مرغابی عجول
مرغابی عجول
توی مزرعه ی کوچکی، نسیم می وزید. نسیم، باد ملایمی بود که همیشه آرام و با حوصله راه می رفت . هیچ وقت عجله نمی کرد. آنقدر حوصله داشت که وقتی راه می رفت لای موهای تمام علف ها دست می کشید و آنها را نوازش می کرد. برگ های درخت ها را خیلی آرام تکان می داد. گنجشک ها را خنک می کرد. آب را هل می داد و کمکش می کرد تا راحتتر حرکت کند و از طول راه خسته نشود . نسیم هیچ وقت از کمک کردن به دیگران خسته نمی شد و هیچ وقت دوست نداشت خودش تنهایی این طرف و آن طرف برود و به کسی کمک نکند. او همیشه مهربان و فداکار بود.
یک روز که نسیم از مزرعه عبور می کرد خانم مرغابی به او گفت: "من لباسهامو شستم و می خوام برم مهمونی لطفا لباس های منو زود خشک کن. "
نسیم مدتی لباس های مرغابی را تکان داد اما لباس ها هنوز خشک نشده بود. مرغابی که خیلی عجله داشت از دست نسیم ناراحت شد و به او گفت چرا نمی تونی تند تر حرکت کنی؟ چرا همیشه انقدر آرام آرام راه می روی؟ چقدر ضعیفی !
نسیم با شنیدن این حرف ها خیلی ناراحت شد و دلش شکست مدتی فکر کرد و تصمیم گرفت هر طوری شده با قدرت بیشتری حرکت کند و کارهای سخت تری انجام بدهد.
نسیم تمام زورش را زد و محکم شروع به وزیدن کرد. یک دفعه همه دیدند باد شدیدی توی مزرعه راه افتاد. همه جا گرد و غبار شد. لانه ی گنجشک ها از روی درخت روی زمین افتاد. لباس های مرغابی از جا بلند شدند و توی باد گم شدند. علف ها به شدت این طرف و آن طرف می رفتند و حالشان بد می شد. آب از مسیر خودش خارج شد و همه جا را گل آلود کرد ....
صدای جیغ و داد همه بلند شد. باد انقدر تند می وزید که متوجه نمی شد چه خرابکاری هایی کرده. با شنیدن سر و صدای دیگران ایستاد و نگاهی به مزرعه کرد. وای وای وای...
مرغابی تازه متوجه شده بود که نسیم چرا این همه آرام و با حوصله کار می کند. باد گفت حالا نظرتون چیه دوست دارید تند و با عجله بوزم یا آرام و با حوصله؟
مرغابی خجالت کشید و گفت ببخشید من حالا می فهمم که آرام و با دقت کار کردن بهتر از عجله کردن و تند تند کار کردن است. هیچ کاری با عجله درست انجام نمی شود.باد گفت من هم می خواستم شما این مطلب را بفهمید.
راستی بچه ها در حدیثی از پیامبر خدا نوشته است: العجله ندامه : عجله کردن باعث پشیمانی است.
انسیه نوش آبادی
بخش کودک و نوجوان تبیان