اقتداردریایی ماپس از2000سال
اقتداردريايي ماپس از2000سال
اين اقيانوس که عمق متوسطي بيش از 3300 متر دارد در گذشته محل سهمگين ترين نبردهاي دريايي جهان و تاکنون جولانگاه کشورهاي غربي متخاصم با ايران و نهادهاي قلدري چون ناتو بوده است. بنابراين قدم گذاشتن در اين منطقه براي اهدافي مندرج در مأموريت هاي دوربرد نداجا بسيار ارزشمند خواهد بود.
به گزارش گروه دفاع و امنيت مشرق، بنا بر اعلام فرمانده نيروي دريايي ارتش در راستاي گسترش حضور دريايي کشورمان در آبهاي آزاد، در آينده نزديک ناوگروهي ايراني به اقيانوس اطلس فرستاده خواهد شد.
نيروي دريايي در هر کشوري که از مرزهاي آبي گسترده اي برخوردار است، اهميت فراواني دارد. دسترسي به درياهاي آزاد براي کشورها يک امکان بسيار ارزشمند است که با توجه به اختصاص 90 درصد تجارت و مبادله کالا در دنيا به راه هاي دريايي، پايه اي براي رشد و توسعه آن کشور تلقي مي شود.
از اينرو نيروي دريايي وظيفه اي سنگين در حفظ و حراست از مرزهاي آبي کشور در وهله اول و نيز تأمين امنيت ناوگان تجاري و بازنگهداشتن خطوط مواصلاتي دريايي در اولويت بعدي دارد.
* نيروي دريايي راهبردي چيست؟
نيروي دريايي كه بتواند ضمن حضور در سطح درياها در عمق اقيانوسها نيز به طور مستمر حضور و دريانوردي داشته باشد و مأموريت خود را به خوبي انجام دهد، يك نيروي دريايي راهبردي است.
در واقع نيروي دريايي راهبردي بايد از نيروي ساحلي فراتر بوده و توان حضور در آبهاي آزاد و عميق را داشته باشد.
يکي نيروي دريايي راهبردي به طورمعمول و مشخص به همه نوع ازشناورها اعم از سطحي و زير سطحي نياز دارد که شامل ناوهاي رزمي، ناوشکن، کشتي هاي لجستيکي اقيانوس پيما و انواع زيردريايي هاي تهاجمي و دوربرد است.در بين اين تجهيزات، زيردريايي به عنوان يک وسيله راهبردي و مهم نقش بسزايي در افزايش توان نيروي دريايي داشته و برگ برنده اي براي فصول مختلف نبرد خواهد بود که کشور عزيزمان نيز بعد از خريد تعداد محدودي زيردريايي سنگين، تسلط خود بر فناوري هاي گوناگون و توان بازسازي و بهينه سازي آنها را با اعزام زيرسطحي هاي خود به آبهاي آزاد اثبات نمود. البته در رده هاي ديگر عملياتي مختلف اقدام به طراحي و ساخت زيرسطحي نيز شده است که با حضور آنها در آبهاي ساحلي، زيردريايي هاي سنگين نداجا امکان حضور در مأموريت هاي دوردست را خواهند يافت.
* چرا بايد نيروي دريايي راهبردي داشته باشيم؟
اساساً در شرح وظايف و ماموريت هاي محوله به نيروي دريايي ارتش، حفاظت از منافع جمهوري اسلامي در درياها و آب هاي بين المللي به عنوان يکي از وظايف اصلي اين نيرو مشخص شده است. با توجه به مطالب پيش گفته بديهي است نيروي دريايي به عنوان يك نيروي راهبردي بايد از منافع کشور و خطوط مواصلاتي آن كه در اقصي نقاط آبهاي دنيا گسترش پيدا كرده، محافظت كند زيرا درياها يكي از بهترين راههاي اقتصادي در جهان هستند و در حال حاضر كشتيهاي تجاري ايران بايستي از آبراه ها و گلوگاه هاي مختلف دنيا عبور کنند.
دو مسير شمال غرب اقيانوس هند، خليج عدن، تنگه باب المندب، درياي سرخ و کانال سوئز و همچنين شمال شرق اقيانوس هند، تنگه مالاگابه عنوان دروازه ورود به مشرق و سپس آبهاي جنوب شرق آسيا از مهمترين خطوط تجاري دريايي کشورمان هستند.
با توجه به اين گستره جغرافياي تجاري، تأمين امنيت اين جريان که تا کنون نيز در درياهاي دزدخيز با مشکلاتي نيز روبرو شده نياز به يک نيروي دريايي با توان حضور در آب هاي آزاد و دوردست دارد که همان نيروي دريايي راهبردي است.
بنابراين جمهوري اسلامي ايران براي نشان دادن اقتدار كشور و بهرهبرداري از درياها در جهت توسعه كشور نياز به يك نيروي دريايي راهبردي دارد.
در بعد نظامي هم يك نيروي دريايي راهبردي عامل مؤثري در انتقال صحنه جنگ به سرزمين دشمن و همچنين عامل نفوذ و قدرت منطقهاي و فرامنطقه اي است و اثر تعيين كنندهاي در سرنوشت يک جنگ دارد و از سوي ديگر خنثي كننده مزيتهاي دشمن و در زمان صلح نيز بازدارنده در برابر تهديدات و داراي نقش مؤثر در خنثي نمودن و مقابله با تهديد است.
* اهداف مأموريت هاي راهبردي دوربرد
نيروي دريايي کشورمان مدتهاي زيادي است که در شمال اقيانوس هند حضور داشته و در دو سال گذشته نيز با اعزام 14 ناو گروه، حضور دائمي خود را در منطقه خليج عدن و درياي سرخ نشان داده و در دو مورد از آخرين مأموريت ها با عبور از کانال سوئز و ورود به درياي مديترانه و همچنين اعزام زير سطحي به درياي سرخ مهمترين مأموريت هاي تاريخ دريايي ايران را رقم زد.
از جمله اهداف اين سفرها بايد به تلاش براي همکاري هاي بيشتر و آشنايي با توانمندي هاي کشورهاي ديگر و مهمتر از آن معرفي دستاورد هاي بومي کشور به طور عملي به کشورهاي دوست و دشمن اشاره کرد.
در اين مأموريت ها نداجا علاوه بر نشان دادن تواناييهاي دفاعي ايران در مأموريت امنيت خطوط كشتيراني در آبهاي ناأمن، بحث آموزش با توجه به بكارگيري افراد با تجربه در كنار افراد جوان را نيز مورد توجه قرار داده است.
با حضور زيردريايي ايران در آبهاي دور ثابت شد كه نيروي دريايي ارتش ايران نه تنها در سطح درياها نيروي راهبردي شده است بلكه در زير سطح نيز توانسته راهبردي شود که سبب اعتماد به نفس و نمايش اقتدار جمهوري اسلامي ايران در آبهاي بينالمللي نيز شد.
آزمايش سامانههاي بهينهسازي شده توسط متخصصان كشور در اين مأموريت ها و رهگيري و ضبط تمامي پارامترهاي راداري و سوناري تعداد زيادي از شناورهاي موجود در مسير حرکت زيردريايي اعزامي و نيز جمع آوري اطلاعات مربوط به بستر آبهاي آزاد با موفقيت به انجام رسيد که اين امر تنها در شرايط اختفاء از ديد شناورهاي موجود در منطقه محقق شد.بايد در نظر داشت اينگونه حضور در آبهاي دور با توجه به تحريمها داراي جايگاه ارزندهاي بوده و نشان از توانمندي کامل نداجا در حفظ، بکارگيري و به روز رساني تجهيزات خود با نگاه به الگوي عمر دهي انقلابي به تجهيزات دارد.
بنابراين حضور يگانهاي سطحي و زيرسطحي ارتش در آبهاي بينالمللي در ارتقاي اشراف اطلاعاتي از اين مناطق بسيار مهم بوده که در راستاي بالا بردن توان اطلاعاتي خود با تمام توان است.
* چرا اقيانوس اطلس؟
اقيانوس اطلس(آتلانتيک) به عنوان يکي از بزرگترين حوزه هاي آبي دنيا بين سه قاره اروپا، آفريقا و آمريکا واقع شده و اينبار نيروي دريايي کشورمان قصد عبور از اين اقيانوس را دارد که به جرأت مي توان ادعا کرد پس از 2500 سال رکورد دريانوردي نظامي توسط يک حکومت مستقل در ايران شکسته خواهد شد.
اين اقيانوس که عمق متوسطي بيش از 3300 متر دارد در گذشته محل سهمگين ترين نبردهاي دريايي جهان و تاکنون جولانگاه کشورهاي غربي متخاصم با ايران و نهادهاي قلدري چون ناتو بوده است. بنابراين قدم گذاشتن در اين منطقه براي اهدافي که در مأموريت هاي دوربرد نداجا ذکر کرديم بسيار ارزشمند خواهد بود.
مقصد نهايي اين سفر مي تواند هر يک از کشورهاي ونزوئلا، کوبا و يا برزيل که از نيروي دريايي بسيار قوي نيز برخوردار است باشد؛ اما مسير رسيدن به اين مقصد نيز در نوع خود جالب خواهد بود.
* کدام مسيرها؟
به طور عملي، دو مسير براي رسيدن به سواحل غربي اقيانوس اطلس قابل تصور است. يکي مسير کانال سوئز، درياي مديترانه و تنگه جبل الطارق و ديگري عبور از جنوب آفريقا است. هر کدام از اين دو خط سير، داراي نکات و مزيت هايي است که با توجه به اهداف در نظر گرفته شده براي اين سفر قابل تفسير است.
مسير جنوب آفريقا طولاني تر، در آب و هواي گرم استوايي و با عبور از نزديکي کشورهايي است که روابط خوبي با ايران اسلامي دارند. اين مسير به طور تقريبي بالغ بر 16000 کيلومتر خواهد بود. دوري از محيط هاي پر تنش و فراهم بودن بستر زماني کافي براي آموزش پرسنل و تجربه محيط هاي جديد و نبود موانع ديپلماتيک اين مسير را براي رسيدن به آمريکاي جنوبي و کشورهاي دوست و در نتيجه بهره گيري از تجارب دريايي کشور مقصد با رسيدن به آن را، بسيار مطلوب مي سازد.
اما مسير اول که کوتاه تر است از قضا راه دشوارتري به نظر مي رسد. هر چند نداجا تا کنون يکبار موفق به عبور دادن ناوگروه دوازدهم متشکل از ناو بزرگ و پشتيباني خارک و ناوشکن الوند شده است اما شايد با علم به اينکه اينبار شناورهاي ايراني به قلب ناتو(سازمان پيمان آتلانتيک شمالي) خوانند زد، اجازه عبور از اين کانال را با مشکلاتي روبرو کند.
پس ورود به مديترانه نيز در شمال کشورهاي اروپايي و در جنوب مسير کشورهاي آفريقايي پيش رو هستند. نکته مهم وجود يک درگيري بزرگ بين ناتو و ليبي است. هر چند اين درگيري تاکنون از وسعت فراوان و استمرار قابل اتکايي برخوردار نبوده است و در واقع تهاجم يکطرفه اروپايي ها به ليبي است اما بايد توجه داشت حضور ناوگان نظامي ناتو و پرواز هواگردهاي سرنشين دار و بي سرنشين در عرض درياي مديترانه در جريان است که يقينا با مسير ناوگروه ايراني تلاقي خواهد داشت.
حال در صورتي که سردمداران اين جنگ مانع از ادامه مسير ناوگروه به سمت غرب شوند مأموريت دريايي جديد با مشکل روبرو خواهد شد. پس از اين منطقه نيز تنگه راهبردي جبل الطارق قرار دارد که تسلط کاملي از سوي کشورهاي سلطه گر بر آن وجود دارد. در شمال آن اسپانيا و در جنوب آن کشور مراکش قرار دارد. بنابراين مسير درياي مديترانه شايد چالش برانگيز باشد. اما بايد گفت حرکت ناوگروه ايراني در هر نقطه از اين مسير که بر فرض احتمال، قطع شود، باز هم بسياري از اهداف مأموريت حاصل خواهد شد.
حضور ولو کوتاه مدت در منطقه درگيري ناتو با ليبي فرصت استثنايي براي زيرنظر گرفتن فعاليت نظامي کشورهاي تهديد کننده ايران است که علاوه بر کمک به اشراف اطلاعاتي از دشمن بالقوه، به نوعي اعلام توانمندي نظامي کشورمان در يک قدمي دشمن است. ناگفته پيداست عبور از اين منطقه رسيدن به منتهي اليه مديترانه نيز سرشار از تجارب عملياتي و جمع آوري داده هاي ارزشمند مورد نياز نيروهاي نظامي کشورمان را در پي خواهد داشت.
عبور از کنار کشورهايي که در موج بيداري اسلامي به مقابله با حکومت هاي فاسد و ظالم خود پرداخته اند نيز مي تواند از مزاياي انتخاب اين مسير براي ناوگروه باشد که تجسم عيني آينده اي آزاد و مستقل براي انقلابيون مسلمان اين کشورها خواهد بود و مي تواند روحيه اي مضاعف براي آنهايي که هنوز در تلاشند و راهنمايي براي آنهايي که در گيرو دار تشکيل حکومت جديد هستند باشد.
اما اگر عبور از جبل الطارق اتفاق افتد، ناوگروه ايراني با عبور از مسير امن کشتي هاي ناتو با تکميل هرچه بهتر مأموريت خود خواهد پرداخت و تا طي مسير به کشورهاي دوست علاوه بر کسب تجربه عبور از دريايي با عمق بيش از 65 تا 70 برابر عمق متوسط خليج هميشه فارس، با تعداد زيادي از شناورهاي کشورهاي مختلف نيز از نزديک روبرو مي شود.
* چه تغييراتي در شناورها بايد اعمال شود
در حال حاضر تمام آموزشها در ردههاي افسري، درجهداري و تخصصي و همچنين طراحي و توليد تجهيزات با استفاده از توان داخلي در كشور انجام ميشود و با توجه به تجربهاي كه در سالهاي دوران دفاع مقدس كسب شده، تقريباً تمام تجهيزات دريايي مورد نياز کشور به ويژه در بخش نيروي راهبردي توسط متخصصان داخلي تأمين مي شود.
حضور در آبهايي با جغرافياي متفاوت و متنوع و عدم دسترسي به پشتيباني هوايي رزمي و لجستيکي لزوم ايجاد تغييراتي در واحدهاي اعزام شوند به اطلس بايستي از تجهيزات کامل رزمي و پشتيباني برخوردار باشند که خبر اخير مبني بر تجهيز شناور هاي نيروي دريايي ارتش به سامانه هاي دفاع هوايي موشکي، تنها نکته مبهم در توانمندي دفاعي ناوهاي ايراني را به نوعي روشن ساخت.
همچنين متفاوت بودن آب و هواي منطقه مأموريتي جديد نيز محاسبات پيچيده اي براي اجراي موفق مأموريت را لازم مي دارد که قبلاً در اعزام موفق زيردريايي يونس شاهد بوديم. گفتني است اين مدل از زيردريايي اساساً توسط سازنده متناسب با آبهاي سرد ساخته شده بود که نه تنها اين ايراد بلکه موارد ديگري نيز در اين زيردريايي ها اصلاح و بروز رساني شده است.
البته براي جبران خلأ نبود شناورهاي اعزامي در نزديکي کشور از مدتها پيش چاره انديشي شده که تجهيز بمب افکن هاي نهاجا، هواناوها و برخي کشتي هاي لجستيکي نداجا به موشک هاي ضد کشتي دوربرد و گسترش سکوهاي پرتاب موشک مستقل بخشي از اين راهکارها است.
اهتمام هميشگي فرماندهان نداجا در بکارگيري آخرين فناوري هاي روز و بومي در شناورها در بالابردن ضريب موفقيت اين مأموريت تأثير چشمگيري دارد و نبايد از بکارگيري تعدادي هواپيماي بدون سرنشين در ناوگروه اعزامي تعجب کنيم.
به عنوان مثال استفاده از جت بدون سرنشين کرار با برد 1000 کيلومتر و توانايي شليک موشک هاي کروز ضد کشتي ولو فقط در شرايط اضطراري و با شرط عدم بازگشت، محيط خطر را براي شناورهاي دشمن به بيش از برد موشک هاي دوربرد ضد کشتي نور خواهد رساند و نيز پهپادهاي شناسايي که کيلومترها دورتر و در اطراف ناوگروه به اجراي عمليات پايش مشغول هستند.در پايان با توجه به بازتاب وسيع مأموريت هاي ناوگروه 12 و 14 نيروي دريايي ارتش کشورمان که به ورود به درياي مديترانه و اعزام زيردريايي به درياي سرخ مربوط بود در رسانه هاي خارجي از هم اکنون بايد انشاالله منتظر تأثير اعزام ناوگروه به اقانوس اطلس، خانه دزدهاي چشم آبي و اثبات عيني توانمندي راهبردي نداجا و اعلام توان حضور در فواصل بسيار دور از خانه بدون پشتيباني را داشته باشيم.
ذکر اين نکته نيز ضروري است که با توجه به بيانات صريح فرمانده معظم کل قوا طي روز گذشته مبني بر اينکه « تا آنجائي كه بتوانيم، از هرگونه روياروئي حساب شده يا تصادفي جلوگيري ميكنيم» بايد تاکيد کرد که طرح فرض هاي مختلف در گزارش فوق صرفا جهت نشان دادن توان بالاي نيروي دريايي جمهوري اسلامي ايران در مواجهه با هر گزينه پيش روست همانگونه که رهبر معظم انقلاب نيز فرمودند: « آن كساني كه پيشرفت كار خودشان را با حضور نظامي، با تحكم نظامي، با زورگوئيهاي معمول ميخواهند تأمين كنند، بايد در مقابل خودشان يك ملت مقتدر را حس كنند و مظهر اقتدار ملت در دريا، شما نيروهاي دريائي هستيد كه در سرتاسر اين ساحل طولاني استقرار داريد.»
بخش سياست تبيان
منبع :مشرق نيوز