آزادگی به وقت زمانه ما

به خصوص در جریانهای انتخاب های اساسی و بزرگ، که انسان چاره ای جز انتخاب یکی از حق یا باطل را ندارد، تفکّر، حرف اوّل را می زند. حُرّ، پس از اینکه کار در کربلا، به شمشیر زدن کشید، به کناری رفت، تأمّلی کرد و امام حسین(علیه السلام) را انتخاب کرد و با شرمندگی تمام به سوی خیام حسینی تاخت.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
محسن رفیعی وردنجانی- کارشناس حوزه/ بخش تاریخ و سیره معصومین تبیان

رازهای آزادگی عاشورایی

یکی از عجیب ترین وقایع حادثه عاشورا تغییر و تحوّلات ناگهانی و شدید انسان ها در یک لحظه است. یکی از بزرگترین این تحوّلات درونی، تحوّل درونی و ناگهانی حُرّ است. اوّلین نفری که راه را بر امام خود بست و او را متوقّف کرد و در کربلا فرود آورد. با این همه، در یک لحظه، به شدّت متنبّه و نهایتاً عاقبت به خیر شد؛ تا جایی که امام حسین(علیه السلام) او را به دامان گرفت و فرمود: أَنتَ الحُرُّ كَمَا سمَّتكَ اُمُّكَ وَ أَنتَ الحُرُّ فِي الدُنيا وَ الآخِرَة؛ تو آزاده اي! همان طور كه مادرت تو را ناميده است و تو در دنيا و آخرت آزاده اي.(مقتل الحسين مقرم، ص303) سؤال اصلی این است که چه چیزی باعث شد حُر، متحوّل و عاقبت به خیر شود؟

 انسان در هر شرایطی می تواند بدون تعصّب کورکورانه و دلبستگی غیر مشروع و غیر منطقی، به انتخاب و عملکردی عاقلانه روی بیاورد. ریشه آزادگی، همان بندگی خدا و توحید واقعی است، چنانکه امام على(عليه السلام) می فرمایند: لا تَكُن عَبدَ غَيرِكَ و َقَد جَعَلَكَ اللّهُ حُرّاً؛ بنده ديگرى مباش كه خدا تو را آزاد آفريد.(تحف العقول، ص77) روح و فطرت پاک انسانی اقتضاء سرافرازی و آزادگی دارد


راز تحوّل

قرآن کریم اصرار فراوانی بر تفکّر و تعقّل و اندیشیدن دارد. در روایات اهل بیت(علیهم السلام) نیز تأکید فراوانی بر اندیشیدن شده است؛ چنانکه امام صادق(علیه اسلام) می فرمایند: فِکرَةُ ساعَةٍ خَیرٌ مِن عِبادَةِ اَلفِ سَنَةٍ؛ یک ساعت اندیشیدن در خیر و صلاح از هزار سال عبادت بهتر است.(مصباح الشریعه،ص114) به خصوص در جریانهای انتخاب های اساسی و بزرگ، که انسان چاره ای جز انتخاب یکی از حق یا باطل را ندارد، تفکّر، حرف اوّل را می زند. حُرّ، پس از اینکه کار در کربلا، به شمشیر زدن کشید، به کناری رفت، تأمّلی کرد و امام حسین(علیه السلام) را انتخاب کرد و با شرمندگی تمام به سوی خیام حسینی تاخت.

اندیشه در عاقبت گذشتگان

عاقبت انسان، مهمترین نکته ای است که چگونگی آن در نظر قرآن کریم اهمیّت دارد؛ لذا در قرآن کریم عبارت"کیفَ کانَ" (چگونه بودن) 21 بار آمده است که همه آنها در مورد عاقبت گذشتگان است! به عنوان نمونه می فرماید: فَانْظُرْ كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الْمُفْسِدين‏؛ پس ببين فرجام مفسدان چگونه بود.(أعراف؛ 103) پس اندیشیدن در مورد عاقبت گذشتگان، درسهای زیادی به دنبال دارد که توجّه و دقّت در آنها می تواند از بدعاقبتی انسان جلوگیری کند. یعنی درس گرفتن از سوء عاقبت بدکاران تاریخ، باعث عاقبت به خیری می شود.

ترمزی به نام حیاء

یکی از عوامل عاقبت به خیری انسان، رعایت حدود و مرزهای پرتگاه های غیر قابل بازگشت است. اگر انسان در زندگی خود، حیاء را به کلّی ترک نگوید، دست به هر کاری نمی زند و احتمال بازگشت و توبه او وجود دارد. لذا امام صادق(علیه السلام) می فرمایند: لَا إِيمَانَ لِمَنْ لَا حَيَاءَ لَه‏؛ ایمان ندارد کسی که حیا ندارد.(كافي ط - الإسلامية)، ج‏2، ص106، ح5) ایمان، دارای درجاتی است که به تناسب مقدار حیاء در انسان، تغییر می کند لذا مسلمانی که با حیاء است، امید به عاقبت به خیری او می رود.

 

امام حسین(علیه اسلام) در جمله ای دشمنان را اینگونه خطاب می فرمایند: إن لَم يَكُن لَكُم دينٌ وَ كُنتُم لا تَخافونَ المَعادَ فَكونوا أَحراراً فى دُنياكُم؛ اگر دين نداريد و از قيامت نمى‏ ترسيد، لااقل در دنياى خود آزاد مرد باشيد.(بحارالانوار(ط-بیروت)، ج45، ص51) از این روایت پر مفهوم دانسته می شود که حریّت و آزادگی، شالوده انسان دین دار است و اساساً اگر کسی بویی از آزادگی و جوانمردی نبرده باشد نه تنها دین ندارد، بلکه انسانیّت نیز در او گم می شود. پس، اگر قرار است در زمان ما، آزادگی نمیرد، پله اوّل آن، انسانیّت است و پس از آن، حیاء دینی باعث خواهد شد ارزشهای دینی گم نشده و راه حُر(علیه السلام) ادامه یابد.

آزادگی به وقت زمانه ما

انسان در هر شرایطی می تواند بدون تعصّب کورکورانه و دلبستگی غیر مشروع و غیر منطقی، به انتخاب و عملکردی عاقلانه روی بیاورد. ریشه آزادگی، همان بندگی خدا و توحید واقعی است، چنانکه امام على(عليه السلام) می فرمایند: لا تَكُن عَبدَ غَيرِكَ و َقَد جَعَلَكَ اللّهُ حُرّاً؛ بنده ديگرى مباش كه خدا تو را آزاد آفريد.(تحف العقول، ص77) روح و فطرت پاک انسانی اقتضاء سرافرازی و آزادگی دارد، زیرا قرآن کریم می فرماید: فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنيفاً فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتي‏ فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْها؛ پس روى خود را با گرايش تمام به حقّ، به سوى اين دين كن، با همان سرشتى كه خدا مردم را بر آن سرشته است.(روم؛ 30) 
آنچه باعث شد افراد فروانی در حادثه عاشورا با قرار گرفتن در لشکر ظلم، عاقبت به خیر نشوند، همین عدم آزادگی آنها و تعلّق خاطر شدید آنها به مادیّات بود. به همین جهت است که امام حسین(علیه اسلام) در جمله ای دشمنان را اینگونه خطاب می فرمایند: إن لَم يَكُن لَكُم دينٌ وَ كُنتُم لا تَخافونَ المَعادَ فَكونوا أَحراراً فى دُنياكُم؛ اگر دين نداريد و از قيامت نمى‏ ترسيد، لااقل در دنياى خود آزاد مرد باشيد.(بحارالانوار(ط-بیروت)، ج45، ص51) از این روایت پر مفهوم دانسته می شود که حریّت و آزادگی، شالوده انسان دین دار است و اساساً اگر کسی بویی از آزادگی و جوانمردی نبرده باشد نه تنها دین ندارد، بلکه انسانیّت نیز در او گم می شود. پس، اگر قرار است در زمان ما، آزادگی نمیرد، پله اوّل آن، انسانیّت است و پس از آن، حیاء دینی باعث خواهد شد ارزشهای دینی گم نشده و راه حُر(علیه السلام) ادامه یابد.
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.
مطالب مرتبط مجموعه : از ولادت تا شهادت
آخرین مطالب سایت