مردي روي بلنداي قلعه

شرکت اسکات فري فيلمز متعلق به برادران فيلمساز اسکات ـ توني و ريدلي ـ در تدارک توليد يک مجموعه تلويزيوني براساس قصه کتاب موفق و ضدجنگ فيليپ کي‌ديك به نام «مردي روي بلنداي قلعه» هستند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

 مردي روي بلنداي قلعه

روايت تلويزيوني جديد از جنگ جهاني دوم

شرکت اسکات فري فيلمز متعلق به برادران فيلمساز اسکات ـ توني و ريدلي ـ در تدارک توليد يک مجموعه تلويزيوني براساس قصه کتاب موفق و ضدجنگ فيليپ کي‌ديك به نام «مردي روي بلنداي قلعه» هستند.

 اين کتاب با حال و هواي علمي ـ تخيلي خود، زماني که در سال 1962 براي اولين بار منتشر شد به سرعت مورد توجه اهالي کتابخوان در کشور انگلستان قرار گرفت و به زبان‌هاي زنده دنيا هم ترجمه شد. برادران اسکات مجموعه تلويزيوني «مردي روي بلنداي قلعه» را براي شبکه تلويزيوني بي‌بي‌سي (که اين روزها با بحران روبه‌روست و برخي از خبرنگاران آن تهديد به اعتصاب کرده‌اند) تهيه خواهند کرد.

 اين مجموعه قرار است در 4 قسمت تهيه شود و هر اپيزود آن حدود يک ساعت طول خواهد کشيد. شرکت فرهنگي الکتريک سپرد پروداكشنز که متعلق به وراث يک نويسنده است در توليد اين مجموعه تلويزيوني همکاري خواهد داشت. برادران اسکات از هاوارد برنتون، فيلمنامه‌نويس و نمايشنامه‌نويس سرشناس دعوت کرده‌اند تا فيلمنامه اقتباسي مردي روي بلنداي قلعه را براساس قصه کتاب ديک بنويسد. هنوز کارگرداني براي امر کارگرداني اين مجموعه انتخاب نشده است و احتمال اين که يکي از برادران اسکات اجراي اين کار را به عهده بگيرد، کم است. قرار شده که پس از پايان يافتن کار نگارش فيلمنامه توسط برنتون، کارگردان مجموعه هم انتخاب و معرفي شود.

برگزيده هوگو اقتباس تلويزيوني مي‌شود

منتقدان ادبي از مردي روي بلنداي قلعه به عنوان يک اثر علمي ـ تخيلي اسم برده‌اند که يک روايت تاريخي را به صورت مستقل و آن گونه‌ كه نويسنده‌اش مي‌خواهد تعريف مي‌كند. به اين ترتيب، اگر چه قصه كتاب براساس واقعيت‌هاي تاريخي نوشته شده، ولي نويسنده علايق شخصي خود را نيز در آن لحاظ كرده و ماجراها را آن گونه كه خود دوست داشته و مايل بوده، تعريف كرده و مورد بحث قرار داده است. كتاب ديك در سال 1963 جايزه معتبر ادبي هوگو را دريافت كرد. قصه اين كتاب زندگي عادي و معمولي مردم را در زير تيغ يك حكومت اقتدارگرا و فاشيستي به تصوير مي‌كشد كه شبيه حكومت آلمان نازي هيتلري است. اما زمان رخدادهاي قصه نه دوران جنگ جهاني دوم، كه 14 سال پس از آن و در سال 1962 اتفاق مي‌افتد. براساس قصه‌اي كه تعريف مي‌شود امپرياليسم ژاپن و آلمان نازي موفق شده‌اند به عنوان نيروي پيروز در جنگ جهاني دوم، جاي پاي خود را در اكثر نقاط جهان محكم كنند و تلاش دارند آمريكاي شمالي را تحت كنترل خود بگيرند. آنها براي كسب موفقيت در اين امر، مبارزه‌اي سخت را عليه يكديگر شروع كرده‌اند.

به اين ترتيب، قصه مجموعه «مردي روي بلنداي قلعه» داراي تعدادي كاراكتر واقعي ـ كه در كشورهاي خود زندگي و فعاليت مي‌كردند و مردم عادي نقاط مختلف جهان آنها را به نام مي‌شناسند ـ و تعدادي كاراكتر خيالي است كه توسط ذهن نويسنده كتاب خلق شده‌اند. بعضي از شخصيت‌هاي قصه يكديگر را از نزديك مي‌شناسند و برخي ديگر به واسطه همين شخصيت‌ها در ارتباط با يكديگر هستند. شخصيت اصلي و محوري قصه فرانك فرنيك است كه در دوران جنگ پنهان شده بود تا از اردوگاه‌هاي مرگ نازي در امان بماند. حالا او بايد در دنيايي كه طرفداران فاشيسم حاكمان اصلي آن هستند، به زندگي خود ادامه دهد و عليه آنها مبارزه كند. جوليانا فرنيك دومين شخصيت مهم قصه است. او همسر سابق فرانك است و با هويت دوگانه خود، نقش مهمي در قصه مجموعه ايفا مي‌كند.

برادران اسکات از هاوارد برنتون، فيلمنامه‌نويس و نمايشنامه‌نويس سرشناس دعوت کرده‌اند تا فيلمنامه اقتباسي مردي روي بلنداي قلعه را براساس قصه کتاب ديک بنويسد.

نوبوسوكه تاگومي، ميسيونر تجاري ژاپني در سان‌فرانسيسكو هم سومين شخصيت مهم ماجراهاست. او با آن كه نمي‌خواهد وارد ماجراجويي‌هاي قصه بشود، ناخواسته به درون رخدادها كشيده شده و يكي از صحنه‌گردانان اصلي نمايش مي‌شود.

يكي از نكات ويژه كتاب فيليپ كي ديك اين است كه خط اصلي قصه آن يك قصه در قصه است و در دل ماجراهاي خود بحث يك كتاب ديگر يعني «آتش بازي كوچك سنگين» (اثر هاوتورن آيندسن) را مطرح مي‌كند. توني اسكات مي‌گويد اين نكته پاشنه آشيل كتاب ديك است و هنگام برگردان تصويري قصه، بايد كاملا مراقب آن بود. به گفته او، اگر اين موضوع قصه در قصه بدرستي مورد توجه قرار نگيرد، لطمه‌اي اساسي به كليت قصه و ماجراهاي آن زده مي‌شود. به همين دليل، طي بحث‌هايي كه با برنتون فيلمنامه‌نويس مجموعه داشته‌ايم و به او گفته‌ايم كه كاملا متوجه اين مساله باشد و تصوير درستي از اين قصه در قصه ارائه دهد.

قصه در قصه نه فيلم در فيلم

در عالم سينما و تلويزيون تا پيش از اين، با فيلم‌ها و مجموعه‌هايي روبه‌رو بوده‌ايم كه يك فيلم در فيلم بوده‌اند و قصه يك فيلم در حال ساخت را در دل قصه خود تعريف كرده‌اند. ولي با موضوعي مثل قصه در قصه طرف نبوده‌ايم. از اين منظر، مجموعه مردي روي بلنداي قلعه از اهميت ويژه‌اي برخوردار است.

در قصه مجموعه، تعدادي از شخصيت‌هاي آن كتاب معروف و پرخواننده آيندسن را در دست دارند و مطالعه مي‌كنند. نام اين كتاب از آيه‌اي از كتاب مقدس انجيل گرفته شده است. خود اين كتاب هم حكم يك قصه در قصه را دارد و حال و هوايي شبيه قصه كتاب ديك دارد. در قصه آيندسن هم بحث جنگ جهاني دوم و پيروزي احتمالي آلمان هيتلري مطرح مي‌شود. شخصيت‌هاي قصه مردي روي بلنداي قلعه يك سري از اقدامات خود را در طول قصه، با الهام از ماجراجويي‌هاي كتاب آيندسن انجام مي‌دهند. اين همان نكته‌اي است كه برنتون هم تعريف تصويري آن را براي صفحه كوچك تلويزيون سخت و مشكل مي‌داند، او مي‌گويد: «من تا قبل از اين فيلمنامه‌ها و نمايش‌هاي زيادي را براي سينما و تلويزيون اقتباس كرده‌ام، اما نوشته ديك چيز متفاوتي است. كتاب او مثل يك شمشير دولبه است و ديد متفاوتي را نسبت به آينده نزديك ارائه مي‌دهد. ارائه اين ديد توام با ترس است، ولي اميد زيادي را در دل خودش دارد. توصيف اين دنياي خاص ـ كه دارد رو به ديوانگي و جنون مي‌رود ـ از يك سو سختي خود را دارد و توصيف قصه در قصه آن، كار نگارش فيلمنامه را مشكل‌تر مي‌كند. بايد كاملا حواسم متوجه اين نكته باشد كه كاراكترهاي قصه ديك در چه شرايطي مشغول انجام كارهاي خود هستند و در چه زماني، ديك آن قصه در قصه را تعريف مي‌كند. فكر مي‌كنم هضم و درك تماشاگران از اين موضوع هم كمي سخت باشد و يك جورهايي آنها را گيج كند. اگر بخواهم يك مثال عيني بزنم، شايد بهتر باشد كه از مجموعه «لاست ‌/‌ گمشدگان» و حال و هواي گيج‌كننده آن اسم ببرم. قصه مجموعه ما هم مانند آن مجموعه، به گونه‌اي است كه روايت منظم و مشخصي ندارد و به همين دليل، بيننده‌اش را در نگاه اول تا حدودي مضطرب و گيج خواهد كرد.»

اسكات چگونه انتخاب مي‌كند

برنتون نويسنده فيلمنامه مردي روي بلنداي قلعه، فارغ‌التحصيل رشته ادبيات از دانشگاه كمبريج است و در سال 1964 موفق به دريافت مدال طلاي چنسلر در زمينه شاعري شد. او كار نمايشنامه‌نويسي را از همان دوران دانشگاه شروع كرد و «نردبان احمق‌ها»ي او با بازي هنرمندان حرفه‌اي به روي صحنه تئاتر رفت. در سال 1968 به عنوان بازيگر و فيلمنامه‌نويس كار خود را آغاز كرد و تا به حال فيلمنامه‌هاي زيادي براي 2 دنياي تلويزيون و سينما نوشته است. از آنجا كه او خودش نيز نويسنده است، كار نگارش بسياري از فيلمنامه‌هاي اقتباسي به او سپرده مي‌شود.

ريدلي اسكات كه در دنياي سينما فيلم‌هاي مطرحي مثل بيگانه، گنگستر آمريكايي، هانيبال و گلادياتور را كارگرداني كرده است، بتازگي جذب فعاليت‌هاي تلويزيوني شده است. حضور او در رسانه تلويزيون به‌عنوان تهيه‌كننده بوده است

فكر توليد يك مجموعه تلويزيوني براساس قصه كتاب مردي روي بلنداي قلعه ديك، اولين بار به ذهن ريدلي اسكات آمد. او كه اهل مطالعه است و بسياري از كتاب‌هاي ديك را خوانده، از دوستداران نوشته‌هاي اوست. اين اولين بار نيست كه ريدلي اسكات براي يكي از محصولات خود به سراغ نوشته‌هاي فيليپ كي ديك مي‌رود. وي سال 1982 درام علمي ـ تخيلي و ماجراجويانه «بليدراند» را براساس قصه نوول ?Do Androids Dreams of Electric sheep اين نويسنده ساخت. اين فيلم كه هريسون فورد را در نقش اصلي داشت فيلمنامه فيلم را 2 فيلمنامه‌نويس فعال سينما براي اسكات نوشتند. قصه فيلم شهر لس‌آنجلس را در سال 2019 به تصوير مي‌كشد. ربات‌ها در اين دوران حضور بسيار زيادي در جامعه دارند و شركت‌هاي صنعتي چندمليتي اوضاع را تحت كنترل خود دارند. اما ربات‌ها كه از حضور روي زمين منع شده‌اند، پس از ورود به آن مشكلاتي براي مردم به وجود مي‌آورند و كسي از محل اختفاي آنها خبر ندارد. يك مامور كاركشته وظيفه شكار اين ربات‌ها را به عهده مي‌گيرد. با آن‌كه منتقدان سينمايي فيلم را پسنديدند و هم‌اكنون لقب يك اثر كلاسيك را گرفته، اما تماشاگران استقبال زيادي از آن نكردند و بليد رانر در جدول گيشه نمايش شكست تجاري خورد. اين در حالي است كه هزينه توليد فيلم هم بالا بود. منتقدان سينمايي، بليد رانر را فيلمي پيشرو معرفي كردند كه چند دهه زودتر و جلوتر از زمان خود ساخته شده است. در بازار دي‌وي‌دي، 7 نسخه متفاوت از اين فيلم پخش شد و ريدلي اسكات در زمان اكران عمومي آن گفت كه اين فيلم همان چيزي نيست كه قصد ساخت آن را داشته است. اختلاف او و تهيه‌كنندگان فيلم باعث شد تا وي نظارت نهايي را روي تدوين آن نداشته باشد. نسخه مورد نظر اسكات در سال 1992 با عنوان «بليد رانر: تدوين كارگردان» به بازار آمد.

ريدلي اسكات كه در دنياي سينما فيلم‌هاي مطرحي مثل بيگانه، گنگستر آمريكايي، هانيبال و گلادياتور را كارگرداني كرده است، بتازگي جذب فعاليت‌هاي تلويزيوني شده است. حضور او در رسانه تلويزيون به‌عنوان تهيه‌كننده بوده است

ريدلي اسكات با يادآوري خاطرات مربوط به بليد رانر كار روي نوشته‌هاي فيليپ كي ديك را خشنودكننده و دوست‌داشتني ارزيابي مي‌كند. به گفته او: «در قصه‌هاي ديك چيزهايي وجود دارد كه آنها را مناسب يك كار سينمايي يا تلويزيوني مي‌كند. از مدتي قبل در فكر آن بودم كه كتاب مردي روي بلنداي قلعه را تبديل به يك كار تصويري كنم. در وهله اول به فكر توليد فيلم سينمايي براساس آن افتادم. ولي حجم قصه كتاب به قدري زياد است كه اگر قرار مي‌شد آن را تبديل به فيلمي سينمايي كنم، مجبور بودم بخش مهمي از آن را كوتاه كنم. ولي اين قصه به گونه‌اي است كه بايد با كمترين حذف يا تغيير ساخته شود. به همين دليل، تصميم گرفتم آن را به صورت يك مجموعه تلويزيوني تهيه كنم. در تلويزيون مي‌توان يك كار 4 ساعته ارائه داد؛ كاري كه در سينما غيرممكن است، هدف ما توليد مجموعه‌اي 4 قسمتي چهار ساعته از اين قصه است. به اين ترتيب، ديگر دليلي وجود ندارد كه بخواهيم چيزي را از كتاب ديك حذف كنيم.»

ريدلي اسكات در شرايطي مجموعه تلويزيوني مردي روي بلنداي قلعه را با همكاري برادرش توني تهيه مي‌كند كه صحبت‌هايي هم درباره احتمال توليد نسخه تلويزيوني جديد رابين هود با كارگرداني او شنيده مي‌شود. نسخه جديد سينمايي اين درام ماجراجويانه تاريخي فصل بهار روي پرده سينماها رفت و قرار بود قسمت دوم آن هم توليد شود. ولي عدم موفقيت مالي آن در جدول گيشه نمايش (فيلم با هزينه‌اي 200 ميليون دلاري در سينماهاي آمريكاي شمالي فقط 130 ميليون دلار فروش كرد)‌ باعث شد تا كمپاني يونيورسال از توليد قسمت دوم آن منصرف شود. از آنجا كه فيلمنامه قسمت دوم در حال نگارش بود و هزينه زيادي صرف ساخت و خلق دكورها و لباس‌هاي فيلم شده بود، تهيه‌كنندگان «رابين‌هود» به اين فكر افتادند كه قسمت دوم را به صورت يك مجموعه تلويزيوني تهيه و توليد كنند. ريدلي اسكات هم فعلا با كليت طرح موافقت كرده و قرار است فيلمنامه مجموعه بزودي آماده شود. ولي تهيه‌كنندگان مجموعه جديد تلويزيوني هنوز نتوانسته‌اند رضايت راسل كرو بازيگر اصلي نسخه سينمايي ـ كه در نقش رابين‌هود راهزن محبوب جنگل‌هاي شروود ظاهر شد ـ را براي ادامه همكاري جلب كنند.

اسكات كه در دنياي سينما فيلم‌هاي مطرحي مثل «بيگانه»، «گنگستر آمريكايي»، «هانيبال» و «گلادياتور» را كارگرداني كرده است، بتازگي جذب فعاليت‌هاي تلويزيوني شده است. حضور او در رسانه تلويزيون به عنوان تهيه‌كننده بوده است.

او اولين بار سال 2005 به عنوان تهيه‌كننده، برنامه نمايشي «شماره‌ها» را كار كرد. پخش اين برنامه تا سال 2010 ادامه داشته و استقبال تماشاگران آن را تبديل به يكي از كارهاي موفق تلويزيوني كرده است. اين درام شبكه تلويزيوني سي.بي.اس تا به حال 6 فصل 13 اپيزودي را پشت سر گذاشته است. نيكلاس فالاچي خالق مجموعه است و قصه آن درباره يك مامور ويژه اداره پليس به نام دان اپس (با بازي راب مورو) است كه همراه برادر پليس خود، يك سري معماي جنايتكارانه را براي اداره مركزي پليس حل مي‌كند. مورو بازيگر اصلي مجموعه و مسوول بدلكاري‌هاي آن، تا به حال موفق به دريافت چندين جايزه مراسم جوايز تلويزيوني (همچون امي و گلدن گلوب) براي اين مجموعه شده است.

ريدلي اسكات سال قبل برنامه «همسر خوب» را براي شبكه سي.بي.اس تهيه كرد كه پخش آن هنوز ادامه دارد. قصه اين مجموعه درباره زندگي خانوادگي يك وكيل دعاوي و مشكلات كاري و خانوادگي اوست. سومين كار تلويزيوني اين فيلمساز انگليسي‌تبار در مقام تهيه‌كننده ستون‌هاي زمين است كه براساس قصه كتابي از كن‌فولت به همين نام ساخته مي‌شود و 8 اپيزود دارد. اين مجموعه با همكاري يك شبكه تلويزيوني كانادايي تهيه شده است. در اين درام تاريخي كه قصه زندگي مردم انگلستان قرن چهاردهم ميلادي را تحت تسلط كليسا به نمايش مي‌گذارد، يان مك شين بازيگر كهنه‌كار سينما نقش اصلي را بازي كرده است. ريدلي اسكات تمام اين مجموعه‌هاي تلويزيوني را با همكاري برادر خود توني تهيه كرده است.

شركت اسكات فري فيلمز هنوز زماني براي شروع كار فيلمبرداري مردي روي بلنداي قلعه تعيين نكرده است. اما پيش‌بيني مي‌شود توليد آن اواخر فصل بهار 2011 شروع شود تا براي نمايش عمومي تلويزيوني در اوايل سال 2012 آماده شود.

ترجمه: کيکاووس زياري/ جام جم

تنظيم براي تبيان : مسعود عجمي

مطالب مرتبط مجموعه :
آخرین مطالب سایت