آسيب‌شناسي جامعه اطلاعاتي آمريكا

يك انديشكده آمريكايي در گزارشي با اشاره به انفعال نهادهاي اطلاعاتي آمريكا در قبال تحولات خاورميانه به آسيب‌شناسي جامعه اطلاعاتي در ايالات متحده پرداخت.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

انديشكده شوراي آتلانتيك انجام داد؛

آسيب‌شناسي جامعه اطلاعاتي آمريكا در سايه تحولات خاورميانه


يك انديشكده آمريكايي در گزارشي با اشاره به انفعال نهادهاي اطلاعاتي آمريكا در قبال تحولات خاورميانه به آسيب‌شناسي جامعه اطلاعاتي در ايالات متحده پرداخت.

انديشكده "شوراي آتلانتيك آمريكا " در گزارشي تحت عنوان " آنچه نهادهاي اطلاعاتي مي توانند از خدمات پستي بياموزند " به عملكرد دستگاه هاي اطلاعاتي آمريكا بويژه در قبال تحولات منطقه پرداخت و نوشت: در سايه تحولات اخير در خاورميانه خيلي ها در واشنگتن يكبار ديگر عملكرد و توان جامعه اطلاعاتي اين كشور را مورد ترديد قرار داده اند.

* جامعه اطلاعاتي آمريكا بايد از اشتباهات ديگر نهادها عبرت بگيرد

چنانچه جامعه اطلاعاتي آمريكا واقعا در پي درك و شناخت اين ترديدها و پاسخگويي به آنها است، نبايد فقط به تكرار "درس‌هاي آموخته " بپردازد و در عوض بايد نگاهي عميق به يك دستگاه دولتي ديگر بيندازند كه عملكردش زير سوال رفته است: خدمات پستي ايالات متحده.

جامعه اطلاعاتي چه چيزي مي تواند از خدمات پستي بياموزد؟ در نگاه اول چيز زيادي وجود ندارد. با اين حال وقتي موضوع با دقت بيشتري مرور شود به نظر مي رسد هر دو نهاد با يك دوراهي مشترك و آموزنده روبه رو هستند: الگوي فعاليت راهبردي هر دو به دليل افزايش پيچيدگي هاي اجتماعي به آشفتگي متهم شده است كه از آن تحت عنوان جهاني سازي ياد مي شود كه به همين سياق تحولات خاورميانه را برجسته تر مي سازد. بي شك سرويس پستي اين نكته كه الگوي ديرينه اش فرتوت و از كار افتاده است را به رسميت مي شناسد - كميسيون مقررات پستي وقتي در پاسخ به درخواستش براي افزايش هزينه هاي پستي جواب منفي شنيد به صراحت اين مساله را اعلام كرد.

* فقدان نهاد نظارتي در جامعه اطلاعاتي آمريكا

جامعه اطلاعاتي در نقطه مقابل فاقد نهادي نظارتي است كه آمادگي برخوردي تا بدين حد صريح را با آن داشته باشد. به تبع آن با همين مدل سنتي خود كه تقريبا دست نخورده مانده است به كارش ادامه مي دهد.

بنابراين واقعا الگوي كاري سنتي جامعه اطلاعاتي چيست؟ اين الگو ذاتا "كلكسيوني محرمانه " است. لازم است يادآوري شود كه تاكيد بر جمع آوري اطلاعات محرمانه كه در ادامه براي "كنار هم قرار گرفتن و بررسي " در اختيار تحليلگران قرار مي گيرد تا به "اطلاعاتي تجميعي " تبديل شود كه نهايتا تقديم سياستگذاران مي شود، اساسا اين اطلاعات به عنوان "خروجي " است.

خبر خوب اين كه هرچند جمع آوري اطلاعات در اين فضاي جديد حائز اهميت و ارزش كمتري است، اما توان حفظ اطلاعات از اهميتي ويژه برخوردار است.

بي شك اين الگو در دوران پرالتهاب جنگ سرد كه برايش ايجاد شد، قابل قبول و كارآمد بود. در چنين فضايي اين احتمال وجود داشت كه بدانيم دقيقا نگاهمان را به كجا بدوزيم (اتحاد جماهير شوروي) و دسترسي به اين اطلاعات كاملا محدود بود كه همين مساله، جمع آوري اطلاعات محرمانه را ضروري ساخته بود.

به واقع از آنجا كه جنگ سرد مشكلي نظارتي بود الگوي خروجي كه نسخه هاي به روز شده اي را توليد و عرضه مي كرد، به شكل مناسبي عمل مي كرد.

*ناكارآمدي الگوي تجميع اطلاعات در دنياي امروز

با اين حال فضاي استراتژيك پيچيده تر امروز - و آينده - چالش كاملا متفاوتي را به وجود آورده است. اكنون يك نقطه تمركز واحد وجود ندارد چرا كه تهديدها و فرصت ها ممكن است از هر نقطه اي سربرآورد: دسترسي تا حدود زيادي نامحدود است چرا كه دنياي باز و غني از اطلاعات و محتوا به مراتب مبهم تر است چرا كه روابط سيال هستند. در اين فضاي پويا و غيرخطي الگوي تجميع اطلاعاتي ديگر كارايي ندارد. اين خبر بدي است.

خبر خوب اين كه هرچند جمع آوري اطلاعات در اين فضاي جديد حائز اهميت و ارزش كمتري است، اما توان حفظ اطلاعات از اهميتي ويژه برخوردار است. جامعه اطلاعاتي در فضايي پيچيده تر، ديگر به سادگي نمي تواند با جمع آوري، تحليل و ارسال بسته هاي اطلاعاتي در مورد موضوعات مشخص براي سياستگذاران به موفقيت دست پيدا كند.

با وجود آن كه مي تواند با ارائه فضايي امن براي كسب اطلاعات و جستجو به سياستگذاران پيش از انتشار زودهنگام به سطح جامعه به بهبود تصميم سازي هاي سياسي كمك كند.

مساله اين است - در سيستم اطلاعاتي وابسته به نتيجه كه در اين جا معادل خروجي است- جامعه اطلاعاتي مي تواند به طور بالقوه ارزشي كم نظير و چشمگير داشته باشد.

بي شك، تحليل اطلاعات جمع آوري شده - اگرچه با اهميتي كمتر- در ايفاي اين نقش جديد بي ثمر نخواهد بود. مهمتر اينكه توان درگير ساختن سياستگذاران در گفتماني واقعي است. به همين سياق براي جامعه اطلاعاتي غيرممكن است كه وقتي با سوال در مورد احتمالات در حوزه سياستگذاري مواجه مي شود راهي براي كنار گذاشتن بهانه هميشگي "ما سياستگذاري نمي كنيم " پيدا كند. به عبارت ساده تر در مدل نتيجه محور تعامل با سياستگذاران ضرورت داشت.

*لزوم حضور چند‌بعدي‌نگري در مدل نتيجه محور

الگوي نتيجه محور همچنين مستلزم چيزي بيش از تحليل است كه نيازمند چندبعدي نگري است. چندبعدي نگري به ديدن موضوع در گستره اي وسيع تر و غيرتخصصي تر متمايل است؛ با رويكردي برون گرايانه تر و مبتني بر شبكه اي وسيع، سازگار با جمع آوري اطلاعات و جاي دادن اطلاعات در دل روايت هاي محتمل و مهمتر از آن علاقمند و آماده براي چالش با سياستگذاران.

به واقع، در فضاي استراتژيك نامشخص توان پرسيدن سوال هاي مناسب از سياستگذاران در مورد عملكردشان به مراتب ارزشمندتر از توان فراهم آوردن پاسخ هاي اطمينان بخش غيرواقعي باشد.

اين مدل جديد سياستگذاران را به تغيير واخواهد داشت. آنان ديگر نمي توانند عقب بنشينند، منتظر دريافت اطلاعات بمانند و وقتي امور به سمت و سوي غلطي بروند جامعه اطلاعاتي را متهم كنند. آنان بايد جايي به اطلاعات در برنامه شلوغ خود اختصاص داده و به مشاركت دادن جامعه اطلاعاتي در "داد وستدي " واقعي رغبت نشان دهند.

*هزينه‌هاي به مراتب بيشتر از دستاوردها در جامعه اطلاعاتي

همانطور كه گفته شد اين امر مستلزم تبيين مدل اطلاعاتي جديدي است. شكي وجود ندارد كه بزرگان اين جامعه در تلاشند تا خود را با اين شرايط وفق دهند اما آيا جامعه اطلاعاتي انتخاب ديگري هم دارد؟ آيا بايد به انجام كاري كه هميشه انجام داده و به نتيجه اي متفاوت اميد داشته باشند(تعريف انيشتين از ديوانگي)؟

جوش كربل، از هواداران اصلاح ساختار دولتي است و از كهنه كاران پنجاه ساله جامعه اطلاعاتي است. اين ستون نويس امروزي يكي از نويسندگان نوشتاري غيرمحرمانه است كه در شماره دسامبر 2010 نشريه "تحقيق در امور اطلاعاتي " سازمان سيا انتشار يافت.

انتخاب اين روند به معناي محكوم ساختن خود به دليل بودن - به سان سرويس پستي- يك نهاد "ارائه دهنده اطلاعاتي " كه براي جهاني طراحي شده كه ديگر وجود ندارد و اكنون هزينه اش به مراتب بيشتر از تمامي دستاوردهايي است كه به همراه دارد.

براي ديدن اين كه چنين انتخابي نه فقط غيرهوشمندانه -كه ديوانگي است- لازم نيست نابغه (يا حتي افسري اطلاعاتي) باشيد.

جوش كربل، از هواداران اصلاح ساختار دولتي است و از كهنه كاران پنجاه ساله جامعه اطلاعاتي است. اين ستون نويس امروزي يكي از نويسندگان نوشتاري غيرمحرمانه است كه در شماره دسامبر 2010 نشريه "تحقيق در امور اطلاعاتي " سازمان سيا انتشار يافت.

ديدگاه هاي مطرح شده در اين نوشتار باورهاي او است و الزاما مورد تاييد نهادهاي دولتي آمريكا نيست.

بخش ارتباطات تبيان


منبع: فارس

مطالب مرتبط مجموعه : رادیو و تلویزیون
آخرین مطالب سایت