سن فحشا پايين آمده

پديده روسپيگري و رواج آن در جامعه هميشه يك بعدي نيست ، بلكه عوامل مختلفي را در بر مي گيرد و يك سيستم عرضه و تقاضا است . وقتي تقاضايي در جامعه بالاست عرضه هم بالا مي رود . متاسفانه ما هميشه  در بحث از فحشا و تن فروشي  فقط بر دختران متمرکز مي ‌شويم اما وارد بحث پسران و مردان که آنها هم مي ‌توانند عامل بسياري از انحراف‌ ها باشند نمي‌ شويم . چرا ما هيچ وقت نمي گوييم چقدر از پسرهاي دبيرستاني يا حتي در سطح راهنمايي فعاليت جنسي دارند ؟ آيا اين يك معضل جدي نيست ؟ بنابراين روسپيگري زنان حتما خريداري در جامعه دارد كه تعدد و مقدار  آن در حال  افزايش است  .

از اين گذشته ، پايين آمدن سن اين پديده  به نوعي نشاندهنده انحطاط اخلاقي و اجتماعي در جامعه است . متاسفانه به دلايل ضعف فرهنگي شاهد روز افزون بي حيايي ها و بي غيرتي ها در سطح جامعه هستيم  . از همه بدتر اين كه شما در ظاهر شهر نمي توانيد تشخيص دهيد كه چه كسي  دست به چنين كاري مي زند  وچه كسي دنبال چنين برنامه اي نيست . چون آرايش ها و طرز پوشش  بسياري از خانم ها در جامعه ما نمي تواند تعيين كننده اين مسئله باشد .

مهمتر اين كه با چنين توصيفاتي ، ما نمي توانيم آمار دقيقي از فحشا  ارائه دهيم ، زيرا اين واقعه اغلب در خانه هاي خالي يا خانه هاي مجردي اتفاق مي افتد و جاي خاصي براي آن نيست كه بتوان آمار دقيقي از زنان روسپيگر يا پايين آمدن سن روسپيگري  ارائه داد . 

البته با توجه به عوامل و معضلات مختلفي كه در جامعه مي بينيم  از جمله تورم روز به روز ، بالا بودن نرخ بيكاري ، تنوع طلبي مردان ،  افزايش آمار طلاق ، افزايش فرهنگ مصرف گرايي و تجمل گرايي ، راحت طلبي افراد ، وارد شدن فرهنگ غربي بدون هيچ كنترل و تبييني براي جوانان ، آزادي هاي نامعقول نوجوانان و عدم كنترل صحيح از جانب خانواده ها ، رواج يافتن  زياد فيلم هاي تحريك آميز و شهواني ، ترويج  ايميل هاي  جنسي ، از بين رفتن قيود اخلاقي ، حمايت و غيرت در بين  مردان و زنان  ، بالا رفتن سن ازدواج ، مشكلات و موانع سر راه ازدواج ، مشكلات روحي و رواني و  ... ، مي توان انتظار رواج چنين معضل بزرگتر را نيز داشت .

در يك آمار نه چندان دقيقي ( به دلايلي كه در بالا گفته شد ) نشان داده شده است كه 11 درصد زناني كه در تهران دست به روسپيگري مي زنند متاهلند و شوهرانشان  نيز مطلع هستند و اغلب آن ها اعلام كرده اند كه شوهرانشان بيكار مي باشند . اين آمار نانوشته در بين متاهلين بالا به نظر مي رسد كه مهمترين عامل را در بين زنان متاهل روسپيگر مي توان رفع نياز هاي اوليه خانواده دانست . اما روسپيگري در بين خانم هاي مجردي كه ازدواج نكرده اند و يا طلاق گرفته اند بيشتر براي رفع نياز هاي  ثانويه مي باشد . اغلب افراد روسپيگر چند سال اخير در شهر تهران ساكن شده اند كه دليل آن روشن است .  شهر تهران بزرگ و كلان شهر است و بسياري  از رفتارهاي اجتماعي در آن معلوم نمي شود . پس مي توان گفت روسپيگري و پايين آمدن سن آن در مهاجرين به شهرهاي بزرگ ديده مي شود نه در شهرهاي كوچك كه همه قابل شناسايي اند .در متون روانشناختي هميشه گفته مي شود كه روسپيگري مختص افرادي است كه هوش ذهني و هيجاني آن ها پايين تر از ميانگين جامعه است .

اما امروزه ما شاهد اين جريان هستيم كه خانم هايي كه حتي دانشجو  و حتي در سطح تحصيلات تكميلي هستند و  دست به چنين كاري مي زنند  تا مثلا مخارج دانشگاه و ... خود را در بياورند . حتي گزارش هايي از دختران دبيرستاني داريم كه  از اين طريق امرار معاش دارند و حتي خانواده و والدين آنها نيز خبر ندارند .

تحقيقات نشان داده ‌است که دختران كم سن  در بيشتر مواقع  به خاطر انتقام و انتقام جويي و تنفر از خانواده و جامعه وارد و درگير  حيطه فعاليت هاي جنسي زود هنگام و غير معقول   مي ‌شوند. در حالي که اگر فرزند از كودكي شخصيت اش صحيح شكل بگيرد ، عزت نفس به وي داده شود ، ياد بگيرد که ديگري را دوست داشته باشد و احساس امنيت نسبت به دنياي پيرامونش داشته چنين حالتي در او به وجود نمي آيد .

نتايج مطالعات  نشان مي ‌دهد کودک در سن سه تا شش سالگي با پديده کنجکاوي‌هاي جنسي مواجه مي ‌شود ، اما از آنجا که طرح صحيح مسائل جنسي در کشور ما به صورت تابو و گناه در آمده اطلاعات صحيح به کودک داده نمي‌ شود و کودک در سن نوجواني اطلاعات را از منابع ديگر به دست مي ‌آورد.

در نتيجه  گرفتن اطلاعات ناموثق و گاها اشتباه از منابع ديگر فرد را بيشتر در معرض انحرافات جنسي قرار مي ‌دهد . بسياري از افراد در معرض آسيب  خود فروشي تصوير مثبت بدني از خود ندارند و چون ارزش و عزت نفسي براي خود قائل نيستند با اقدام به روسپيگري به دنبال اثبات و ابراز خود در جامعه هستند .

ارائه چنين آماري  كه سن فحشا بسيار پايين آمده بدون مدرك ودليل هم درست نيست ، زيرا ذهن آدميان به  گونه اي طراحي شده است كه عوامل منفي را بزرگنمايي مي كند و مشكلات بيشتر در ذهن انسان مانور مي دهند ، پس ذكر چنين نكاتي بيشتر اذهان مردم را به هم مي ريزد بدون اين كه چاره اي براي مشكل در سطح كلان پيدا شود . متاسفانه ما فقط مشكلات را مي گوييم ولي درصدد ريشه كن كردن آن نيستيم  .

 فاطمه رئيسي

بخش اجتماعي تبيان

لينک هاي مرتبط :

• ارزش زن به درآمدزايي اوست!!! 

• ماهواره را فيلتر کنيم 

• در خيابان ها به دنبال آرزوهايم هستم