روز شکوفه ها
روز شکوفه ها
دوستان و گرامیان با عرض سلام .
به مناسبت فرا رسیدن روز شکوفه ها و با توجه به وظیفه خطیر و سنگین شما دبیران پرورشی در این ایام، مرکز یادگیری سایت تبیان طبق روال همیشه، متنی را ارائه نموده است که حتماً مورد استفاده در برگزاری مراسم شما عزیزان در مدرسه قرار خواهد گرفت.
هیجان داری، همه کارهاتو خوب خوب انجام دادی از مدت های قبل همراه با پدر و مادرت به تمام مغازه ها سر زدی و هرچی که لازم داشتی تهیه کردی بی کم و کاست کیف، کتاب، مداد رنگی، جامدادی، پاک کن، دفتر و ... چیزی از قلم ننداختی؟ برای بار هزارم کیفتو بر می داری و همه خریدهاتو دوباره نگاه می کنی. همه چیز کامله هیچ چیزی کم نیست باز همه وسایلتو آروم می گذاری سر جاش و کیفو می ذاری بالای تختت
به کتاب های توی کتاب خونه که نگاه می کنی خوشحالیت دو چندان می شه.
از مدت ها قبل به چنین روزی فکر می کردی اینکه بتونی مثل خواهر و برادرت به مدرسه بری و خودت برای خودت کتاب بخونی و اینکه بتونی خودت کتاب های تو کتاب خونه رو بخونی مثل یک رۆیا بود. رۆیایی که از فردا امکان پذیر می شه.
کتاب ها و لغات و کلمات داخل آن دنیای غریبی بود برای تو
کتاب را که باز می کردی انگار درهای دنیای دیگری را می گشایی.
دنیای دیگری که ساختارش فقط و فقط با کلمات بود.
دنیایی مثل دنیای غول ها، شاه زاده ها، قصرها و سرزمین های دور و نزدیک.
رد کلمات را که می گرفتی از سرزمین های دور و کشورهای دیگری سر در می آوردی، با فرهنگ ها و آیین ها و مردمان دیگری آشنا می شدی.
همیشه فکر می کردی اینکه داستان را از زبان کس دیگری بشنوی تا اینکه خودت آن را بخوانی زمین تا آسمان فرق دارد.
همین فکرها بود که تابستان امسال را برایت از همیشه طولانی تر کرده بود.
هیجان اینکه خودت با خواندن یک کتاب به دنیای داستان ها پرواز کنی یک لحظه رهایت نمی کرد.
از امروز دیگر کسی نمی تواند به تو بگوید: هنوز کوچیکی و باید بزرگ بشی
از امروز دیگر کسی نمی تواند به تو بگوید: صبر کن هر وقت رفتی مدرسه بعد
مدرسه رفتن یعنی یک قدم برای بزرگ شدن و قد کشیدن مدرسه رفتن یعنی خانواده جدید.
بوی مهر و بوی باران های نم نم آن هوش و حواست را با خودش برده است.
از فردا می توانی دوستان جدیدی بیابی و همراه با دوستانت باران را از پشت شیشه های کلاس تماشا کنی.
از فردا می توانی کتاب کلاس اولت را باز کنی و همراه با خانم معلم مهربونت آب – بابا را یاد بگیری.
از فردا می توانی عبارت باران را خودت روی شیشه های بخار گرفته کلاس بنویسی.
و تو هفت سال تمام آمدن امروز را انتظار کشیده بودی.
و همین انتظار بود که مدام تو را برای تمام شدن روزهای بلند و گرم تابستان قلقلک می داد.
آری فرزندم از امروز دنیای جدیدی منتظر تو و گام های استوار توست
گام های استواری که قرار است آینده ساز میهن بزرگی باشد.
آری امروز روز شکوفه هاست.
شکوفه هایی که قرار است در باغ علم و دانش قد بکشند و به نور برسند.
سخن نویسنده:
شکوفه های عزیز و نازنین مقیم شهرهای اردیبل، تبریز و روستاهای اهر و ورزقان، تابستانتان بعد از آن زلزله تلخ شد، می دانم برای شروع سال تحصیلی جدید نقشه های زیادی کشیده بودید.
می دانم برای دیدن کلاس درس و نیمکت های آن لحظه شماری کرده بودید.
می دانم روزهای سختی را بعد از آن روز در چادر گذراندید.
تو اما حالا بدان
که تنها نیستی
که تمام ایران دلشان با تو خواهد بود، با هموطنشان
همه می دانند که تو قوی تر از این ها هستی، آنقدر قوی که زلزله ایی نتواند دلت را و هدفت را بلرزاند.
پس با شروع ماه مهر و مهربانی با قدم های محکم و با اراده ستودنی ات بر سر کلاس درس آماده شو
ایران به آینده سازان با اراده چون شما نیاز دارد
یادت هست روزی امام پیرمان فرموده بودند: امید من به شما دبستانی هاست؟!
امامان گرچه حالا نیست اما نگاهش و امیدش هنوز به شماست.
حالا رهبر عزیزمان حضرت آیت الله خامنه ایی، چشم به همت و اراده شما دوخته تا با کمک هم، ایرانی آباد و سربلند داشته باشیم.
پیروز باشید...
مرکز یادگیری سایت تبیان – نویسنده: مریم فروزان کیا تنظیم: مریم فروزان کیا