دو زبانگی و راهبردهای آموزش زبان فارسی در مناطق دو زبانه
دو زبانگی و راهبردهای آموزش زبان فارسی در مناطق دو زبانه
اگر شخص بر هر دو زبان در تمام ابعاد، تسلطی یکسان داشته باشد دارای شرایط دو زبانگی همپایه است اما اگر تنها بر یکی از دو زبان تسلط کامل داشته و زبان دیگر را ناقص آموخته باشد و آن را با تاثیر از زبان اول مورد استفاده قرار دهد، دارای شرایط دو زبانگی ناهمپایه است.
جایگاه استفاده از زبان اول و دوم نیز به عنوان سومین ملاک در تقسیم بندی دو زبانگی مورد استفاده قرار می گیرد. اگر فرد دو زبانه از یکی از زبان ها در خانه و از دیگری در مدرسه استفاده کند، دارای شرایط «دو زبانگی مدرسه ای » است. برای مثال، مانند دانش آموزان ارومیه، مهاباد و کرمانشاه که از زبان فارسی فقط در مدرسه و برای آموزش و یادگیری استفاده می کنند.
اما اگر فرد دو زبانه از زبان اول در خانه و از زبان دوم در کوچه و بازار و خارج از منزل استفاده کند، دارای شرایط دو زبانگی خیابانی است. مانند ترک زبان ها یا ارمنی های ساکن تهران یا فارسی زبان های ساکن اردبیل و سنندج.
اگر شخص به هر چهار مهارت زبانی – یعنی گویش دادن، سخن گفتن، خواندن و نوشتن – هم در زبان اول و هم در زبان دوم مسلط باشد، برای او شرایط « دو زبانگی کامل » مهیا شده است. امااگر تنها بر دو مهارت گفتن و گوش دادن مسلط باشد، « دو زبانگی شفاهی » بروز می کند؛ مانند یک روستایی بی سواد، مثلاً زنجانی، ایرانیان که فقط بر مهارت های شفاهی زبان فارسی و گویش ترکی مسلط است.
گاهی شخص فقط بر مهارت های خواندن و نوشتن زبان دوم مسلط است مانند بسیاری از ایرانیان که فقط می توانند به زبان انگلیسی بخوانند و بنویسند؛ در این حالت دو زبانگی کتبی روی داده است.
باید بگوییم که برنامه ی آموزش زبان فارسی در دوره ی ابتدایی در مناطق دو زبانه باید در پی دست یابی دانش آموزان این مناطق به چهار نوع دو زبانگی به شرح زیر باشد :
ضرورت توجه ویژه به آموزش زبان فارسی در مناطق دو زبانه
مطابق اصل پانزدهم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، کتاب های درسی باید به زبان رسمی کشور، یعنی فارسی، نوشته شود. بنابراین تمام دانش آموزان دبستانی در سراسر کشور باید به این زبان مسلط شوند تا بتوانند از محتوای مندرج در کتاب های درسی استفاده کنند. دانش آموزان دبستانی در بدو ورود به این دوره از لحاظ تسلط بر زبان فارسی در یکی از چهار دسته ی زیر جای می گیرند:
دسته ی اول:
دانش آموزانی که تا حد بسیار زیاد و مطلوب بر زبان فارسی معیار مسلط اند مانند دانش آموزان تهرانی
دسته ی دوم:
دانش آموزانی که دارای یک لهجه ی محلی فارسی هستند مانند دانش آموزان یزدی، اصفهانی، کرمانی و مشهدی.
دسته ی سوم:
دانش آموزانی که هم بر یک گویش محلی تسلط کامل دارند و هم تا اندازه ی زیادی بر زبان اندک است ، مانند دانش آموزان روستاهای اردبیل یا کردستان و ....
در خصوص دانش آموزان دسته ی اول ، دوم و سوم با مشکلات حادی روبه رو نیستیم. زیرا به هر حال آن ها بر مهارت های شفاهی زبان فارسی (گوش دادن و سخن گفتن ) مسلط اند و مهارت های خواندن و نوشتن را نیز می توان به آنها با فنون و راهبردهای مختلف آموخت.
مشکل اصلی بر سر راه معلمانی است که وظیفه ی آموزش به د انش آموزان دسته ی چهارم را بر عهده دارند. این معلمان علاوه بر آموزش مهارت های خواندن و نوشتن می بایست با فعالیت بیش تر و تا اندازه ی زیادی متفاوت با دیگر همکاران خویش، مهارت های شفاهی زبان فارسی ، یعنی گوش دادن و سخن گفتن را نیز به شاگردان خود بیاموزند.
بنابراین در شرایطی آموزش زبان شفاهی فارسی خود جزء اهداف اصلی برنامه ی آموزش ابتدایی در مناطق دو زبانه محسوب می شود و می دانیم که بدون کسب مهارت های شفاهی زبان فارسی ، دانش آموزان نه تنها مهارت های خواندن و نو شتن را به خوبی نمی آورند بلکه در درس های دیگر مانند ریاضیات ، علوم ، تعلیمات دینی و اجتماعی نیز که دارای محتوا و مفاهیمی به زبان فارسی هستند ، توفیق چندانی نخواهد یافت ، حتی می توان گفت کمبود دانش زبان فارسی کودکان دوره ی دوره های راهنمایی و دبیرستان نیز در کیفیت نازل آموزش آن ها اثر خواهد داشت.
راهبردهای آموزش زبان فارسی به دانش آموزان مناطق دو زبانه
از دیدگاه زبان شناسان و محققان آموزش زبان یادگیری زبان دوم در سه مرحله ی زیر صورت می گیرد :
مرحله ی اوّل:
دانش آموز با زبان دوم (فارسی) در تماس قرار می گیرد و آن را« پذیرا » می شود .
مرحله ی دوّم:
دانش آموز به کمک تمرین های آگاهانه و طراحی شده (تمرین های تحت هدایت معلم ) و یا ضمن کاربرد زبان فارسی به طور طبیعی ( تمرین های غیر رسمی در مدرسه و خیابان و خانه )اطلاعات زبان فارسی را در ذهن خود ذخیره می کند.
مرحله سوم:
دانشی را که به کمک تمرین های تحت هدایت معلم آموخته می شود ، « دانش زبانی صریح »و دانشی را که ضمن شرایط طبیعی به کمک تمرین های غیر رسمی در مدرسه و خیابان و خانه وخانه آموخته می شود ،« دانش زبانی ضمنی » می نامیم . طبعاً لازم است برنامه و کتاب درسی مستقلی برای آموزش زبان فارسی در مناطق دو زبانه تهیه شود تا چگونگی کسب دانش زبانی صریح توسط مۆلفان طراحی و تحت هدایت معلم اجرا شود .
به معلمان این مناطق خصوصاً آموزگاران پایه ی اول ابتدایی توصیه می کنیم راهبردهای زیررا مورد توجه قرا دهند :
1- راهبرد نمایش عملی موضوع آموزشی :
ضمایر من، تو، او، شما، آن ها، این، آن، افعال داشتن، ایستادن، نشستن، بودن، گوش دادن، حرف زدن، برداشتن، گذاشتن، دادن، گرفتن، واژه ها ی کتاب صندلی، معلم، شاگرد، روی، زیر، کنار، میز، حالا، از
شیوه ی کار :
1- با اشاره به صندلی بپرسید: این چیست ؟
این صندلی است.
با همه ی دانش آموزان این سۆال و جواب را تکرار کنید.
2- با ایستادن کنار صندلی و نشستن روی صندلی، کلمات من، ایستادن، نشستن، کنار و روی را آموزش دهید.
3- با اشاره به کتاب و اسم آن ها را به بچه ها بیاموزید. سپس کتاب را از روی میز بردارید و بگویید : « کتاب روی میز است. حالا من کتاب را از روی میز برمی دارم. آیا حالا کتاب روی میز است؟» با اشاره به کتابی که در دست دارید بگویید : « من کتاب دارم». سپس آن را روی میز بگذارید و بگویید : « من کتاب ندارم . آن را روی میز گذاشتم.»
4- کتاب را به یکی از دانش آموزان بدهید :« من به تو کتاب دادم.» تو کتاب را از من گرفتی. حالا تو کتاب داری. من کتاب ندارم .»
این تمرین را با همه ی بچه ها انجام دهید. با ابتکار خود جملات خبری، پرسشی و حتی جملات امری هم می توانید بسازید. مثال : کتاب را به حسن بده. کتاب را به من بده.
5- بچه ها من فارسی حرف می زنم. شما به من گوش می دهید. در این کلاس با هم فارسی حرف بزنیم. من چه کار می کنم؟
بله ، من فارسی حرف می زنم .
موضوع آموزشی :
واژه هایی که قابلیت به تصویر کشیدن دارند. با نشان دادن تصاویر میوه ها، رنگ ها، ابزارها و وسایل و هر عنصری که کلمات آن ها در زبان محلی و زبان فارسی متفاوت هستند. با شیوه ی نگاه کن و بگو، تلفظ صحیح واژه های زبان فارسی را آموزش دهید.
مثال(1) : آموزش واژه های سیب = آلما، آب = سو، اسب = ات و خروس = خروز در مناطق دو زبانه ترکی آذری
با نشان دادن تصاویر سیب، آب ، اسب و خروس و با شیوه ی نگاه کن و بگو این کلمات را آموزش دهید:
بگو ( خطاب به تک تک دانش آموزان) : سیب. این یک سیب است.
با هم بگویید ( خطاب به همه ی دانش آموزان) : سیب. این یک سیب است.
در هنگام استفاده از شیوه « نگاه کن و بگو» می توانید به جای تصویر، در صورت امکان، خود میوه ها یا اشیا را مثل برگ، تخم مرغ، قیچی، آب ، نان و . . . به کلاس ببرید و آن ها را به بچه ها نشان دهید. حتی بچه ها می توانند آن ها را لمس کنند و واژه ی فارسی مربوط را به زبان آورند. در این صورت علاوه بر حس دیداری و شنوایی از حس لامسه هم در آموزش سود می برید.
مثال(2) : چند تصویر را که موارد آن ها یک به یک با هم مرتبط باشند به بچه ها نشان دهید.
بعد از آن ها بخواهید خوب به تصاویر نگاه کنند و سپس تصاویر مرتبط با هم را تشخیص دهند. برای نمونه تصاویر جوراب، شانه، عینک، مسواک، موی سر، پا ، دست، دستکش ، ناخن، ناخن گیر، چشم و دندان را نشان دهید. آن ها باید ارتباط جوراب – پا، شانه – موی سر، عینک – چشم ، مسواک – دندان ، دست –دستکش و ناخن – ناخن گیر را تشخیص دهند.
مرکز یادگیری سایت تبیان
تجمیع: نسیم گوهری