پشت پرده حمله رژیم صهیونیستی چیست؟
پشت پرده حمله رژیم صهیونیستی چیست؟
جنگندههای رژیم صهیونیستی برای چندمین روز متوالی مناطق مختلف نوار غزه را مورد حمله قرار دادند. اگرچه تلاشهای دیپلماتیک برای آتشبس در جریان است، اما به ظاهر تمایلی برای توقف حملات وجود ندارد.
بسیاری از ناظران و کارشناسان بینالمللی شروع دوره تازه نبرد بین جنبش مقاومت اسلامی موسوم به «حماس» و رژیم صهیونیستی را با گذشت دو سال از تحولات جهان عرب، آغازگر توازن جدیدی در منطقه میدانند که میتواند شکل دیگری به معادلات منطقهای با بازیگران جدید ببخشد.
رژیم صهیونیستی در حالی آغازگر نبردی جدید در نوار غزه شد که نیروهای اسلامگرای همپیمان حماس به وزنهای تاثیرگذار در عرصه سیاسی منطقه تبدیل شدهاند و همین مسئله شاید یکی از دلایل نگرانی حزب راست افراط گرای حاکم در رژیم صهیونیستی است.
با این حال کارشناسان مسائل استراتژیک با تاکید بر اینکه دو دلیل منجر به آغاز دور تازهای از حملات موشکی و هوایی اسرائیل به نوار غزه شده است، اعتقاد دارند که مهمترین دلیل در آغاز این حملات که به هر حال تاکنون بیپاسخ هم نمانده است، در پیش بودن انتخابات پیش از موعد کنست رژیم صهیونیستی است.
آنان میگویند: چندی پیش ادامه اختلافات در کابینه «بنیامین نتانیاهو»، نخست وزیر رژیم صهیونیستی با سایر اعضای دولت ائتلافی و اعضای کنست در خصوص بودجه سبب شد، نتانیاهو درخواست انحلال کنست و برگزاری انتخابات پیش از موعد را دهد.
این درخواست در کنست به رای گذاشته شد تا در نهایت اعضای کنست با 100 رای موافقت خود با انحلال آن و برگزاری انتخابات پارلمانی زود هنگام را اعلام کردند و بنیامین نتانیاهو به طور رسمی از کنست خواست تاریخ 22 ژانویه را به عنوان تاریخ برگزاری انتخابات بعدی تصویب کند.
تحلیلگران با اشاره به اینکه دولت ائتلافی بنیامین نتانیاهو که از سال 2009 قدرت را در سرزمینهای اشغالی دست دارد، در نظر سنجیها نسبت به رقبا از موقعیت بهتری برخوردار هستند، میگویند: با این حال این به معنای آن نیست که نتانیاهو و لیکود بتوانند اکثریت پارلمان را به منظور تشکیل دولت حزبی به خود اختصاص دهند.
آنان میگویند: چندی پیش ادامه اختلافات در کابینه «بنیامین نتانیاهو»، نخست وزیر رژیم صهیونیستی با سایر اعضای دولت ائتلافی و اعضای کنست در خصوص بودجه سبب شد، نتانیاهو درخواست انحلال کنست و برگزاری انتخابات پیش از موعد را دهد
به همین دلیل به نظر میرسید که نتانیاهو نیازمند تحرکاتی تاثیرگذار در کسب آرای مردد و خاموش اسرائیلیهاست و یکی از این تحرکات میتوانست حمله به نوار غزه به منظور جلوه دادن این موضوع باشد تا نتانیاهو و حزبش بیش از هر فرد و حزب دیگری نگاه حمایتی مردم اسرائیل رو به خودش جلب کند.
آنان میگوید: معمولا با توجه به حاکم بودن نگاه متعصبانه و قومیگرایانه در جامعه صهیونیستی این اقدامات در آستانه برگزاری انتخابات میتواند در کسب آرا به نفع حزبی که دستور حملات از جانب آن صادر شده است، تاثیر گذار شود. بنابراین با توجه اختلافات داخلی و همچنین تضعیف و تزلزل موقعیت و جایگاه رژیم صهیونیستی در منطقه و عرصه بین الملل و به خصوص پس از تحولات بیداری اسلامی که منجر به روی کار آمدن حکومتهای مردمی و انقلابی و اسلامی در منطقه شد که به طور کلی نگرشی ضد صهیونیستی بر آنها حاکم بود، سران رژیم صهیونیستی چارهای جز این نداشتند که با آغاز درگیریهای تازه و جنگی جدید، مشروعیت از دست رفته خود را در میان اسرائیلیها بازسازی کند.
نتانیاهو با صدور فرمان آغاز دور تازهای از حملات موشکی و هوایی به نوار غزه و کشتار فلسطینیان قصد دارد که به صهیونیستها ثابت کند که مرد روزهای سخت است و میتواند در تنگناها و شرایط سخت تاریخی تصمیمات سرنوشت سازی اتخاذ کند. هر چند پیروزی در بازی که نتانیاهو و کابینهاش آغاز کرده است، تضمین شده نیست و در صورت ادامه درگیریها بین دو طرف و شلیک موشکهای بیشتر حماس و رزمندگان مقاومت اسلامی از گنبد به اصطلاح آهنین رژیم صهیونیستی میتواند ورق را علیه حزب لیکود برگرداند.
در روزهای اخیر عبور موشکهای میان برد حماس به داخل سرزمینهای اشغالی از جمله بیت المقدس موجب شد که موجی از نگرانی میان ساکنان سرزمینهای اشغالی نسبت به ناکارآمدی گنبد به اصطلاح آهنین به وجود آید و همین امر منجر به آن شده است تا فرودگاههای سرزمینهای اشغالی مملو از صهیونیستهای نگرانی باشد که قصد خروج از سرزمینهای اشغالی را دارند.
بنابراین در صورتی که نتانیاهو و کابینهاش نتواند این بازی را به نفع خود تمام کند و مانند جنگهای گذشته رژیم صهیونیستی همچون جنگ 33 روزه ناچار شود که دست به عقب نشینی بزند و شکست را بپذیرد، آن وقت نه تنها نمیتواند نسبت به کسب اکثریت در کنست امیدوار باشد، بلکه حتی در پیروزی سطح پایین در این انتخابات نیز باید شک کند.
تلاش برای احیای روابط واشنگتن – تل آویو پس از انتخابات ریاست جمهوری اخیر آمریکا که به پیروزی مجدد «باراک اوباما» منجر شد، از دیگر دلایل آغاز حملات رژیم صهیونیستی به نوار غزه است، به خصوص اینکه در انتخابات اخیر ریاست جمهوری آمریکا نتانیاهو و کابینهاش به طور رسمی و علنی از «میت رامنی» نامزد جمهوری خواه و رقیب باراک اوباما حمایت کرد.
اگر چه دولت اوباما در چهار سال گذشته رابطه گرم و صمیمانهای که صهیونیستها انتظار داشتند را با کابینه نتانیاهو و شخص وی برقرار نکرد، اما حمایت رسمی و علنی از رامنی که در نهایت منجر به شکست او شد، این احتمال را افزایش داده است که روابط فی مابین نتانیاهو و اوباما را از آنچه که هست بدتر کند و این نکتهای است که حتی خود صهیونیستها نیز به آن اذعان دارند.
بر این اساس نتانیاهو برای احیای روابط دو طرف چارهای جز این نداشت که پا پیش گذاشته و با ارائه راهکاری بار دیگر موضع حمایتی آمریکا در برابر رژیم صهیونیستی را جلب کند و مظلوم نمایی در حمله نظامی به نوار غزه به بهانه پاسخ به حملات راکتی از جمله این راهکارها بود.
با وجود اختلافات میان روسای جمهور رژیم صهیونیستی و آمریکا که البته چندان هم نباید آن را جدی گرفت، پس از حمله رژیم صهیونیستی به نوار غزه نتانیاهو بلافاصله با کاخ سفید تماس گرفت و گزارش خود از حملات و دلایل آن را به اطلاع اوباما رساند تا از این طریق اندکی جبران حمایت از رامنی را کرده باشد.
بنابراین در صورتی که رژیم صهیونیستی نتواند این جنگ را با موفقیت به پایان برساند، باز هم نتانیاهو یک موفقیت بزرگ را کسب کرده است و آن جلب مجدد حمایت و پشتیبانی آمریکا از این رژیم است که در عین بیتدبیری سران این رژیم با حمایت علنی و رسمی یکی از نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری آمریکا تا حدودی کم رنگ شده بود.
با وجود اختلافات میان روسای جمهور رژیم صهیونیستی و آمریکا که البته چندان هم نباید آن را جدی گرفت، پس از حمله رژیم صهیونیستی به نوار غزه نتانیاهو بلافاصله با کاخ سفید تماس گرفت و گزارش خود از حملات و دلایل آن را به اطلاع اوباما رساند تا از این طریق اندکی جبران حمایت از رامنی را کرده باشد
در خصوص ادامه درگیریها میان دو طرف و احتمال آغاز حمله زمینی رژیم صهیونیستی به نوار غزه نیز باید گفت که شرایط برای حمله زمینی صهیونیستها به نوار غزه به هیچ وجه مهیا نیست، چرا که در حال حاضر بر خلاف تبلیغات به راه افتاده مبنی بر آماده باش 75 هزار نیروی نظامی ذخیره، این رژیم تنها موفق به جمع آوری حداکثر 15 هزار نفر شده است.
از جهت دیگر باید تاکید کرد، این بار خلاف گذشته حماس برگههایی در اختیار دارد که یکی از آنها موشکهای میان برد فجر 5 است. از دیگر برگههای برنده حماس در صورت ادامه تجاوزارت رژیم صهیونیستی به نوار غزه آغاز اقدامات ضد صهیونیستی فلسطینیان در شهرکهای صهیونیستنشین و در داخل سرزمینهای اشغالی است.
درباره مصر باید گفت که در زمان انور سادات، مصر با امضای پیمان کمپدیوید از صف عربی-اسلامی خارج شد و در صف آمریکایی-اسراییلی قرار گرفت. در جنگ 22 روزه کاملا وضعیت این کشور روشن بود. هم اکنون در مصر بیداری روی داده، در این بیداری جهتگیری ضدصهیونیستی آشکاری وجود داشته و دارد.
با حمله رژیم صهیونیستی به غزه روند تحولات در دو بُعد کارکردی برخلاف منافع رژیم صهیونستی جریان پیدا کرده است: اول اینکه جهتگیری ضدصهیونیستی بین مردم مصر را تقویت میکند، دوم اینکه در غزه حماس و در مصر نیز اخوان المسلمین حاکم است و هر دو از یک جریان هستند، لذا در کنار یک همبستگی تشکیلاتی یک همبستگی انسانی و دینی و عربی نیز به چشم میخورد.
تا پیش از تجاوز رژیم صهیونیستی به نوار غزه، اخوان المسلمین بگونهای وضعیت فعلی را پذیرفته بود، اصل جانشینی دولت در بحث قرارداد کمپدیوید، مبادله سفرا و برقراری رابطه را نیز پذیرفته بود، ولی با اقدام اخیر تلاشی که از طرف آمریکا و سایر لیبرالها برای نزدیک کردن رژیم صهیونیستی به مصر و کمرنگ کردن تضادها با اخوان المسلمین صورت گرفته بود، تحت الشعاع قرار گرفته و شرایط به سمت تشدید تضاد با این رژیم پیش خواهد رفت.
قبس زعفرانی
بخش سیاست تبیان