ريحانه ها زير پا (2)

در ريحانه ها زير پا (1) خوانديم كه كه شیادان دین ساز و مجریان طرحهای استعماری بخشی از فعالیت خود را بر روی جامعه زنان متمركز كرده با روانشناسی دقیق و فراگیر بیشتر طعمه‌های خود را از میان این جماعت انتخاب می‌كنند. چه آنكه می‌دانند زنان به دلیل برخورداری از
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

ريحانه ها زير پا

(2)

اشاره

مجريان طرح‌هاي استعماري عرفان بدلي، با توجه به پژوهش‌هاي عميق، دقيق، گسترده و همه جانبه‌اي که انجام مي‌دهند، پس از شناخت بافت‌ها و قشرهاي گوناگون جامعه، مي‌کوشند مطابق با روان‌شناسي هر صنف و گروهي با آنان برخورد کنند تا به اهداف درازمدت خود برسند. يکي از اين قشرها، زنان هستند که مزدوران داخلي و خارجي نقشه‌هايي فريبنده برايشان طراحي کرده‌اند.

در ريحانه ها زير پا (1) خوانديم كه كه شيادان دين ساز و مجريان طرحهاي استعماري بخشي از فعاليت خود را بر روي جامعه زنان متمركز كرده با روانشناسي دقيق و فراگير بيشتر طعمه‌هاي خود را از ميان اين جماعت انتخاب مي‌كنند. چه آنكه مي‌دانند زنان به دليل برخورداري از احساسات لطيف، آسيب پذيرترند.

اعتقاد به رمالي، فالگيري، دعانويسي، جادوگري، ،‌كف بيني، بخت گشايي، فرزند آوري، تسخير ديگران، موارد بود كه به عنوان موارد بستر ساز رخنه مكاتب عرفان ساز در ميان بانوان مطرح شد.

در مجال حاضر به تبيين علل و عوامل اين گونه ها گرايشها مي نشينيم.

 

تيپ‌شناسي و دليل گرايش

اگر از موضوع قبولي در کنکور و استفاده از جادو و مسائل خرافي (به جاي کار و تلاش، توسل و توکل) و نيز يافتن همسر آرماني از طرق فراحسي بگذريم، بيش‌تر مسايل موجود در اين موضوع متوجه زنان است. گويا دختران به دليل روشن نبودن آينده زناشويي خود، از آرامش و قراري که اسلام آن را هدف و نتيجه ازدواج مي‌داند. محروم مي‌مانند.

زنان متاهل بسياري از اضطراب‌هاي فکري دوران مجردي را ندارند و از سوي ديگر به دنبال تسلط بر همسر خود هستند؛ از همين رو رشد اقتصادي خانواده از مسيرهاي فراحسي را پي‌ مي‌گيرند و اگر فرزندي، کانون زندگي را روشن نکرده باشد، در انديشه تولد نوزاد هستند. همه اينها موجب مي‌شود زنان به موارد غير معتبر ماورايي و خرافي پناه آورند.

 

دلايل

امروزه زندگي انسان‌ها با پيچيدگي‌هاي فراواني روبه رو است و نمي‌توان آينده را به آساني پيش‌بيني کرد؛ به همين سبب، افراد خانواده و به ويژه زنان، نقش و تاثير وجود خود را در شکل بخشي به زندگي کم‌رنگ مي‌بينند و در جستجوي راه‌حل مي‌گردند.

در اين ميان، ميزان تاثير‌پذي زنان از مردان به مراتب بيش‌تر است. هنگامي که زنان در زندگي فردي و خانوادگي احساس شکست مي‌کنند، مي‌کوشند تا راه خود را ادامه دهند؛ بنابراين در پي راه خروجي از مشکلات هستند.

به‌طور معمول، خرافات در خانواده‌هايي بيش‌تر رشد مي‌کند که بهره چنداني از دانش ندارند. وقتي فکر و اعتقاد خرافي در اذهان اين خانواده‌ها باشد، فرهنگ و جو حاکم و نيز محيطي که در آن هستند، همه در شکل‌گيري خرافات تاثيرگذار خواهند بود.

از سوي ديگر، مردان در مقايسه با زنان کم‌تر زبان به سخن مي‌گشايند و ديگران را از درون و احوال روحي خود کم‌تر آگاه مي‌کنند.

به‌طور معمول، خرافات در خانواده‌هايي بيش‌تر رشد مي‌کند که بهره چنداني از دانش ندارند. وقتي فکر و اعتقاد خرافي در اذهان اين خانواده‌ها باشد، فرهنگ و جو حاکم و نيز محيطي که در آن هستند، همه در شکل‌گيري خرافات تاثيرگذار خواهند بود.

مي‌توان گفت عامل جنسيتي و فرهنگ حاکم بر جامعه در پيدايش خرافه و اعمال خرافي نقش بسزايي دارند. ويژگي‌هاي شخصيتي و فردي زنان (تفاوت‌هاي فردي) نيز در زمينه‌سازي اين موارد موثر است.

 زناني که در خانواده دچار خلا عاطفي هستند و يا از جايگاه مطلوبي برخوردار نباشند، آمادگي بيش‌تري براي پذيرش امور خرافي دارند. ضعف پايه‌هاي اعتقادي هم به زنان کمک مي‌کند تا به جاي کسب آگاهي و کشف علل، به مفاهيم تخيلي و رويايي پناه برند.

افسردگي و اختلالات روحي و عاطفي نيز مي‌تواند از مهم‌ترين عوامل گرايش زنان به خرافات به شمار آيد. همچنين ناآگاهي انسان مي‌تواند فرد را براي جبران نا آگاهي‌هاي خود، به روش‌هاي غيرعلمي سوق دهد.

نبايد فراموش کرد که خداوند نعمت‌ها و اختياراتي به ما داده است تا زندگي سالمي داشته باشيم. هنگامي که خود را جزيي از زندگي مي‌دانيم، باور مي‌کنيم که براي زندگي کردن نبايد در انتظار معجزه به سر بريم. تلاش، اراده، اميد و عشق؛ عنصرهاي سازنده يک زندگي سالم به شمار مي‌آيند.

 

منابع:

کمال دشتي، نشريه فرهنگ پويا، شماره 6، سال 1386

 

در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.
مطالب مرتبط مجموعه :
آخرین مطالب سایت