کیف انگلیسی
کیف انگلیسی
خلاصه داستان :
منصور ادیبان، تحصیل کرده رشته حقوق در فرانسه پس از شکست در رقابت های انتخاباتی مجلس، با حمایت مستانه دختری از طبقه رجال در انتخابات دوره بعدی مجلس پیروز می شود. وی تحت تاثیر مستانه با انگلیسی ها آشنا شده و از این رهگذر تغییرات اساسی در زندگی خصوصی و تفکرات قبلی وی پدید می اید، بطوریکه...
درباره سریال «كیف انگلیسی» ساخته سیدضیاءالدین دری
تناسبسازی درخشان بین ایده و درام
زمستان 1379 سریالی با عنوان كیف انگلیسی از تلویزیون پخش شد كه با توجه به مضمون سیاسیاش، كمتر كسی تصور میكرد عموم بینندگان از آن استقبال به عمل بیاورند، بویژه آن كه كارگردان این سریال، سیدضیاءالدین دری نیز برای آنها كه جزو تماشاگران معمولی بودند چندان شناخته شده نبود، اما به تدریج و پس از گذشت سه، چهار قسمت زمزمههای مختلفی در بین اغلب مردم مبنی بر علاقهشان به این مجموعه از گوشه و كنار به گوش میرسید.
این زمزمهها تقریبا مشابه همان اظهاراتی بود كه در زمان پخش مجموعههای هزاردستان و امام علی (ع) دهان به دهان میگشت و موقع نمایش سریالها، خیابانهای شهر به نحو محسوسی خلوت میشد. این وضعیت را میتوان معطوف به 3 جنبه دانست:
1- عامل نخست در مضمون تاریخی آن نهفته است. داستان سریال به وقایع سیاسی دهه 1320 ایران میپردازد؛ یكی از مهمترین و حساسترین مقاطع تاریخی كشور كه نطفه بسیاری از تحولات سیاسی و حكومتی ایران در آن منعقد گردید: پایان جنگ دوم جهانی، سقوط رضاشاه و جانشینی محمدرضا پهلوی، ظهور جریانهای سیاسی سهگانه ملی مذهبی ماركسیستی، نفوذ تدریجی امریكا در كشور، مضاعف شدن اهمیت اقتصادی نفت در معاملات و معادلات سیاسی، غائله آذربایجان، آغاز دومین دوره طلایی احزاب و مطبوعات و... هر یك از این حوادث علاوه بر جایگاه خاصشان در حافظه تاریخی جامعه ایران در بطن خود جذابیتهای موضوعی خاص و حتی به لحاظ دراماتیك قابلیتهای فراوانی برای پرداخت ادبی و هنری دارد و از این رو پرداختن به هر كدام از آنها در یك اثر هنری، میتواند عامل جذابیت آن اثر باشد. استفاده مناسب از ملودیها و تصنیفهای قدیمی تهران در سریال مثل «گشته خزان نوبهار من»، «بچه چاقو كشم» یا «رنگ اصفهان درویش خان» نیز بر این جذابیت میافزاید.
كیف انگلیسی مجموعهای فنی و دیدنی است كه هنوز پس از گذشت 8 - 7 سال از نمایش آن جزو گنجینههای دراماتیك تلویزیون ماست2- كیف انگلیسی صرفا راوی حوادث تاریخ نیست و سعی در شكافتن پوستههایی از عنصر سیاست نیز دارد.
سید ضیاءالدین دری خود درباره چگونگی درامپردازی سریال كیف انگلیسی چنین گفته است: «وقتی در سال 1372 برای اولین بار نسخه سینمایی فیلمنامه كیف انگلیسی را نوشتم خیلی تحت تاثیر قرار گرفتم و حتی گریهام گرفت... سالها روی طرح اولیه این فیلمنامه كه متعلق به پدرم بود فكر كرده بودم. تم این سریال سیر اضمحلال یك آدم در مناسبات سیاسی است، وقتی شروع به نوشتن كردم با خودم قرار گذاشتم كه هر 10 دقیقه باید یك نقطه عطف فرعی وجود داشته باشد تا تماشاگر را به دنبال خود بكشاند.
وضعیت قهرمان سریال، منصور ادیبان، یك موقعیت نمونهای است از ورود به عرصه حكومت و سیاست كه قوانین و قواعد بازی خاص خود را دارد و كسی كه اهل تردید و تزلزل باشد جایی در این عرصه ندارد. كیف انگلیسی حكایتگر غارت اخلاق فردی و اخلاق سیاسی است و روایتگر آرمانهایی كه صرفا پیش از دستیابی به قدرت سیاسی، مقدس هستند و به محض قرار گرفتن در پشت میز سیاست و وارد شدن به بازار داد و ستدهای سیاسی، رنگ میبازند و جز نام و شعاری از آنها باقی نمیماند. سریال كیف انگلیسی به درستی وضعیت نیروهای شبهاپوزیسیونی را بازگو میكند كه در جوامع سیاسی در حال توسعه، در پارلمان علیه دولت اقتدارگرا موضع میگیرند، اما همین پارلمان به تدریج خاستگاهی میشود برای اعمال سیاستهای ارعاب و تهدید و تطمیع كه از مجراهای مالی، حیثیتی و حتی عاطفی و جنسی ابراز میشود و در نهایت نیروهای شبهاپوزیسیون عملا تبدیل به كارگزاران تقویت سلطه همان حكومتی میشوند كه روزگاری نان مبارزه علیه آن را میخوردند. در صحنهای از قسمت ماقبل آخر سریال، این طنز تلخ به صورتی آشكار مطرح میشود: منصور ادیبان و خیل نمایندگان به سوی مجلس شورای ملی (مجلس پانزدهم) روان هستند، در حالی كه در دست هر یك از آنها كیفی انگلیسی به نشانه مزدوری برای اجانب قرار دارد و همزمان سرور شورانگیز «ای ایران ای مرز پرگهر» مرحوم روحالله خالقی و مرحوم بنان نیز روی صحنه شنیده میشود. این استحاله منفی كه آشكار كننده آن روی دیگر سكه سیاست و حكومت است و ابزاری بودن بسیاری از شعارها و موقعیتها و شخصیتها را مینمایاند، طبعا برای بینندگان سریال كه دهههاست در جامعهای بسیار سیاسی زندگی كردهاند جذاب و مطبوع است و شاید در حكم آینهای باشد كه حقیقت، امیال و آرزوهای پنهان جامعه را بازتاب میدهد.
3- اما بودهاند بسیاری از سریالها و فیلمهایی كه با موضوعهای تاریخی سیاسی كه با اقبال عمومی مواجه نشدهاند. لذا مهمترین عامل توفیق كیف انگلیسی را باید هماهنگی گروه سازندهاش دانست كه مجموعهای از عوامل موثر را به شكلی مناسب در كنار یكدیگر قرار داده و به تماشاگر عرضه كردهاند: فیلمنامهای پركشش با جنبههای دراماتیك و تعلیق قوی، میزانسنهای پرمعنا و زنده (مثلا در آخرین صحنه سریال كه مستانه با بازی لیلا حاتمی برای آخرین بار با قهرمان محبوبش كه دیگر او را قهرمان نمیپندارد وداع میكند و میزی را كه دور و برش را امریكاییان اشغالگر احاطه میكنند، ترك میگوید و از طریق توری پاره، وارد زمین تنیس خلوت میشود و نگاهی پر حسرت به دورنمایی مبهم میاندازد)، تدوین و ضرباهنگ مناسب و نسبتا سریع (بر خلاف اغلب مجموعهها كه عمدتا كند و كشدارند)، موسیقی همساز با موضوع و فیلمبرداری همگام با متن و همچنین كارگردانی سنجیده، عواملی هستند كه این سریال را ممتاز جلوه میداد.
سید ضیاءالدین دری خود درباره چگونگی درامپردازی سریال كیف انگلیسی چنین گفته است: «وقتی در سال 1372 برای اولین بار نسخه سینمایی فیلمنامه كیف انگلیسی را نوشتم خیلی تحت تاثیر قرار گرفتم و حتی گریهام گرفت... سالها روی طرح اولیه این فیلمنامه كه متعلق به پدرم بود فكر كرده بودم. تم این سریال سیر اضمحلال یك آدم در مناسبات سیاسی است، وقتی شروع به نوشتن كردم با خودم قرار گذاشتم كه هر 10 دقیقه باید یك نقطه عطف فرعی وجود داشته باشد تا تماشاگر را به دنبال خود بكشاند. از سویی این فیلم به دلیل بستر تاریخیاش قید و بندهایی هم داشت. ما در روند بلوغ دراماتیك شخصیت منصور ادیبان، ناگزیر از طرح مباحث سیاسی آن دوران بودیم و برای این كه تماشاگران خسته و دلزده نشوند، باید درام به موضوع و مساله خود تماشاگر تبدیل میشد تا همذاتپنداری كند و به حرفهای شخصیتها و لو این كه مباحث سیاسی یا حرفهای پیچیده باشد توجه كند. بنابراین انگیزههای شخصیتها را تقویت كردیم تا تماشاگر حس كند كه ادیبان حق دارد وارد مجلس شود... او برای رسیدن به هدفش نیاز به شغلی دارد تا كسب شهرت كند و بعدا بتواند نامزد مجلس شود. پس بهترین شغل روزنامهنگاری است... بعد هوشنگ جاوید و مستانه پیرایش وارد داستان میشوند... از این عوامل تعلیق در مورد سرانجام رابطه آدمها استفاده كردیم تا بیننده همراه ما شود. این تنها راهی بود كه میتوانست مخاطب عام را با سریالی كه لحن و زبانی روشنفكرانه و جدی دارد همراه كند. به این ترتیب در این سریال 13 قسمتی منحنی درام بر حسب یك روال منطقی ترسیم شده بود كه ترتیب حوادث اصلی (سیاسی و اجتماعی) را با حوادث فرعی (روابط انسانی و عاطفی) باعث میشد و در این مسیر تعادل قابل تحسینی شكل گرفته بود. در عین حال دیالوگهای سریال نیز شكلی ملموس دارد. میدانیم كه دیالوگپردازی در آثار تاریخی سینمایی یا تلویزیونی شكل و شمایل استیلیزهای دارد و روال بر آن است كه از یك ادبیات عصا قورت داده و غیر محاورهای بهره گرفته شود. اما در كیف انگلیسی این امر بهگونهای طراحی شده است كه هم به سلیسی جملات لطمهای وارد نیاورد و هم فارسی بودنش آشكار باشد. به این ترتیب با ابراز مسائل نسبتا پیچیده به زبان ساده برای مخاطب عام یك جور سنتشكنی در دیالوگپردازیهای تاریخی در این سریال صورت گرفت
موسیقی این سریال نیز جزو نقاط شاخص آن است. سریال فضاهای متنوعی از روستا تا شهر را نشان میدهد و همین امر تنوع قابل توجهی به بافت موزیك متن داده است تا آنجا كه رنگ درویشخان و پیش درآمد محجوبی و والسموسیو لومر را در این سریال میشنویم. فرهاد فخرالدینی سازنده این تنوع شنیداری دلچسب بود كه قسمتهای پایانی سریال را هم با صدای علیرضا قربانی پوشش داده بود و تقریبا برای اولین بار از این خواننده توانای اركستر ملی ایران آن زمان در عرصه هنر سینما و تلویزیون استفاده كرد و تصنیف زیبای «گشته خزان نو بهار من» را كه با درونمایه قسمتهای پایانی بشدت در آمیخته بود، جذابیت سریال را مضاعف ساخت.
كیف انگلیسی مجموعهای فنی و دیدنی است كه هنوز پس از گذشت 8 - 7 سال از نمایش آن جزو گنجینههای دراماتیك تلویزیون ماست و كمتر مجموعهای توانسته است به لحاظ تناسب سازی بین ایده و درام به پای آن برسد. در این بین حضور قدرتمند بازیگرانی مثل قطبالدین صادقی، علی مصفا، لیلا حاتمی، محمدرضا شریفینیا، فرهاد اصلانی، سیروس گرجستانی و رضا كیانیان ارزش این سریال را به مراتب دوچندان ساخت و برای 13 هفته، تماشاگران را تا شب عید نوروز 1380 مقابل جعبه جادو علاقهمند و پیگیر باقی نگه داشت و نام سیدضیاءالدین دری را در حافظه و ذائقه هنریشان محفوظ باقی گذاشت.
بخش سینما و تلویزیون تبیان
منبع:
گروه اینترنتی نیک صالحی
سایت shotv