جنجال،توبیخ و توجیه

عواقب خوشحالی از قطع تلگرام

چهارشنبه هفته پيش،جنبه هاي تازه اي از گزارش معروف تلويزيون با موضوع «زندگی بدون شبکه‌های اجتماعی» رو شد. چرا برخی نیروهای صدا و سیما، بخاطر رفتار نسنجیده، این سازمان را در مظان قرار می دهند؟ چرا بعد از یک اشتباه، اشتباه دوم تکرار می شود؟
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
 

احتمالا می دانید از چه صحبت می کنیم: بعد از فليترينگ تلگرام، گزارشگر صدا و سيما بين مردم مي رود و از آن ها مي پرسد زندگي بدون اين پيام رسان چگونه است. چيزي نگذشت كه دو نفر، به سانسورحرف هاي خود كه باعث شده، منظورشان بر عكس جلوه داده شود،‌اعتراض كردند.كمي بعد خبر توبيخ معاون سياسي رسانه اي شد و همزمان گزارشگر،توضيحاتي بيان كرد تا بگويد سانسوري انجام نشده.سلسله اتفاقات اخير،اولا قدرت شبكه هاي اجتماعي را بار ديگر به رخ مي كشد و از آن سو ديوار بي اعتمادي به تلویزیون را بلندتر مي كند.

توبيخ


«توبيخ»؛ اين واژه در در كشور ما زياد كاربرد دارد و در صدا و سيما زيادتر! تازه ترين موردش متوجه مجید آخوندی، معاونت سیاسی صدا و سيما است كه هفته پيش فريد مدرسي از روزنامه نگاران كشورمان رسانه اي كرد. به نوشته او،«عبدالعلی علی‌عسگری، رئیس صدا و سیما مجید آخوندی، معاونت سیاسی این سازمان را توبیخ کرد که خبرگزاری تحت مدیریت آن گزارشی ساختگی از «شادمانی مردم بخاطر فیلترینگ تلگرام» پخش کرده است. گفته‌اند در این توبیخِ اداری، رئیس صدا و سیما این گزارش را «نامتوازن، غیرواقعی و غیرحرفه‌ای» دانسته است.» نمي دانيم توبيخ اخير، تا چه اندازه «اصولي» است و آيا صرفا وسيله اي براي سرپوش گذاشتن بر گاف اخير تلويزيون بوده؟ اصلا توبيخ كارآيي دارد؟ جز اين است كه اصل تفكر نهادينه شده در صدا و سيما دستخوش تغيير نمي شود؟ آن گزارشگر و معاونت سياسي، پرورش يافته رسانه اي هستند كه مجريانش اجازه نام بردن از «تلگرام» نداشتند،‌آن هم درحالي كه آدرس كانال برنامه و شبكه مدام روي تلويزيون حك مي شد. صدا و سيما ابتدا بايد اين دوگانگي را برطرف كند و بد از روشن شدن مسير سراغ توبيخ برود.  

توجيه


«توجيه» جاي توضيح به مردم و شفاف سازي را گرفته. گزارشگر، باز هم نمي خواهد اشتباهش را بپذيرد و بدتر توجيهاتش كودكانه و غير قابل پذيرش است. او در ويدئويي توضيح مي دهد:« اول راش همه مصاحبه ها را نمي شود استفاده كرد چون تايم گزارش محدود و معملا بين دو تا سه دقيقه است. دوم اين كه اصل صحبت هاي اين دو بزرگوار را اين جا مي گذارم تا خودتان قضاوت كنيد بحث ما چي بوده و آن دو بزرگوار چي گفتن.» بله؛ نمي شود از همه راش ها استفاده كرد اما مي توان مانع از وارونه شدن نظر مصاحبه شوندگان شد. وانگهي، آن چه پخش شد بي صداقتي گزارش را بيش از پيش هويدا كرد. در اين آيتم معلوم مي شود، دو نفر از مصاحبه شوندگان كه به سانسور حرف شان معترض بوده اند،‌حق دارند نارحت باشند. توجيه گزارشگر آن قدر بچه گانه است كه نه تنها كسي نپذيرفت كه واكنش ها توام با تعجب بود. تعجب از اين نظر كه تلويزيون با پخش اصل حرف ها،‌خود زني مي كند ولي گزارشگر توجيه. حتي علي عسگري پخش گزارش دوم را «ناشیانه و عذر بدتر از گناه» توصيف كرده است.

قدرت شبكه هاي اجتماعي


هر چقدر شبكه هاي اجتماعي و فضاي مجازي در سال هاي اخير عمومي تر شدند،‌كار تلويزيون سخت تر شد. در اتفاق اخير بار ديگر تاثير شبكه هاي اجتماعي را شاهد بوديم. ابتدا كاربران با دست به دست كردن اصل گزارش و تحليل آن، به موارد غير قابل باورش اشاره كردند. كمي بعد دو نفر از مصاحبه شوندگان، ويدئويي در صفحه اينستاگرام خود به اشتراك گذاشتند و توضيح دادند،‌منظورشان وارونه جلوه داده شده است. انتشار گسترده اين دو ويدئو، عرصه را بر صدا و سيما تنگ كرد. منتها بجاي واكنش صادقانه، يك توضيح توجيهي به مردم داده شد كه حكم ضربه دوم بر صدا و سيما دارد. حتي عبدالعلي علي عسگري نامه توبيخ معاونت سياسي سازمان را رسانه اي نمي كند و به شكل غير رسمي وارد رسانه ها مي شود. اگر ايشان از اتفاق رخ داده دلخور هستند، چرا نامه توبيخي را در اختيار مردم قرار نمي دهند؟ چرا بلافاصله نمي خواهند گزارشي شفاف بجاي توجيه و تبرير روي آنتن برود؟ شايد دليل آن، تسلط كمرنگ رئيس صدا و سيما بر معاونت سياسي باشد.

واكنش ها


گزارش ياد شده، در صفحات اينستاگرام و گروه هاي تلگرامي خيلي زود واكنش منفي كاربران را به همراه داشت. رسانه هاي رسمي هم انتشار آن را «عجيب» توصيف كردند. حالا بيايد برخي از نظرات كاربران سايت تابناك را مرور كنيم كه از قضا تعداد آن ها بالا است و كامنت هاي حمايتي در حد يكي دو نظر است. برخي نظرها به اصل گزارش و توضيحات ثاونيه گزارشگر اختصاص دارد و برخي به ماجراي توبيخ معاونت سياسي صدا و سيما مي پردازد. يك نفر از كاربران نوشته :« قدیما می گفتند دروغ هر چه بزرگتر باورپذیر تر، اما اینبار اینقد دروغ کهکشانی بود که صدای خودشونم در اومد. اخرشم کسی توبیخ شد که اجرای امر می کرد .» اين كامنت نكته اي در دل خود دارد كه مي گويد، نه تقصير گزارشگر است و نه معاونت سياسي. آن ها وظيفه بديهي خود را انجام داده اند و در راستاي اهداف صدا و سيما گام برداشته اند. يكي از هموطنان گفته:« بعضی مواقع از گزارش های صداوسیما مرغ پخته هم خنده اش می گیرد.کاش کسی از اینها سوال کند که اگرمردم از فیلترتلگرام خوشحالند پس چرا 40 میلیون عضو ایرانی.»

ديوار بي اعتمادي


اين نخستين بار نيست كه صدا و سيما چوب بي تدبيري برخي نيروهايش را مي خورد. همان ها كه بايد در بزنگاه هاي حساس به داد اين رسانه برسند تا اعتماد از دست رفته، بازگردد. از قضا گاهي حسن نيت تلويزيون را ديده ايم ولي بيش از آن كه برگرفته از سياست منسجم و تثبيت شده باشد،حاصل نگاه برنامه سازان بوده. جمله كليشه اي است كه بگوييم بين مردم و صدا و سيما ديوار بي اعتمادي كشيده شده. گزارش هايي از اين دست ديوار بي اعتمادي را بلندتر مي كند و تلويزيون را گوشه گيرتر. حال آن كه تلويزيون نبايد براي موضوعي در حد تلگرام اين همه تاوان پس بدهد و از آبروي خود خرج كند. تازه؛ شبكه ها و برنامه هاي تلويزيوني همچنان در اين شبكه پيام رسان فعال هستند و از امكانات آن بهره مي برند. حتما خيلي از مخاطبان و كاربراني كه با ادبيات تند «صدا و سيما» را مورد هجمه قرار مي دهند ‌اطلاع ندارند كه گزارش هايي از اين دست، خيلي وقت ها حاصل همفكري يكي دو نفر است. اما اين را مي دانند كه آن ها در مسير صدا و سيما گام بر مي دارند،‌مسيري كه نياز به اصلاح دارد.
منابع: هفت صبح، تبیان،تابناک     
مطالب مرتبط مجموعه :
آخرین مطالب سایت