حرکت جوهری

حرکت جوهری یکی از مسائل پایه در حکمت متعالیه است. از این رو در این فصل باید به آن پرداخت. از دیدگاه صدرالمتالهین حرکت در مقوله، خواه جوهر باشد خواه عرض، به معنای موجود بودن فرد سیال آن مقوله است، و موجود فرد سیال آن به معنای حرکت در آن مقوله است. ...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

حرکت جوهری

اهداف:

  • آشنایی دانش آموزان با حرکت جوهری طبق مبنای صدر المتالهین

 

چکیده:

حرکت جوهری یکی از مسائل پایه در حکمت متعالیه است. از این رو در این فصل باید به آن پرداخت. از دیدگاه صدرالمتالهین حرکت در مقوله، خواه جوهر باشد خواه عرض، به معنای موجود بودن فرد سیال آن مقوله است و موجود فرد سیال آن به معنای حرکت در آن مقوله است.

 

حرکت جوهری

فلاسفه پیشین، اعم از مشائی و اشراقی، حركت را ویژه اعراض می‌دانسته‌اند و نه‌ تنها حركت در جوهر را اثبات نمی‌كرده‌اند، بلكه آن را امری محال می‌پنداشته‌اند. از فلاسفه یونان باستان هم كسی را نیافته‌ایم كه صریحاً حركت در جوهر را مطرح و آن را اثبات كرده باشد. تنها از هراكلیتوس سخنانی نقل شده كه قابل تطبیق بر حركت جوهریه است، و حداكثر به كسانی از فلاسفه و متكلمین اسلامی و غیراسلامی كه قائل به آفرینش مستمر و نو‌به‌نو بوده‌اند نیز می‌توان گرایش به حركت جوهریه را نسبت داد. اما كسی كه صریحاً این مسئله را عنوان كرد و برخلاف فیلسوفان بنام جهان، شجاعانه بر اثبات آن پای فشرد، فیلسوف عظیم اسلامی صدرالمتألهین شیرازی بود.

 

برای حرکت تعاریفی را ذکر کرده اند از جمله موارد ذیل:

1-خروج تدریجی شیء از قوه به فعل
2- تغییر تدریجی شیء 
3- کمال اول برای شیء بالقوه از آن جهت که بالقوه است

 

همچنین مقدمات حرکت عبارتند از:

1- مبداء حرکت
2- منتها
3- موضوع حرکت (متحرک)
4- فاعل (محرک) به وجود آورنده
 5- مسافت
6- زمان.

 

وقوع حرکت در جوهر

وقوع حرکت در جوهر مستلزم آن است که حرکت بدون یک مرحله ثابت تحقق پیدا کند و این محال است، زیرا تحقق حرکت متوقف بر وجود موضوع ثابت است.

 

براهین وقوع حرکت در جوهر

برهان اول :

در برخی اعراض، حرکت و تحول روی می دهد، علت این اعراض متغیر، طبایع و صورت های نوعیه است که در موضوع اعراض منطبع است. پس علت پدیده متغیر نیز باید خود متغیر باشد.

 

برهان دوم :

اعراض از مراتب وجود جواهرند (وجودی مستقل از آن ها ندارند) بنابراین، هرگونه تغییری که در یکی از شئون و مراتب موجودی روی دهد نشانه تغییر ذاتی آن موجود است، در نتیجه، حرکت واقع در اعراض جلوه ای از حرکت واقع در جوهر آن شیء است.

 

منكرین حركت در جوهر استدلال كرده‌اند كه وجود موضوع ثابت برای هر حركتی لازم است، ولی برای حركت در جوهر چنین موضوعی را نمی‌توان در نظر گرفت. پاسخ این است كه موضوع به ‌معنایی كه در مورد اعراض به‌ كار می‌رود، مخصوص وجود عرض می‌باشد و چنین موضوعی برای حركت لازم نیست؛ زیرا حركت از قبیل اعراض خارجیه نمی‌باشد.

 

حركت جوهریه عین وجود جوهر است و نیازی به فاعل طبیعی ندارد و فقط نیازمند به علت هستی‌بخش می‌باشد، برخلاف حركات عرضی كه نیازمند به فاعل طبیعی هم هستند.

 

متقن‌ترین دلیل بر وجود حركت جوهریه این است كه هر موجودِ جسمانی دارای بُعد و امتداد گذرا و اجزاء گسترده در بستر زمان است و تا جزء بالقوه‌ای از آن معدوم نشود، جزء دیگری به‌وجود نمی‌آید، و همین است معنای حركت در جوهر.

 

ـــــــــــــــــــــــــــــ

منبع:

آموزش فلسفه جلد 2 (محمد تقی مصباح یزدی)

بدایه الحکمه (ترجمه محمدحسین آخوندی )

خطوط کلی حکت متعالیه (عبدالرسول عبودیت)


مرکز یادگیری سایت تبیان - نویسنده: رضا هاشمی

تنظیم: مریم فروزان کیا

 

مطالب مرتبط مجموعه :
آخرین مطالب سایت