فقیه سیاسی

نگاه امام خمینی به ویژگی های فقیه
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

فقیه سیاسی

نگاه امام خمینی به ویژگی های فقیه

 

از منظرى كه امام خمینی به فقه مى نگرد در واقع دو هدف را دنبال مى كند:

1. جايگاه فقه و فلسفه كاوشهاى فقهى

 2. آشنا كردن فقيهان با مسووليت خطير و واقعى خود.

دراين ديدگاه فقيه تنها تعهدى علمى و نظرى ندارد بلكه خود را با وظيفه اى عينى و عملى روبرو مى بيند.

تنها بار تهذيب و تخليق خود نمى كشد مسوول نشان راه فراسوى امت است چه اين كه فقيهان در جايگاه انبياء و بر مسووليت ايشانند.

به فرموده امام رضا( ع) :

(منزله الفقيه فى هذا الوقت كمنزله الانبياء فى بنى اسرائيل)

(منش و كنش فردى ندارد چرا كه تمام شوون حياتش الگوى خلق است و هويتش نيز در جمع)

با اين ديدگاه وقتى به فقيه مى نگريم وى را در جايگاه و مسووليتى مى بينيم كه از يكسو فهم و حل معضلات و تبيين تئوريهاى فقه را بر عهده دارد و از سوى ديگر كارگزار فقه اسلام و مسؤول اجراى احكام و اداره جامعه است . فقه دراين تعريف ويژگيهايى را مى بايد كه از منظر نوشتار و گفتارامام به آنها مى نگريم :

1. دين شناس :

در آغاز واژه فقه و تفقه به معناى فهم وانديشه در مجموع معارف دينى به كار مى رفت . فقیه در نگاه احاديث عالمى بود كه همه ابعاد دين را به خوبى بشناسد و با آگاهيهاى گوناگون دينى آشنا باشد. اما تسرفى كه به تدريج در معناى فقه صورت پذيرفت موجب گرديد ذهنيت و تصور نادرستى از جايگاه فقاهت و فقيه دراسلام به وجود آيد.آنچه موجب گرديداين تصور نادرست در اذهان راسخ گردد و فقه به شناخت احكام معرفى و رواج يابد سيره و عمل برخى از علماء بود كه تمام كوشش علمى آن به فهم و دريافت احكام محدود مى گشت .

امام با بيان اين واقعيت در حوزه ها آن را يكى از راههاى مسخ فرهنگ اسلام توسط استعمار مى داند.

از ديدگاه امام فقيه كسى است كه همه معارف و تعاليم زندگى ساز اسلام را بشناسد. علاوه مقام فقاهت را شايسته آن فقه آشنائى مى داند كه همه عرصه هاى دين را قلمرو تلاش علمى خويش در آورد:

فقيه به كسى اطلاق مى شود كه نه فقط عالم به قوانين و آيين دادرسى دراسلام بلكه عالم به عقايد و قوانين و نظامات واخلاق باشد يعنى دين شناس به تمام معنى كلمه باشد .

2. پيوند بااجتماع و سياست:

فقيه پس ازاين كه آشنايى كامل به فقه و معارف اسلامى پيدا كرد و در دين بينا گشت مى بايست به صحنه اجتماع گام بنهد و دستورات و قوانين اسلام را به مرحله تحقق واجراء برساند در سياست و مسائل سياسى وارد گردد واداره امور مسلمين را سامان بخشد امام كه براستى وارث نبى بود و بحق بر رسالت انبياء شيوه خويش را درايفاى اين رسالت اين گونه ترسيم نمود:

[من از آن آخوندها نيستم كه دراين جا بنشينم و تسبيح دست بگيرم ! من پاپ نيستم كه فقط روزهاى يكشنبه مراسمى انجام دهم و بقيه اوقات براى خود سلطانى باشم و به امور ديگر كارى نداشته باشم] .

فقيه نبايد در حصار حوزه و محيط دانش و بيگانه با هر چه غير از آن تنها پاسدار روح دينى و رفتار عبادى خويش باشد.

او بايد بدعتها و مفاسد اعتقادى و سياسى ابليسان را به درايت بشناسد و با آگاه كردن مردم به رجم آنان بپردازد و از حريم دين پاس بدارد. 

امام وقتى كه ويژگيهاى فقهيان را در دنياى پرآشوب كنونى توصيف مى كند مى نويسد:

[مجتهد بايد به مسائل زمان خوداحاطه داشته باشد. براى مردم و جوانان و حتى عوام هم قابل قبول نيست كه مرجع و مجتهدش بگويد: من در مسائل سياسى اظهار نظر نمى كنم . آشنايى به روش برخورد با حيله ها و تزويرهاى فرهنگ حاكم بر جهان داشتن بصيرت و ديداقتصادى اطلاع از كيفيت برخورد بااقتصاد حاكم بر جهان شناخت سياستها و حتى سياسيون و فرمولهاى ديكته شده آنان و درك موقعيت و نقاط قوت و ضعف دو قطب سرمايه دارئو كمونيزم كه در حقيقت استراتژى حكومت بر جهان را ترسيم مى كنند از ويژگيهاى يك مجتهد جامع است].

و در فرازى ديگر روى آورى فقيهان را به مسائل سياسى و صحنه اجتماع را راه اساسى براى ارائه اسلام راستين و اثبات توانائى احكام آن در اداره اجتماع مى داند.

بنابراين بر فقيه است كه سياستهاى حاكم بر جامعه خود و جهان را هوشمندانه بشناسد و باايجاد پايگاه و پيوندهاى اجتماعى به هدايت جامعه بپردازد.

ادامه دارد...


منبع:فصلنامه حوزه                                       تنظیم:نقدی-حوزه علمیه تبیان
مطالب مرتبط مجموعه : نهضت روحانیت
آخرین مطالب سایت