دستهاي شيطان

داستان از آنجايي شروع ميشود که انساني خودخواه, خيال ورويايي دست نيافتني را آنچنان براي خود بزرگ وارزشمند تصور ميکند که حاضر است به خاطر تحقق آن دست به هر عمل غير انساني وخلاف اخلاق وشرافت بزند, تاهمچون ديگر ظالمان تاريخ که براي رسيدن به خواسته هاي خود ا
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

"دستهاي شيطان"


داستان از آنجايي شروع ميشود که انساني خودخواه, خيال ورويايي دست نيافتني  را آنچنان براي خود بزرگ وارزشمند تصور ميکند که حاضر است به خاطر تحقق آن دست  به هر عمل غير انساني وخلاف اخلاق وشرافت بزند, تاهمچون ديگر ظالمان تاريخ که براي رسيدن به خواسته هاي خود از هيچ عمل زشت وناپسندي ابا نداشتند, حادثه تلخ ديگري را در دفتر روزگار به يادگار بگذارند.


حادثه اي که حاصلش نابودي دنياي يک دختر جوان با آرزوهاي زيبا واميد به فرداهاست, ميباشد.

همه ما تصور ميکنيم قاتل فقط کسي است که جان يک انسان وفرصت نفس کشيدن را از اوميگيرد ونميگذارد طلوع صبح روز بعد را با چشماني باز به نظاره بنشيند, اما چه سخت در اشتباهيم  که نميدانيم آنکس که با نيت شوم و عمل ناجوانمردانه اش فرصت ديدن زيبايي هايي که خداوند با همه ي خلاقيتش براي لذت بردن آدمي وتلطيف روح و روان او آفريده است را از انساني ميگيرد , هم مرتکب قتل شده است و تفاوتش با قاتلان ديگر در اين است که آنها جان ديگران را ميستانند , حال آنکه اينان روح  را به مصاف با مرگ ميفرستند.

که به اعتقاد من اين قتل هم گناه و جرمش سنگين تر از ستاندن جان آدمي است و از بين بردن نور اميد در دل يک انسان ظلمي ست بس عظيم.

حوادثي همچون اسيد پاشيدن بر روي صورت دختران جوان جزء اخبار اسفباري است که گهگاه در روزنامه ها ومجلات به آن برمي خوريم هرچند که خوشبختانه اين اتفاقات در حال حاضر کمي کمرنگ تر شده ولي به کلي از بين نرفته است. يکي از اين دختران آمنه بهرامي  است که چند سال پيش توسط فردي به نام مجيد به اين سرنوشت  دچار شده بود ودر حال حاضر هم در حال پيگيري حکم قصاص مجيد است!!

اين دختر جوان که روزگاري براي خودش چهره جوان وجذابي داشته واميدهاي دور ودراز براي او لذت حيات را دوچندان ميکرد , حالا ديگر نه ميتواند جايي را ببيند  ونه اينکه با همان اعتماد به نفس سابق از خانه خارج شود ومثل ديگران ادامه حيات دهد...

به راستي چه کسي پاسخ اين درد ورنجي را که او هر لحظه با همه وجودش تجربه ميکند  ميدهد؟قرار بود قوه قضائيه افرادي را که به اين اعمال دست ميزنند با عين جرم خود قصاص کند ولي متاسفانه اجراي اين حکم به تاخير افتاد. ومعلوم هم نيست که چه مجازاتي واقعا شايسته اين افراد است بطوريکه لااقل کمي از دردها وغصه هاي قرباني شدگان اين حوادث تلخ را با همه وجود احساس کنند!!

قربانيان اين اتفاقات نه تنها از مدار رشد وترقي در عرصه هاي اجتماعي باز مي مانند بلکه زندگي عادي شان هم به نوعي مختل شده وکمتر موردي پيدا ميشود که بتواند مجددا اميد به زندگي را در خود احياء کند.

اگر به تن خود بهايي بيش از آنچه که بايد بدهيم مسلما براي رضايتش  دست به هر عملي  که قهر وغضب خداوند را به همراه دارد ميزنيم واينگونه فقط شيطان را با کار خود راضي کرده ايم وچه خسران بزرگي است در خدمت تن بودن..... 

انسانها ذاتا وفطرتا طالب زيبايي وکمال هستند, چراکه خداوند خالق آنها خود زيباست وزيبايي دوستي هم، صفت او وهم صفت مخلوقات اوست ومطمئنا هيچ انساني تحمل از دست دادن زيبايي وکمالاتي را که خداوند بي حساب وبي منت به او عطا کرده ويک فرد بيرحم  به راحتي آن را از او ميگيرد را ندارد وحق داشتن ولذت بردن از اين نعمت خدادادي را از او سلب ميکند واو را براي هميشه از داشتن حتي يک زندگي معمولي هم محروم ميکند, آن هم فقط به خاطررسيدن به خواسته هاي تن...

آري بزرگترين جرم دختري که محکوم به داشتن چهره اي ناجور وسرنوشتي نامعلوم ونافرجام است عدم توافق در مورد  ازدواجي ست است که هم خدا وهم بندگان خدا آن را حق مسلم وي به شمار مي آورند. ولي اندوه وصد اندوه که تاوان اين حق مسلم براي عده اي چقدر سنگين وجبران ناپذير است. اينکه آنها اکثرا قيد ادامه تحصيل وفعاليت اجتماعي سابقشان را ميزنند وحتي جامعه هم  شايد خيلي پذيراي اين افراد نباشد وبه انها در محيط هاي  کاري، شغلي که خواهان ان هستند محول نشود وحتي بدتر اينکه خيل  دوستان قديمي که روزي بهترين اوقاتشان با اين افراد سپري ميشد, حال ديگر سالي يکبار هم خبري ار آنها نيست وحق دوستي را با يک تماس کوتاه هم بجا نمي اورند!!  اينها تنها جزئي از مشکلاتشان است.

از همه اينها که بگذريم چه زجري ميکشند خانواده وپدر ومادر  اين قربانيان که ميبينند پاره تنشان مثل شمع در مقابل چشمانشان آب ميشود و دم برنمي آورد وباز هم از همه اينها بدتر  چه دنياي تيره وتاريکي دارند خود اين افراد...

کاش کسي در جايي کاري ميکرد وابتدا براي  کم کردن اين اتفاقات از طريق سنگين تر کردن مجازات افراد  خاطي ودر مرحله بعد حمايت وتوجه بيش از پيش به قربانيان اين رويدادهاي ناگوار وسعي براي به زندگي عادي برگرداندن آنها وحمايتهاي اجتماعي واقتصادي از آنها تدابيري اتخاذ ميکرد.

به درستي که اگر همه ما انسانها به هرآنچه که خداوند دانا وحکيم با در نظرگرفتن مصالح وحکمتهاي پنهان در هر امري برايمان مقدر کرده  راضي وقانع باشيم وبا زياده خواهي وآزمندي دست شيطان را براي فريب ووسوسه کردن دلمان باز نگذاريم, هيچگاه شاهد اين اعمال غير انساني نخواهيم بود. چراکه اينها همه حاصل خودخواهي وتکبر وزياده طلبي وسيري ناپذيري نفس انسان است.

طبيعتا اين مسئله نيز مانند ديگر آسيبهاي اجتماعي ريشه در عوامل وفاکتورهاي متعددي دارد که ميتوان گفت اصلي ترين آن در روابط نادرست دختران وپسران ميباشد.

به اين شکل که آنها نميتوانند احساسات ومنطق خود را همزمان وبه موازات هم مديريت کرده واز هر يک در جاي خود استفاده کنند وآنجا که بايد منطق فرمان عمل را بچرخاند , احساسات پادر ميان گذاشته وهمه چيز را خراب ميکند .مثلا پسري که به خيال خودش به دختر مورد علاقه اش که مدتي با او دوست  بوده , نرسيده , با اين عمل ناپسند اجازه نميدهد که او زندگي با شخص ديگر وفرصت ديگري را تجربه کند !!!

به نظر ميرسد با اصلاح خيلي از روابط بي حد ومرز ومديريت احساسات ميشود جلوي اين اتفاقات را گرفت.

اگر به تن خود بهايي بيش از آنچه که بايد بدهيم مسلما براي رضايتش  دست به هر عملي  که قهر وغضب خداوند را به همراه دارد ميزنيم واينگونه فقط شيطان را با کار خود راضي کرده ايم وچه خسران بزرگي است در خدمت تن بودن.....  .

زهرا تعالي

بخش اجتماعي تبيان


لينک هاي مرتبط :

• تجردهاي آسيب زا 

• فرصت هاي طلايي و بلا تکليف 

مطالب مرتبط مجموعه :
آخرین مطالب سایت