مافیای اکران تحت تعقیب
مافیای اکران تحت تعقیب
مافیای اکران تحت تعقیب، اطلاعرسانی مخفی، پیشنهاد برای جشنواره فجر، گفتگوهای خیالی، حکمت تلفیق و کوپولا منتقد از حاشیههای پررنگ فرهنگ و هنر هفته گذشته بودند.
این روزها ردپای یک نیروی مخرب و به ظاهر مجازی در سینمای رو به احتضار ایران به شدت حس میشود که این حس تنها از روی حدس و گمان یا تعابیر شخصی نیست. این گمان با حرفهای سینماگرانی که این روزها در تلاش برای اکران فیلمشان در زمان مناسب هستند، شدت و رنگی از واقعیت می گیرد.
مافیای اکران، نیروی مجازی و در عین حال مخربی است که با اظهارات سعید سهیلی و محمدعلی نجفی مرز مجاز را طی کرده و بدل به گروه، دسته و افراد خاص شده که البته هویت آنها همچنان ناپیداست. سهیلی که این روزها "چهارانگشتی" را روی پرده دارد با اعتراض به این شیوه نمایش، حضور مافیای اکران را به رسمیت شناخته: "تصمیم دارم پس از پایان اکران فیلم با ارسال نامهای به وزیر ارشاد نسبت به فعالیت گسترده مافیای اکران در سینمای ایران هشدار داده و از این بابت انتقاد کنم. تنها شخص وزیر میتواند مانع فعالیت گروههای مافیایی در سینما شود و برای همیشه دست آنها را از سینمای ایران کوتاه کند."
نجفی هم اخیراً درباره فیلم "زمین آسمانی" که سال 73 با موضوع مناسک حج ساخته شد و اکرانی ضعیف داشت، گفته: "این فیلم پس از سه یا چهار سال تنها در یک سینما اکران شد و متأسفانه مافیایی پشت مسئله اکران وجود داشت که همچنان هم ادامه دارد." به نظر می آید با این دو اظهار نظر که هم گذشته و هم حال اکران سینمای ایران را متأثر از عملکرد گروههای مافیایی دانستهاند، باید این حضور را عینی و واقعی تلقی کرد و مانند همه گروههای پنهان اینچنینی دنبال هویت آنها بود!
مافیای سینمای ایران در چه لباسی است؟
* هفته گذشته یکی از فیلمسازان سینما و تلویزیون به طور گسترده متهم به اقدامی خاص شد. روزنامه صبح تهران اینگونه تلاش کرد با آبروداری و خودداری از لو دادن نام وی در عین حال اطلاعرسانی مخفی هم بکند: "ف. ج که سابقه ساخت فیلمهای سینمایی مبتذل چون "شام آخر" را در کارنامه دارد و اخیراً در حال فیلمبرداری سریالی به نام "سفر به تاریکی" برای شبکه دو سیماست، در جریان ساخت این سریال که لوکیشنهای فیلمبرداری آن در ایران و ترکیه است، برای همه بازیگران زن خود شرط گذاشته که در زمان حضور در اردوی فیلمبرداری باید بی حجاب باشند."در ادامه این خبر آمده: "البته تعدادی از هنرپیشهها در مقابل چنین شرط نامشروعی مقاومت کردهاند که ف. ج آنها را تهدید به اخراج کرده است. کارگردان مذکور همچنین در پاسخ به سئوالات یکی از ادارات امنیتی کشور در خصوص علت کشف حجاب بازیگران زن مدعی شد این هنرپیشهها خارجی هستند و فیلم مزبور هم برای سینمای ایران ساخته میشود نه تلویزیون." حدس نام فیلمساز به حافظه خوب خواننده بازمیگردد نه شیوه خبررسانی این مطلب!
* فیلمسازی جوان که آخرین فیلمش در جشنواره فجر گذشته مورد توجه قرار نگرفت ولی در عوض در جشن خانه سینما همه جوایز را درو کرد و به تازگی از سفر به لبنان برای بازدید از لوکیشنهای فیلم جدیدش بازگشته، هفته پیش در بیمارستان بستری شد. بیماری نامعلوم این کارگردان که در برخی منابع "عارضه بیماری" عنوان شده، همچنان در پرده ابهام است و این ظن را بدل به یقین میکند که م. م نیاز به یک استراحت چند روزه و صله رحم با دوستان و آشنایان داشته که با این تمهید هر دو نشان را زده و امروز از بیمارستان مرخص میشود. (اطلاعرسانی مخفی به شیوه روزنامه صبح ایران برای لو ندادن نام فیلمساز!)
* امیر قویدل که برای شرکت در سومین جشنواره فیلم کوثر در مشهد به سر میبرد، درباره مقایسه بضاعت سینمایی تهران و خراسان اظهارات جالبی عنوان کرده که به نظر میآید اصلاً متأثر از حضورش در این جشنواره نبوده است! وی گفته: "خراسانیها در طول تاریخ بارها مورد ظلم و ستم واقع شدند و ... ما نه تنها در حوزه سینما و کار سینمایی در این منطقه چیزی کم نداریم، بلکه از بضاعت و توانمندی و غنایی بالا برخورداریم. جشنوارههای تاریخی در خطه خراسان بزرگ میتواند باشکوه برگزار شود و حتی در برگزاری جشنواره فیلم فجر بهتر و موفقتر از تهران عمل کند." شاید برگزارکنندگان جشنواره فیلم فجر باید پیشنهاد این فیلمساز را مورد توجه قرار دهند تا بلکه نابسامانیهای 25 دوره گذشته اینگونه تقلیل پیدا کند!
* یکبار دیگر خبر یک منبع اطلاعرسانی تکذیب شد. یدالله صمدی هفته گذشته حرفهای خود را درباره سیمای زن در سینمای قرآنی تکذیب کرد و توضیح داد که با خبرگزاری مزبور صحبت نکرده و اگر حقیقتاً با او گفتگو میکردند حتماً مطالب جذابتری را عنوان میکرد. صمدی در بند سوم تکذیبیه خود به نکتهای مهم اشاره کرده که آسیبشناسی منابع اطلاعرسانی را در سطحی وسیع میطلبد، چرا که این گفتگوهای خیالی در حال فراگیری است. صمدی گفته : "اگر نقل مطالب جعلی از زبان اهالی سینما پدیده نامبارک جدیدی است، از این پس به صحت کلیه مطالب نظیر این تردید بیشتری داشته باشیم."
* قاسم جعفری هم هفته گذشته با تکذیب خبر فعالیت جدید خود درخواست کرد خبر مرگش را هم بدون اطلاع خودش چاپ نکنند. جعفری ضمن جعلی دانستن خبر فیلم "مجنون لیلی" که به "ولنتاین" تغییر نام داده و در یکی از خبرگزاریها منعکس شده، درخواست کرده هیچ خبری درباره این فیلم را بدون اطلاع وی منعکس نکنند، زیرا در شرایط فعلی برای فیلم و گروه سازنده مسئلهساز میشود.
یک روزنامه هم در واکنش به این شیوه برخورد جعفری او و پروژه "مجنون لیلی" را مورد تحریم خبری قرار داده، مگر اینکه این فیلمساز اخبار مربوط به کارش را با امضاء خود به دفتر روزنامه بیاورد تا راه حرف و حدیث تکراری بسته شود! قضاوت درباره این مورد خاص و شیوه برخورد با آن را به عهده مخاطب میگذاریم.
* مجموعه "شیخ بهایی" به کارگردانی شهرام اسدی هفته گذشته حاشیههایی جالب داشت. مرتضی میرباقری معاون سیما در گفتگو با خبرنگار مهر به حذف 15 قسمت از مجموعه تلویزیونی 32 قسمتی "شیخ بهایی" به دلیل رعایت نکردن برخی ضوابط و استانداردها و ریتم کند مجموعه اشاره کرد. میرباقری ادامه داد: "تصویربرداری مجموعههای الف ویژه باید به گونهای باشد که به ماهیت داستان لطمه نخورد و ریتم داستان کند نشود. دلیل حذف قسمتهایی از مجموعه "شیخ بهایی" هم به خاطر ریتم کند بوده و این تصمیم هم در حوزه سیما فیلم گرفته شده و به این نتیجه رسیدند که مجموعه در 17 قسمت تدوین شود. البته 17 قسمت "شیخ بهایی" هنوز به صورت کامل از طرف سیما فیلم به معاونت سیما ارائه نشده است."
در پی جویا شدن از کارگردان مجموعه با در بسته مواجه شد و اسدی رسانهای شدن این مسئله را اقدامی درست ندانست. اما چند روز بعد در گفتگو با دیگر منابع خبری نه تنها موضوع را رسانهای کرد بلکه به کلی منتفی دانست. اسدی در این باره گفت: "ما 102 دقیقه از این مجموعه را به سیما فیلم ارائه دادیم که باید هر قسمت 32-30 دقیقه میبود و با احتساب تیتراژ به 40 دقیقه میرسید. از این جهت تعداد قسمتهای آن بیشتر میشد. در نهایت ما مجموعه را به صورت 17 قسمت 50 دقیقهای به سیما فیلم تحویل دادیم که با توجه به این مدت زمانی از تعداد قسمت ها کاسته شد."
* برنامه بزرگداشت داود میرباقری در شهر شاهرود، لوکیشن فعلی مجموعه تلویزیونی "مختارنامه"، هم از آن برنامههایی است که فقط در صدا و سیما ایران ممکن است اتفاق بیفتد. دعوت از تنها یک خبرنگار از یک خبرگزاری خاص که اتفاقا رئیس مرکز سیمافیلم از مدیران آن است و البته خبرنگار روزنامه رسانه ملی را میتوان فقط و فقط به قدرت بیچون و چرای روابط عمومی این مرکز مقتدر ربط داد.
در حالی که گفته میشود رئیس سیمافیلم از شدت فشارهای ناشی از محدودیتهای مالی این مرکز در بیمارستان بستری شده، حکمت بزرگداشت گرفتن برای کارگردان یک مجموعه در حال تولید با حضور چند چهره معدود برای خیلیها پنهان مانده و شاید بتوان آن را به خبر دعوت به کار از یک مشاور فرهنگی برای این پروژه الف خیلی ویژه ربط داد. فقط در این میان یک امیدواری برای ما میماند و آن اینکه روزی روابط عمومی رسانه ملی بداند در مجموعه تحت مدیریت خود چه اتفاقهایی میافتد.
* ویژه برنامه شب یلدا شبکه یک سیما که شب گذشته پخش شد از حیث نوآوریهای بیپایه و اساس و کاربردی نبودن آنها قابل توجه ترش و شیرین این هفته است. طراحان این برنامه در اقدامی ناکارآمد ویژه برنامه رادیو ایران و شبکه اول سیما را در یک استودیو برگزار کردند که نقطه قوت و امتیاز آن همچنان بر ما نامعلوم ماند.
حضور چهار مجری بالقوه در یک برنامه تلویزیونی (دو مجری برای رادیو و دو مجری برای تلویزیون) که هر کدام بیوقفه در تلاش برای ربودن میکروفن از هم بودند، پشت صحنه برنامه رادیویی، گریزهای مداوم بر رفت و آمدهای مداوم مجریان و مهمانان و ... نوعی آشفتگی در صحنه و روند برنامه ایجاد کرده بود که زومهای مداوم بر میز شب یلدایی برنامه که تنها هندوانه و میوه را به عنوان مولفه شب یلدا در نظر گرفته بود، برخی از عوامل آشفتکی این برنامه بودند.
جذابیت پرداختن به پشت صحنه برنامههای زنده شب گذشته با رویکرد افراطی و باری به هر جهت این برنامه در سر زدن مداوم به پشت صحنه آشفته این برنامه تلفیقی کاملاً از دست رفت. قضاوت کنید دیدن رفت و آمدهای افراد مختلف در صحنه، دل نگرانی پخش زنده برای دوبلوری مانند شوکت حجت بدون اینکه استفاده دراماتیک از این موقعیت شود چه لطفی برای مخاطب تلویزیونی دارد؟ جالب است که پخش زنده رادیویی برنامه دچار هیچ مشکلی نبود و به گفته دیگر، شنوندگان را راضی نگه داشت. ولی قاب جادویی تلویزیون بدل به سوهانی برای آزار بیننده تلویزیونی شد که تا انتها هم حکمت این تلفیق را درک نکرد.
* فرانسیس فورد کوپولا از مردم خواست از او انتظار تقلید موفقیتهای گذشته را نداشته باشند. او معتقد است: "فیلم "پدرخوانده" در کارنامه کاری من تنها یک اتفاق بود. انتظار نداشتم چنین موفقیتی برای آن رخ دهد و "پدرخوانده" دیگری خلق نخواهد شد." برای کوپولا با اظهارات ضد و نقیض اخیر خود که پس از انعکاس گسترده مجبور به تکذیب آنها میشود، باید نگران بود. هنوز مدت زیادی از حرفهای او درباره ستارگانی چون جک نیکلسن، رابرت دونیرو و ال پاچینو نگذشته که به سرعت مجبور به تکذیب آنها شد.
منبع : خبرگزاری مهر