غذا خوردن زیر نور ماه
غذا خوردن زير نور ماه
از فست فود و کله پاچه تا نان سنگکي شبانه روزي؛ غذاخوري هاي 24 ساعته هر شب شلوغ تر مي شوند.
"لقانطه" را که ساختند. خيلي ها گفتند فقط "ديوانگان" مي روند آن جا غذا بخورند! اما اولين رستوران "طهران" خيلي زود پاتوق عصرگاهي آدم هاي "عاقلي" شد که دور استخر بزرگي مي نشستند و طعم کباب را با پياز و ريحان و نان داغ زير زبان مزمزه مي کردند. آن موقع هيچ کس فکرش را نمي کرد که چند دهه بعد رستوران ها، فست فودها و غذاخوري هاي پايتخت مثل قارچ در خيابان ها رشد مي کنند و به سرعت در سراسر ايران فراگير مي شوند. رستوران ها که زياد شدند، کمکم پديده هاي جديد هم از راه رسيدند؛ تنوع بوي غذاها از تنوع بوي عطر فروشي ها بيشتر شد بعضي ها طعم غذاهاي از آب گذشته را در رستوران هاي فرنگي چشيدند. بعضي ها هم رستوران گردي را به فرهنگ عمومي شان ضميمه کردند. رستوران داران هم وقتي ديدند شکم گرسنه وقت و بي وقت نمي شناسد، ساعت کارشان را افزايش دادند و مدتي بعد هم 24 ساعته متولد شدند. حالا هم دعوا سرهمين شبانه روزيها است رستوران دارها مي گويند که شهرمان به 24 ساعته ها نياز دارد و پليس مي گويد وجود آن ها براي شهر ضرورتي ندارد فعلا که کاسه کوزهها را سر جوانان شکسته اند. متهم اصلي آن ها هستند؛ همان هايي که نصفه شب شال و کلاه مي کنند و پاي ثابت 24 ساعته ها مي شوند. ما در اين مطلب سراغ اين مساله رفته ايم؛ چرا به تعداد انگشتان دو دست رستوران فست فود و طباخي شبانه روزي نداريم؟
سرآشپزان هميشه بيدار
تا بوده، ماجراي پُر کردن شکم هم بوده فقط شکل و روشش کمي فرق کرده است. قديمي ها يک صبح تا شب وقت مي گذاشتند تا يک خورش جاافتاده سر سفره بگذارند. بعد هم بقيه اهل سفر مي خوردند و حالش را مي بردند اما حالا اوضاع عوض شده ياد گرفته ايم وقت، طلاست؛ همين بهانه هم براي مشتري پروپاقرص رستوان ها و فست فودها شدن کفايت مي کند. البته قاعده همان قاعده است؛ غذا براي ما هم مهم است، با اين تفاوت که حالا رستوران ها هم مهم شدهاند. بعضيها شدهايم يک رستوران گرد حرفهاي که وقت و بي وقت مهمان سالن هاي غذاخوري اين شهر مي شويم تا دلي از عزا در بياوريم. شب و روزش هم فرقي نمي کند. مهم شکم مان است که چه وقتي اظهار گرسنگي کند. نيمه شب هم که باشد باز هم بايد به اظهاراتش توجه کنيم اما در پايتخت بي در و پيکرمان چند رستوران شبانه روزي وجود دارد؟ و حال و روز اين رستوران ها چطور است؟ پرسه شبانه ما پاسخي است به اين سوال ها.
يک و نيم نصفه شب است وارد خيابان وليعصر(عج) مي شوي، پرنده هم پر نمي نزند جايي که ميانه روز جاي سوزن انداختن ندارد. پيدا کردن رستوران در اين خيابان، کار زياد سختي نيست. البته اگر هوا روشن باشد. تعداد فست فودها و رستوران ها در طولاني ترين خيابان پايتخت آن قدر زياد است که به فاصله چند صدمتر مي توان مشتري يکي از آن ها شد. اما حالا شب است و تاريکي بر همه چيز سايه انداخته. درست است که طي روز بين سرآشپزها براي فتح شامه ها و جذب مشتري بيشتر جنگ است ولي شب تعداد رستوران ها آن قدر کم است که همه فاتح اين ميدان هستند.
هنوز تا تقاطع خيابان زعفرانيه، فاصله زياد است ولي باز بودن يک مغازه از دورترها پيداست. مغازهاي که از همان دورترها هم مي توان حدس زد که احتمالا بايد يک رستوران باشد. رستوران "لمزي" در اين موقع شب، غذاي ايتاليايي سرو مي کند براي خلقالله. شب بيداران هم استقبال مي کنند؛ اين را تعداد خودروهاي لوکس پارک شده کنار رستوران خيلي زود لو مي دهد. دکوراسيون قرمز رنگ رستوران و نورپردازي داخل آن با اين سياهي شب، بيشتر از هر چيز ديگري توي چشم است. صداي موزيک داخل سالن، آرام و جذاب است، البته شايد وقتي از بي صدايي بيرون آمده باشي، اين طور به نظر مي رسد. تقريباً نيمي از ميزها اشغال شدهاند. با يک نگاه گذرا هم مي توان فهميد که سهم جوانان ميان اين مشتريان شبانه بيشتر است. خيلي شکمو به نظر نمي رسند معلوم است که در يک گشت و گذار شبانه راه شان به اين رستوران افتاده است. دوباره به ساعتت نگاه مي کني؛ عقربهها به سرعت در تعقيب يکديگرند و ساعت يک و پنجاه دقيقه را نشان مي دهند؛ "کارمان خيلي با روز فرقي نمي کند، ولي وقتي در هيچ جاي شميران اين موقع شب رستوران پيدا نشود، خب، معلوم است که سرمان شلوغ مي شود". اين را مدير رستوران مي گويد که راضي به گفتن اسم و رسمش نيست. بيشتر مشتريان 12 شب به بعدش را مي شناسد. کارکنان کيشيک بيمارستان ها، خبرنگاران و خارجي هاي مقيم تهران را به عنوان اقشار پروپاقرص رستوران شبانه روزي اش معرفي مي کند؛ "شايد بعضي وقتها ضرر هم بدهيم! ولي هدف مان جلب رضايت مشتري است بالاخره شايد يک نفر اين موقع شب گرسنهاش شود بايد از گشنگي بميرد!"
بقيه دورغ مي گويند
غذاي نسبتاً گران ايتاليايي را بي خيال مي شوي و به دنبال غذاي وطني به سمت ميدان توحيد مي روي. شنيدهاي که معروف ترين و البته قديمي ترين رستوران شبانه روزي پايتخت در اين ميدان قرار دارد. "هپيبرگر" را خيلي ها به همين 24 ساعته بودن مي شناسند، فستفودي که شايد در هياهوي روزانه ميدان توحيد کمتر ديده شود ولي شب به راحتي جلب توجه مي کند؛ آن هم با تابلوي بزرگي که رويش نوشته اند؛ "شبانه روزي".
چند دقيقه از بيرون، رفت و آمدها را زير نظر مي گيري. ساعت 30: 2 دقيقه نيمه شب است و صندلي هاي چوبي رستوران هر چند دقيقه پُر و خالي مي شوند. عدهاي مي روند و عدهاي ديگر بلافاصله جاي شان را پُر مي کنند. کنجکاو مي شوي که داخل چه خبر است. وارد که مي شوي، مسوول سفارش گيري اولين کسي است که با او مواجه مي شوي؛ "اصل فروش ما از ساعت دو تا چهار است. هر کس ادعاي شبانه روزي دارد دروغ مي گويد. تنها فستفود شبانه روزي تهران ما هستيم. بقيه نهايتا تا ساعت سه فعاليت دارند. مجوزش را ندارند که بخواهند بيشتر باز بمانند. اما ما 24 ساعته فعاليت مي کنيم. امتحان کنيد. هر وقت مشتري بيايد غذا داريم...". حرف هايش هنوز تمام نشده که صداي خنده هاي بلند چند جوان تمام سالن غذاخوري را پُر مي کند ناخودآگاه خيلي از چشم ها به سمت آن ها مي چرخد ولي آن ها توجهي به اين نگاه هاي کنجکاو ندارند. انگار اين جا هم حضور جوانان پُررنگ تر است.
اما رمز 24 ساعته شدن هپيبرگر چيست؟ اين سوالي است که مسوول سفارش گيري با صداقت به آن پاسخ مي دهد: "صاحب اينجا خودش رئيس اتحاديه اغذيه فروشها است. گرفتن مجوز به اين راحتي ها نيست. خيلي سخت است. بالاخره شبانه روزي بودن يک رستوران دردسرهايي دارد. همان طور که شبها ممکن است خيلي ها به غذا احتياج داشته باشند و بخواهند از رستوران هاي 24 ساعته استفاده کنند، خيلي ها هم هستند که طي همين شب دنبال شر مي گردند".
24 ساعت کباب داغ
خيابان ستارخان را به سمت غرب مي روي ساعت نزديک سه نيمه شب است و مي خواهي خودت را به رستوراني برساني که در سايتهاي اينترنتي اسمش را به عنوان "رستوران شبانه روزي زيتون" ديده اي هنوز چند صدمتري به تقاطع خيابان بهبودي باقي مانده که سرو کله رستوران مورد نظرت پيدا ميشود ويژگي اين جا را بزرگ روي تابلواش زد اند؛ "نان سنگک تنوري داغ، کباب داغ".
فرقي نمي کند هر ساعتي از شبانه روز که بروي، بساط سنگک داغ کبابي زيتون به راه است. جواد صفري، سرآشپز و صاحب اين کبابي کوچک خيابان ستارخان، همان ابتدا برنامه کاريش را رو مي کند؛ "تا ساعت سه نيمه شب کباب داريم. از آن به بعد هم تا ده صبح حليم تقديم تان مي کنيم. نانسنگک داغ هم هر موقع بياييد داريم، نان داغ و کباب داغ 24 ساعته هستيم".
صفري مهم ترين مشکل رستوران هاي شبانه روزي را تامين امنيت مي داند؛ "مجبوريم نگهبان محله داشته باشيم. نصف شب هزار جور آدم مزاحم پيدا مي شود. اگر اين نگهبانان نباشند، با خيال راحت کار نمي کنيم، مشتريان هم احساس امنيت نمي کنند".
يک کاسه حليم داغ مهمان سرآشپز هميشه بيدار اين رستوران شبانه روزي مي شويم. بيرون که مي آييم هوا گرگ و ميش است. خودروها کم کم دارند جان مي گيرند، آدم ها و شهر هم که با زنده شدن هر دوي اين ها بايد دوباره زنده شود.
اگر مي خواهيد با کارشناسان تغذيه ي سايت درباره رژيم هاي غذايي مشورت کنيد، اينجا را کليک کنيد.
براي شرکت در بحث هاي انجمن سايت مرتبط با بهداشت و سلامت، اينجا را کليک کنيد.
اگر مي خواهيد با فوت و فن آشپزي آشنا شويد، اينجا را کليک کنيد.
*مطالب مرتبط:
درباره غذاهاي آماده بيشتر بدانيد
چرا فست فود اين قدر مغضوب است؟
غذاهاي آماده و فوري را کم بخوريد (Fast Foods)
سالمسازي ساندويچ؛ چرا و چگونه؟
بخش تغذيه و سلامت تبيان