قلدربازی‌های پنج دانشمند بزرگ تاریخ!

متاسفانه نوابغ علمی لزوماً مهارت‌های اجتماعی جالبی ندارند. دانشمندان این لیست ممکن است در پیشرفت علم سهم بسزایی داشته باشند، ولی هنوز سر تأسف خود را برای اخلاق غیر حرفه‌ای و خشن و بی صداقتی آنها تکان می‌دهیم.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

قلدربازی های پنج دانشمند بزرگ تاریخ!


متاسفانه نوابغ علمی لزوماً مهارت‌های اجتماعی فوق العاده‌ای ندارند. دانشمندان این لیست ممکن است در پیشرفت علم سهم بسزایی داشته باشند، ولی هنوز بعد از قرن‌ها، سر تأسف خود را برای اخلاق غیر حرفه‌ای و خشن و بی‌صداقتی آنها تکان می‌دهیم.

ادیسون

در سال 1884، «نیکولا تسلا» برای دیدار با ادیسون به نیویورک نقل مکان کرد. ادیسون برای الکتریسته جریان مستقیم (DC) ولتاژ پایین معروف بود. تسلا بر این باور بود که ولتاژ بالاتر و تغییر جریان الکتریکی، به نظریه ای برتر از ادیسون خواهد انجامید، و پیشنهاد موتوری با جریان متناوب را مطرح کرد. اما ادیسون مدعی شد که این طرح بسیار خطرناک است؛ و در عوض قول داد که اگر نیکولا تسلا بتواند ژنراتورهای DC او را بهبود ببخشد، به او پنجاه هزار دلار (بالای یک میلیون دلار امروز) بدهد.

بعد از ماهها تلاش و پیشرفت های قابل توجه، تسلا برای دریافت پاداش خود به پیش ادیسون برگشت، ادیسون ماجرای پرداخت پول را یک شوخی خواند و گفت: «هرگاه یک آمریکایی کامل شدی، می توانی یک شوخی آمریکایی را متوجه شوی»! تسلا از این پاسخ ادیسون بسیار عصبانی شد و از کار خود استعفا داد.

ریچارد اوون مغرور!

اوون دانشمند قرن نوزدهم برای تلاش های بسیارش در علم شهرت دارد. او دیرینه شناس شهیری است که کلمه دایناسور را برای نخستین بار ابداع کرد. اوون در نگاه همکارانش به عنوان انسانی بدذات شناخته شده بود؛ آنها او را به عنوان انسانی پوچ، مغرور، حسود و کینه جو می شناختند.

یک مثال از اخلاق او، رقابت دیرینه او با دیرین شناس دیگر «گیدئون مانتل» بود. ارتباط و همکاری های اولیه آنها خیلی زود خراب شد و هر دو بی وقفه در جراید به رقابت با یکدیگر می پرداختند و هر یک قصد حذف دیگری را داشت تا خود را به عنوان کاشف دایناسور معرفی کند. به گفته برخی اوون وابستگی شدیدی به کارهای مانتل داشت، ولی به خاطر غرور بی حد و حصرش هیچ گاه حاضر به اقرار در این مورد نبود. در سال 1844، اوون مدال سلطنتی جامعه سلطنتی را برای مقاله ای که مانتل مدعی بود پر از ایراد است (و بعدها معلوم شد که این چنین بود) دریافت نمود.

تا سال 1848، مانتل مقاله ای برای عیان ساختن ایرادات مقاله اوون چاپ کرد و با تهاجم خشمگین اوون مواجه شد.

 

ویلیام شاکلی متقلب!

شاکلی کسی است که سیلیکون را به «سیلیکون ولی» آورد. او فیزیکدان، مخترع، برنده جایزه نوبل و البته شخصی مذموم بود. وقتی که از دانشگاه MIT در سال 1936 با مدرک دکتری فارغ التحصیل شد، به «لابراتورهای بل» (AT&T امروز) پیوست. کمی بعد جنگ جهانی دوم آغاز شد و او به عنوان یک دانشمند غیرنظامی به جنگ پیوست.

متاسفانه نوابغ علمی لزوماً مهارت‌های اجتماعی فوق العاده‌ای ندارند. دانشمندان این لیست ممکن است در پیشرفت علم سهم بسزایی داشته باشند، ولی هنوز بعد از قرن‌ها، سر تأسف خود را برای اخلاق غیر حرفه‌ای و خشن و بی‌صداقتی آنها تکان می‌دهیم

شاکلی شایستگی خود را به نیروی دریایی و «شرکت‌های هوایی ارتش» اثبات کرد و بعد از جنگ مدال ملی لیاقت را دریافت کرد. بعد از جنگ لابراتوارهای بل شاکلی را به ریاست تیمی برای تحقیق بر نیمه‌رساناهای تحقیقاتی که فکر می کردند می تواند جایگزین لوله های خلأ ناکارآمد برای کنترل الکتریسته شود، گماشت.

شاکلی تلاش بیهوده ای برای ساختن چنین دستگاهی کرد. بعد از ماه ها آزمون و خطا و کار سخت، دو نفر از همکارانش «جان باردین» و «والتر براتین»، موفق شدند که اولین ترانزیستور عملگر را در سال 1947 بسازند. شاکلی وقتی متوجه شد که نامش در پتنت کشف نبود بسیار خشمگین شد. لابراتوارهای بل سرانجام نام وی را بر روی این ترانزیستور حکاکی کرد.

عکس رو به رو آن سه نفر و ترانزیستور را نشان می دهد: نشان دهنده اولین و آخرین باری که شاکلی به ترانزیستور دست زد، و به این دلیل همیشه توسط باراتین منفور بود.

شاکلی به کسب اعتبار خود ادامه داد و گاهی اوقات حتی نامش به تنهایی با این کشف به کار می‌رفت.

لایب‌نیتس و نیوتن؛ دشمنان دوست‌نما

(شاید منصفانه نباشد که این دو را قلدر بنامیم، ولی دشمنی این دو در زمان هایی شدید بود. امروزه هم نیوتون و هم لایب‌نیتس را برای اختراع یا کشف دیفرانسیل و انتگرال ارج می‌نهند).

در دهه 1670 نیوتن و لایب نیتس هر دو بر روی ورژن دیفرانسیل و انتگرال خودشان کار می کردند. کولینز و هنری لودن برگ از جامعه سلطنتی نیوتن را تشویق به نامه نگاری با لایب نیتس کردند. لایب نیتس به صورت حیله گرانه‌ای به این نامه نگاری پاسخ داد. مورخان پاسخ نیوتن را به طرق مختلفی تفسیر می کنند: برخی می گویند که نیوتن دوستانه پیشرفت خود را با لایب‌نیتس در میان گذاشت و او را کمک می کرد. برخی دیگر مدعی اند که او محافظه کار و دفاعی بود.

با این حال، زمانی که لایب نیتس مقاله‌ی معروفش را در سال 1684 چاپ کرد، هیچ گونه سهمی برای نیوتن قائل نشد. نیوتن مشغول کارهای دیگری بود و به نشر مقاله توجه خاصی نداشت و در آغاز واکنشی نشان نداد. اما در سال 1699 درگیری آنها آغاز شد.

نیکلا فاتیو دو دوئیه، ریاضیدان نزدیک به نیوتن اعلان کرد که نیوتن سالها زودتر از لایب نیتس مبدع دیفرانسیل و انتگرال بوده و لایب‌نیتس دومین مبدعی بود که همه چیز را از وی به ودیعه گرفته است.

چهار سال بعد و در سال 1704، نیوتون، Opticks را همراه با De quadratura منتشر کرد. لایب نیتس در سال بعد به صورت ناشناس کار را نقد کرد و پیامش را او به گونه ای نوشت که انگار نیوتن را برای کشف شیوه ای جایگزین برای کاری که قبلاً لایب نیتس انجام داده بود ستایش می کرد. ولی لایب نیتس از نامه نگاری هایش با نیوتن می دانست که نیوتن ده سال زودتر به این کشف رسیده بوده است.

نیوتن تلاش می‌کرد خود را اولین مخترع بنامد و تا سال ها پس از مرگ لایب نیتس در سال 1716 نیز، برای ثبت نام خود به عنوان مخترع واقعی تلاش می کرد.

 

ترجمه: راضیه کتابچی

بخش دانش و زندگی تبیان


منبع: Popular Science

مطالب مرتبط مجموعه :
آخرین مطالب سایت