چرا کیمیایی دست از چاقو برنمیدارد!؟
چرا کيميايي دست از چاقو برنميدارد!؟
پوستر «جرم» با تمرکز بر چاقو رونمايي شد
اي کاش کيميايي حداقل سعي ميکرد پوستر «جرم» را به سبک و سياقي نوين طراحي ميکرد نه درست به مانند «قيصر» که باز هم چاقو باشد که حرف اول پوستر را ميزند!: ميگويند حرمت مسجد را ميبايست متولي آن نگه دارد! اين مثل بيشتر در اوقاتي کاربرد دارد که خود يا نزديکان يک شخصيت، رعايت احترام وي را نميکنند اما در اين شرايط اين شخصيت انتظار دارد ديگراني که دورتر از وي هستند برايش تره خرد کنند!
اوضاع پيراموني مسعود کيميايي و هواداران سينه چاک وي به خصوص پس از ماجراي نمايش فيلم جديدش در جشنواره فيلم فجر، مصداق بارز همين موضوع است يعني از يک طرف کيميايي نه تنها در فيلم جديدش هيچ تغيير رويکردي را در ايدههاي سينمايي چهل سالهاش ايجاد نکرده و باز هم با ايدهاي يکخطي و از مد افتاده که چاقو در آن حرف اول را ميزند به سراغ ساخت «جرم» رفته بلکه دغلدوستاني که سالها است به مدد همنشيني با کيميايي براي خود جايگاهي حداقلي دست و پا کردهاند نيز چنان از فيلم جديد ايشان تعريف و تمجيد ميکنند که گويي درباره يکي از ساختههاي کساني مثل اسپيلبرگ يا جورج لوکاس سخن ميگويند.
چاقو اگر هم مقدس بود نهايتا مرتبط ميشد با اواسط دهه پنجاه که همچنان حکام طاغوتي و آبمنگلها حکومت را در دست داشتند. در جامعهاي به نام جمهوري اسلامي که سي سالي از آن عمر آن ميگذرد بيش از هر چيز آموزههاي اخلاقي اصول اسلامي است که تعيينکننده خوب از بد و سره از ناسره است.
در اين اوضاع منتقداني که سعي کردهاند مستقل باشند و بدون توجه به رانتهايي که ممکن است در جانبداري از کيميايي به سمت آنها سرازير شود، به نقد صريح فيلم ايشان پرداختهاند با اظهارات تندي از سوي اين قيصرساز سينماي ايران مواجه شدهاند و ايشان در يادداشتي طعنهآميز که در مجله صنعت سينما منتشر شده بسياري از اين منتقدان را کساني خوانده است که زماني درب خانه وي را جهت تلمذ کوبيدهاند. کيميايي مينويسد:«هرکدام ازاين صفحات يک نام را آشنا ميکند و اين آشناشدهها درب خانههاي ما را ميکوبند و وقتي ديدند اين که چيزي، کسي نبود ميروند و شانه برسر ميکنند و پودري و خياطي و بزک و برنامه تلويزيوني و اگر شد کلاس نقد هم برپا ميکنند.»
مساله اينجاست که فيلمساز قديمي روزگار ما چنان بيحوصله شده که حتي يادش رفته يکي از همانها که به مدد استفاده از نام ايشان فيلم ساختهاند و کلاسهاي حرفهاي نقد سينمايي برپا کرده است، کسي نيست به جز همان منتقدي که در جشنواره امسال و حتي مدتي پيش از نمايش «جرم» در محافل خصوصي اين فيلم را به عنوان يکي از بهترينهاي جشنواره امسال برگزيده بود!
پوسترهاي «جرم» و «قيصر» در کنار هم
اين دو پوستر به فاصله زماني چهل ساله طراحي شدهاند اما همچنان"چاقو" است که حرف اصلي هر دو پوستر را ميزند!بله، جناب کيميايي، آنها که شما را که نه بلکه فيلمتان را نقد ميکنند، حتي اگر دشمن باشند دشمنان دانايي هستند که ميخواهند فيلمساز محبوب دوران «سرب» و «دندان مار» را يک بار ديگر بانشاط و سرزنده ببينند وگرنه مجيزگويي دوستان اگر بنا بود مشکلي را حل کند در اين بيست و اندي سال اخير حل کرده بود تا حداقل وقتي بعد از سالها حضور مستمر در سينما و آن هم در آستانه دهه نود سراغ ساخت فيلمي مي رويد، براي n اُمين بار از قداست عنصري به نام "چاقو" سخن نگوييد.
چاقو اگر هم مقدس بود نهايتا مرتبط ميشد با اواسط دهه پنجاه که همچنان حکام طاغوتي و آبمنگلها حکومت را در دست داشتند. در جامعهاي به نام جمهوري اسلامي که سي سالي از آن عمر آن ميگذرد بيش از هر چيز آموزههاي اخلاقي اصول اسلامي است که تعيينکننده خوب از بد و سره از ناسره است.
آقاي کيميايي، «جرم» را که ساختيد و تمام شد، اي کاش حداقل سعي ميکرديد پوستر اين فيلم را به سبک و سياقي نوين طراحي ميکرديد نه درست به مانند «قيصر» که باز هم چاقو باشد که حرف اول پوستر را ميزند!
سينما و تلويزيون تبيان
شبکه ايران