تربیت اثر بخش 3-2

زبان عدم پذیرش در واقع همان موانع ارتباطی است که ایجاد رابطه دوجانبه را کند کرده یا متوقف می‌کند...
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

تربیت اثر بخش 2-3

در مقاله گذشته خواندیم...

موانع ایجاد ارتباط

زبان عدم پذیرش در واقع همان موانع ارتباطی است که ایجاد رابطه دوجانبه را کند کرده یا متوقف می‌کند. موانع ایجاد ارتباط را می‌توان به صورت زیر دسته‌بندی کرد:

الف) پاسخ‌های ارائه‌کننده راه‌حل:

1- دستور دادن - فرمان دادن:

مثال: حالا دیگر دست از شکایت بکش و کارت را بکن.

تأثیرات که روی دانش‌آموز می‌گذارد:

احساسات، خواسته‌ها یا مسائل او اهمیتی ندارد.

 آن چه معلم احساس می‌کند یا می‌خواهد، بپذیرد. به صورتی‌که در آن لحظه است، قابل پذیرش نیست.

ایجاد ترس از قدرت معلم

 رنجیده یا خشمگین کردن دانش‌آموز

 بیان احساسات خصمانه توسط دانش‌آموز

 مقاومت کردن

 داد و بیداد راه انداختن

نشان‌دهنده اینکه معلم به لیاقت دانش‌آموز اعتماد ندارد.

 

2- اعلام خطر کردن - تهدید کردن

مثال: اگر می‌خواهی امسال معدل خوبی بیاری، بهتره پشتکار داشته باشی.

بسیار شبیه دستوردهی و جهت‌دهی است.

 

تأثیرات که روی دانش‌آموز می‌گذارد:

احساس می‌کنند معلم کم‌ترین احترامی برای خواسته‌ها یا آرزوهای آن ها قائل نیست.

دانش‌آموز را ترسو و زبون می‌کند.

خصومت را برمی‌انگیزد.

پاسخ دانش‌آموز به این موارد «هرچه میشه بشه، من این‌طور احساس می‌کنم».

گاهی وسوسه شدن به انجام آن چه که به آن ها گفته شده انجام ندهند؛ تا ببینند حرف‌های معلم به واقعیت می‌رسد یا نه.

 

3- گفتن اخلاقیات - موعظه کردن - باید و نباید کردن

مثال: «وقتی به مدرسه میایی، کارت درس خواندنه، باید مسائل شخصی خودت را در خانه جا بگذاری.»

تأثیرات:

این پیام‌ها بار قدرت و زور خارجی، وظیفه یا اجبار را به دوش دانش‌آموز می‌گذارد.

پاسخی که دانش‌آموز به این پیام‌ها می‌دهد با مقاومت و دفاع قوی‌تر

این پیام‌ها نشان می‌دهد که معلم به قضاوت آن ها اعتماد ندارد.

این پیام‌ها ایجاد کننده احساس گناه هستند.

این پیام‌ها دانش‌آموز را متقاعد می‌کنند که «بد» هستند.

 

4- نصیحت کردن، ارائه راه‌حل یا پیشنهادات:

مثال: کاری که تو باید بکنی این‌که طبق یک برنامه زمان‌بندی شده کار کنی، آن وقت می‌توانی به همه کارهایت برسی.

 

تأثبر این پیام‌ها:

معلمین به قدرت او در حل مشکلات ایمان ندارند.

به معلم وابسته می‌شوند.

جلوی فکر شخصی‌شان را می‌گیرد.

حالت برتری را نشان می‌دهد.

برای نوجوانی که در مسیر استقلال است، آزاردهنده می‌باشد.

در مقابل شخص نصیحت‌کننده، عکس‌العمل نشان می‌دهد.

 

5- درس دادن، سخنرانی کردن، بحث‌های منطقی را پیش کشیدن.

مثال: بیا به واقعیات نگاهی بیندازیم، بهتره به یاد داشته باشی که فقط 34 روز دیگه از سال تحصیلی مونده که می‌تونی این درس را تمام کنی؟

 

تأثیر این پیام‌ها:

این پیام‌ها در ناحیه بدون مشکل رابطه معلم - شاگردی پذیرفته است.

احساس حقارت - زیردست بودن - عدم لیاقت در دانش‌آموز به وجود می‌آورد.

مقاومت و رنجش را برمی‌انگیزد چون معنی آن این است که دانش‌آموزان غیرمنطقی و نادانند.

احساس دعوا می‌کنند و دیگر گوش نمی‌دهند.

توسل به روش ناامیدانه برای اهمیت ندادن به حقایقی که معلمین می‌گویند.

نظرات معلم را در درس هم کنار می‌گذارند.

بحث‌های منطقی تبدیل به بازی قدرت، برای وادار کردن به انجام خواسته خودشان می‌شود.

 

در ادامه می خوانیم...


مرکز یادگیری سایت تبیان

تهیه: اکرم محمدزاده - تنظیم: یگانه داودی

مطالب مرتبط مجموعه :
آخرین مطالب سایت