بدون نوشتن زندگی برایم معنایی ندارد
اسماعیل زرعی، شاعر و داستان نویس کرمانشاهی از نوشتن به عنوان عنصر جداناپذیر در زندگی خود یاد کرد و از کمبود انجمن های داستان نویسی در کرمانشاه ابراز نارضایتی کرد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تاریخ :
يکشنبه 1397/09/11 ساعت 09:07
در لابه لای اشعار و نوشتههایش میتوان آلام انسانی و اجتماعی را درک کرد. از سویی آثار داستانی و از سوی دیگر دفتری از سرودههای درخشان از جنس نو، سپید و نیمایی که در خط به خط آن احساسات و عواطف انسانی موج میزند و از نو متولد میشود.
اسماعیل زرعی، نویسنده و شاعر پیشکسوت کرمانشاهی، در سنین نوجوانی و از سال 48 همکاری ادبی خود را با دنیای مطبوعات و مجلات آغاز کرد؛ سفر در غبار (مجموعه داستان)، انتشارات نگاه/ کمی از کابوسهای من (مجموعه داستان)، انتشارات یزدان/ نوشتههایی که هرگز خوانده نشد (مجموعه داستان)، انتشارات آشنایی/ شوهر ایرانی خانم لیزا (مجموعه داستان)، انتشارات آشنایی/ فصلها نمیخواهند بروند (مجموعه داستان)، انتشارات آشنایی/ نفرین شده (مجموعه داستان)، راز معبد آفتاب (رمان)، روزشمار اموات (داستان بلند) و جهنم به انتخاب خودم تعدادی از آثار است که از وی به چاپ رسیده است.
«چه میپرسی از سوگواران مجنون» از تازهترین مجموعه اشعار این شاعر است و در عین حال «سرزمین قصهها و افسانههای عامیانه» او به عنوان کار پژوهشی اخیراً به چاپ رسیده است. زرعی در سال ۱۳۹۳ موفق به دریافت جایزه ادبی صادق هدایت برای داستان کوتاه «جهنم به انتخاب خودم» شد. گفتگوی ایبنا با این داستان نویس کرمانشاهی در ادامه در نظر مخاطبان میگذرد:
در یک نگاه کلی، خودتان فکر میکنید چه روح و فضایی بر آثار شما حاکم است؟
پرداختن به آلام انسانی از روحیات گرفته تا جامعهای که در آن قرار دارد، دغدغه اصلی من در آثارم است؛ سادهتر بگویم در آثارم از دو جنبه به انسان توجه دارم که یکی به صورت جمعی است و دیگری به صورت فردی با درونیات خاص انسانی..
پس در یک جمله، انسان و جهان بیرون و درون، خلاصه نوشتههای من است.
نوشتن در زندگی شما چه جایگاهی دارد؟
هستی و زندگی من با نوشتن گره خورده است، بدون نوشتن زندگی برایم معنایی ندارد، کار هنری باید از دل و درون برآید.
اگر هنرمند موقع آفرینش جز آنچه در تلاش خلق کردنش است، ذهنش مشغول چیز دیگری باشد، شک نکنید که اثرش کامل نخواهد بود.
از خلاءها برای بهتر نوشتن و سرودن در کرمانشاه بگویید.
در هر منطقهای برای نوشتن و سرودن مشکلاتی وجود دارد. در کرمانشاه انجمنهای داستان نویسی بسیار محدود است و تنها شاهد برگزاری انجمن یکشنبههای داستانی هستم. از لحاظ آموزش داستان نویسی، بخصوص توسط نهادهای مربوطه و مستقل در کرمانشاه خلا و نبود احساس میشود. این در حالی است که در تهران، فرهنگسراهای متعددی وجود دارد که آشنایی با اصول داستان نویسی توسط متولیان دولتی و خصوصی با برگزاری نشستها و کلاسهای متعدد انجام میشود.
با این حال در کرمانشاه بسیاری از افراد به دلیل محدودیت از برگزاری انجمن داستان نویسی بیاطلاع هستند.
به نظر شما، دغدغههای اقتصادی میتواند عاملی برای جدایی نویسنده از کار داستاننویسی باشد؟
بله، گاه وضعیت اقتصادی اجازه نمیدهد تا افرادی که توانایی نوشتن دارند، وقتی برای نوشتن و استفاده از احساس و استعداد بیابند پس برای کسب لقمهای نان، به اجبار از ادبیات فاصله میگیرند. مطالعه، پایه و اساس پیشرفت ادبی و یکی از شاخصهای توسعه یافتگی در هر جامعهای محسوب میشود، در اینجا مطالعهای ملاک است که در پس آن تفکر و تعمق وجود داشته باشد و بتواند بر آگاهی فرد بیفزاید.
خودتان تا چه اندازه از کتاب، برای نوشتن کتاب درس آموختهاید؟
بارها گفتهام که استادان من کتابهایی بودهاند که خواندهام. دورهای که تازه جذب نوشتن شده بودم، هیچ محفل و یا مکانی برای آموزشِ داستان و یا حتی داستانخوانی به صورت جمعی وجود نداشت. من و سایر پیشکسوتانم بدون داشتن استاد رشد کردهایم و اثر خلق کردهایم.
در پایان، لطفاً کمی هم از اثر جدیدی که در دست انتشار دارید، بگویید.
کتابی را از طریق انتشارات مروارید برای اخذ مجوز به فرهنگ و ارشاد اسلامی ارسال کردهام. این اثر یک داستان بلند سورئال و فراواقع گرایی درباره فردی است که دچار نقص جسمی است که موجب مشکلات روحی و روانی شده و دچار زندگی همراه با وهم و گمان و تلاطم میشود.
منبع: ایبنا
مطالب مرتبط مجموعه :
آخرین مطالب سایت