند. از آن به بعد تا مدتها هيچ ساختماني نمي ريزد. صادرات چين بيشتر مي شود و المپيک هم با جلال و شکوه عظيمي برگزار مي گردد.

ايران:

«17 کارگر زير آوارهاي يک ساختمان در "سعادت آباد" تهران جان خود را از دست دادند.»

همه همديگر را مقصر مي دانند. همه همديگر را متهم مي کنند. همه با هم جلسه مي گذارند. همه محکوم مي کنند. همه گريه مي کنند. همه افسوس مي خورند. همه از سر خود باز مي کنند. همه بي گناه اند ولي در همان لحظه سه خانه ديگر در اقصا نقاط کشور بر سر کارگران فرو مي ريزد. پرونده ماجرا تشکيل مي شود و به دادگاه ارجاع مي گردد. براي اينکه هرگز اين خاطره از ياد نرود سال بعدش 17 خبرنگار با هواپيما مي خورند زمين. سال بعدترش 17 زاير عتبات با اتوبوس شان مي روند ته دره. سال بعدترترش 17 کودک در درياي خزر غرق مي شوند و تا ده سال آينده اين برنامه ادامه پيدا مي کند تا ياد و خاطره اي باشد براي 17 کاگر ده سال قبل. پس از ده سال بالاخره حکم دادگاه اعلام مي شود و خود کارگران به علت بي گناهي متهم مي گردند که فاتحه اي براي شادي روحشان ارسال مي گردد. بازماندگان هم به شهرهايشان بر مي گردند و زندگي دوباره جريان دارد.

پس از مرور اين اخبار به نتيجه مي رسيم که ممکن است هرجاي اين کره خاکي و حتي در کرات ديگر هم اين اتفاق بيافتد پس نبايد زياد خودمان را ناراحت کنيم!

 

حامد تأمّلي سايت لوح

 

مطالب مرتبط مجموعه :
آخرین مطالب سایت