مبارزه با جريانهاي انحرافي و تبيين اصول متقن علمي

دوران حيات پر برکت امام پنجم(ع) را بايد مقطع سرنوشت ساز مبارزه با جريانهاي انحرافي و تبيين اصول متقن علمي از سوي امام شيعيان دانست. به گونه اي که پيشواي پنجم طي مدت امامت خود، در همان شرايط نامساعد، به نشر و اشاعه حقايق و معارف الهي پرداخت، مشکلات علمي را
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

مبارزه با جريانهاي انحرافي و تبيين اصول متقن علمي

 

دوران حيات پر برکت امام پنجم(ع) را بايد مقطع سرنوشت ساز مبارزه با جريانهاي انحرافي و تبيين اصول متقن علمي از سوي امام شيعيان دانست. به گونه اي که پيشواي پنجم طي مدت امامت خود، در همان شرايط نامساعد، به نشر و اشاعه حقايق و معارف الهي پرداخت، مشکلات علمي را تشريح نمود و جنبش علمي دامنه داري را به وجود آورد که دامنه تأثير شگرف آن تا مدتها جامعه اسلامي را از خود متأثر ساخت. بررسي فراز و نشيبهاي اين دوره موضوع گفتگوي ما با دکتر حسين ايزدي عضو هيأت علمي دانشگاه باقرالعلوم(ع) است که تقديم حضورتان مي کنيم:

 

* آقاي دکتر لطفاً در ابتداي اين گفتگو اشاره اي به شرايط خاص سياسي جامعه اي که امام باقر(ع) در آن مي زيستند، داشته باشيد.

** دوران زندگي امام باقر(ع) دوران خاصي براي شيعيان است؛ اين دوره با حکومت ده نفر از خلفاي اموي از معاويه تا هشام ابن عبدالملک مقارن است و دوران 19 ساله امامت ايشان نيز با حکومت پنج خليفه اموي از وليد تا هشام همراه است. ايشان در تمام دوران عمر با برکت خويش در مدينه ساکن است و تنها يکبار به شام سفر مي کند. در دوران زندگي و امامت حضرت شرايط خاصي بر جامعه اسلامي ايجاد شده بود. امويان پس از استقرار خويش و از زمان معاويه به بعد سياستهاي ضد علوي و ضد اسلامي بسيار خشني را دنبال مي کردند، ضمن آنکه سيره حاکمان اموي نيز بر اساس کشورگشايي و توسعه طلبي استوار بود.

واقعيت آن است که امويان از خلافت تنها عنوان آن را يدک مي کشيدند و اين نهاد را به نظام سلطنتي و موروثي تبديل کرده بودند و از آن به عنوان ابزاري براي کسب قدرت، ثروت، شهرت و استفاده از مسايل دنيوي مي نگريستند. آنها با توجه به توان نظامي خود توانسته بودند فتوحات گسترده اي به دست آورده و سرزمينهاي زيادي را فتح کنند. اين فتوحات سهم قابل توجهي از غنايم و ثروتها را نصيب دربار و دمشق؛ پايتخت امويان سرازير کرده بود و آنها از اين مسأله نهايت سؤ استفاده را مي کردند.

 

* تمام دوره حاکمان اموي اينگونه استبدادي و توام با فشار است؟

** نه، دوران امويان دوران استثنايي هم دارد و آن خلافت عمر بن عبدالعزيز است که تنها سه سال ادامه مي يابد. در اين مدت بخشي از محدوديتها و فشارها کاهش مي يابد؛ براي مثال به شيعيان و يا غيرمسلمانان آزادي نسبي داده مي شود.

وي شيوه هاي اصلاح طلبانه اي را دنبال مي کند و در نامه اي فدک را به امام(ع) و خاندان فاطمي باز مي گرداند. لعن به امام علي(ع) را که معاويه و امويان سنت کرده بودند ممنوع مي کند و علاوه بر آن ممنوعيت نقل حديث و کتابت آن را لغو مي کند و دستور کتابت حديث را صادر مي کند.

در دوره هشام ابن عبدالملک «تقيه» مهمترين سياست امام بود. در عين حال هشام از موقعيت و جايگاه و ميزان تأثيرگذاري امام(ع) بخوبي آگاه بود. او در زمان ولايتعهدي خود با واقعه شگرف حج امام زين العابدين(ع) مواجه مي شود که در پي آن فرزدق شعر حماسي و چکامه بلند خود را براي وي مي خواند.

* ممنوعيت نقل و کتابت حديث براي چه ايجاد شده بود؟

** براي آن که رذايل اخلاقي و احاديثي که از آنها در تاريخ به جاي مانده است و ماهيت ايشان را براي مسلمانان روشن مي کند ثبت نشود و در تاريخ و در اذهان مردم باقي نماند.

 

* مشکلات و چالشهايي که امويان در اين زمان با آن مواجه مي شدند چه بود؟

** طبعاً درگيريها و اختلافات قبيله اي که امويان خود باعث آن بودند شکل مي گرفت؛ مثلاً آنها مفاخرات، رقابتها و ارزشهاي جاهلي را با تمام ماهيت جاهلي خود مجدداً احيا کرده بودند و طبعاً اين مسأله زمينه ساز بحرانها و رقابتهايي در داخل حاکميت اموي و ميان تيره ها و طوايف مختلف عرب اعم جنوبي ها و يا شمالي ها ايجاد کرده بود. خلفاي اموي در تعيين جانشينان خود از زمان عبدالملک به بعد با مشکلاتي مواجه شدند و دچار تنش ها و درگيري هاي زيادي مي شوند. به نحوي که در سال 126 هجري قمري، وليد بن عبدالملک را به قتل مي رسانند و با يزيد بن عبدالملک رقابت مي کنند. اين فضاي نابسامان رقابت در داخل خاندان اموي که به سوي جاهليت و ارزشهاي جاهلي تمايل داشت از سويي و فشاري که اين خاندان بر مردم وارد مي کرد از ديگر سوي باعث بروز عکس العمل هايي در ميان مردم سرزمينهاي مختلف اسلامي شد و مردم را وادار به عکس العمل هاي مختلف و حرکتهايي در راستاي برهم زدن و نابودي فضاي غيراسلامي و انساني امويان نمود.

بسياري از اين حرکتها بر اساس احساس و شور انقلابي ايجاد مي شد که متأسفانه به شکست منجر مي انجاميد. اين حرکتها اعم از آن که از سوي عناصر انقلابي و يا از سوي اعراب تدارک مي يافت امويان را با چالش هايي جدي مواجه مي ساخت. در اين حرکتهاي سازمان يافته عباسيان يکي از مهمترين گروههاي مخالفي به شمار مي رفتند که به دقت تمام در سرزمينهاي اسلامي حرکت خزنده و آرامي را پيش برده و مي کوشيدند از احساسات جامعه اسلامي در مخالفت با امويان استفاده کرده و قدرت را به دست بگيرند. در چنين بستري امويان در پي تثبيت قدرت خود هستند و با هر حرکت مخالف برخورد کرده و با نظام سرکوبگرانه خود سعي در آرام کردن آن دارند.

 

* اين نظام همواره و در همه مقاطع شدت دارد؟

** ببينيد، هر چه اين فشار به اواخر دوره اموي نزديک مي شود ديگر پاسخگوي نياز امويان براي تثبيت قدرت نيست و همين مسأله نشان مي دهد که اين نظام سرکوبگرانه رو به تحليل مي رود. در عين حال در مقطعي با حضور شخصيتهايي چون عبيدا... ابن زياد، حجاج ابن يوسف ثقفي و يوسف ابن عمرثقفي تشديد مي شود و اين عده سعي در تثبيت خلافت اموي داشته و با حرکتهاي ضد اموي برخورد جدي مي کنند.

شهر مدينه بارها در زمان امويان واکنشهاي خود را عليه اين حکومت نشان داده بود و در دوران نهضت امام حسين(ع) شهر مدينه بسيار فعال بود. بازگشت کاروان اسراي کربلا و ورود آنها به اين شهر ولوله اي را در شهر ايجاد مي کند که در شناساندن و تضعيف ماهيت امويان بي تأثير نبوده است. بعد از آن واقعه حره و قيام مردم اين شهر شکل مي گيرد و در آن امويان با اقدامي خشن و خونين به سرکوب اين حرکت مي پردازند و بار ديگر در آن نظام استبدادي ايجاد مي کنند.

 

* نحوه رويارويي امام در چنين شرايطي چگونه است؟

** با توجه به فضاي سرکوبگرانه ايجاد شده گرايش به سوي تقيه و به ظاهر دوري جستن از حرکتهاي سياسي در مدينه شکل مي گيرد. امام باقر(ع) با عمل به تقيه تلاش مي کند تا از حرکتهاي علني سياسي که امکان نابودي جمعيت شيعيان را داشت بپرهيزند. تقيه و دوري از حرکتهاي سياسي که از زمان امام زين العابدين(ع) آغاز شده بود و توسط امام باقر(ع) پيگيري مي شد در زمان امام صادق(ع) و بعد از آن نيز ادامه يافت. البته اين مهم به اين مفهوم نبود که ايشان با فضاي حاکم موافق بودند بلکه ايشان با سکوت و اقدامات پنهاني و توجه به بازسازي عقيدتي و فرهنگي جامعه مبارزه خود را دنبال مي کردند.

امام باقر(ع) در حقيقت جرياني را در دوران حيات پر برکت خود آغاز کردند که اساس آن در گام نخست به شيعيان هويتي مستقل نسبت به جريانهاي مذهبي که در سرزمينهاي اسلامي در حال شکل گيري بود مي داد. تا قبل از امام باقر(ع) شيعيان در مسايل عمومي مذهبي خود همچون ساير مسلمانان عمل مي کردند و چندان تفاوتي ميان آنها وجود نداشت اما از اين زمان با توضيح و تفسيري که امام(ع) از مباني مذهب اسلام بيان مي کنند و به شاگردان خود تعليم مي دهند هويت مستقل سياسي و فرهنگي را براي شيعيان ايجاد مي شود و اين هويت بخشي مستقل جامعه شيعيان در مدينه به ساير سرزمينهاي اسلامي نيز تسري مي يابد.

در واقع امام(ع) از فضاي سياسي ايجاد شده اواخر دوره امويان که در حال تنش هاي داخلي و مقابله با آغاز نهضت بني عباس بودند براي ايجاد اين نهضت علمي و فرهنگي نهايت استفاده را برده و مدينه را به کانون برجسته دانش و فرهنگ مي کنند. به نحوي که غالب مورخان و شرح حال نويسان از ايشان به شکافنده علوم ياد مي کنند. در طي عمر امام(ع) دانش پژوهان و شيفتگان علم، فقه و احکام الهي به مدينه سرازير مي شوند بويژه در زماني که عمر بن عبدالعزيز رفع ممنوعيت کتابت حديث را اعلام مي کند، مشتاقان علم به مدينه مراجعه مي کنند. شيخ طوسي در کتاب رجال خود از 466 نفر از شاگردان برجسته امام(ع) ياد مي کند که در زمينه علوم متخصص نزد ايشان تعليم يافته اند. امام(ع) در کنار تقويت پايه هاي فکري و اعتقادي و فرهنگي شيعيان و ارايه هويت کاملاً مستقل فقهي و فرهنگي به آنها ايشان با انديشه هاي مختلفي که در زمينه غلو در مورد ائمه قبلي بيان مي شد و مباحث ارايه شده خوارج در خصوص حکم الهي مقابله مي کردند.

 

* پس از دوره اصلاح و آرامشي که عمر بن عبدالعزيز ايجاد کرده بود چگونه فشارها بر امام(ع) ادامه يافت؟

** در دوره هشام ابن عبدالملک امويان پس از يک دوره فشارهاي داخلي به ثباتي نسبي دست مي يابند و اين دوره را بايد اوج قدرت امويان دانست؛ چنانکه پس از حاکميت هشام ابن عبدالملک شيب سقوط امويان بيشتر مي شود و در پي آن قيام بني عباس علني شده و آنها موفق به انقراض امويان مي شوند. هشام ابن عبدالملک که از اقتداري سياسي برخوردار بود حدود بيست سال خلافت مي کند و به تشديد فضاي استبدادي بيش از همه دامن مي زند؛ به نحوي که «مسعودي» در جلد سوم کتاب مروج الذهب خود مي گويد هيچ زماني مثل زمان هشام در مدينه نشد. طبعاً بخشي از اين سختي متوجه شيعيان و امام پنجم(ع) مي شود. هشام و کارگزاران او رفتار شيعيان را زير نظر داشتند چون مي دانستند مهمترين و سازش ناپذيرترين حرکات توسط شيعيان ايجاد مي شود و براي امويان دردسرساز مي شود و عکس العمل هايي را در ميان مردم مي شود.

در اين دوره «تقيه» مهمترين سياست امام بود. در عين حال هشام از موقعيت و جايگاه و ميزان تأثيرگذاري امام(ع) بخوبي آگاه بود. او در زمان ولايتعهدي خود با واقعه شگرف حج امام زين العابدين(ع) مواجه مي شود که در پي آن فرزدق شعر حماسي و چکامه بلند خود را براي وي مي خواند. همه اين مسايل گوياي اين است که اين خاندان از نفوذ بسيار زيادي در ميان مسلمانان برخوردار بودند. هشام مي کوشد محدوديتهايي را براي امام ايجاد کند، بنابراين ايشان را به دمشق احضار مي کند و جلسه مناظره اي برقرار مي کند و طي آن تلاش مي کند با شبهاتي ايشان را در مباحث علمي شکست دهد که موفق نمي شود.

در يک جمع بندي کلي مي توان ره آوردهاي مبارزات سياسي و علمي امام(ع) را در استوار کردن پايه هاي اعتقادي و ديني مردم، گسترش فرهنگ ديني، فقهي و تبيين احکام شرعي، تربيت شاگردان کارآمد و نقش آفرين در صحنه هاي مختلف فکري و کلامي و اخلاقي، حفظ موجوديت شيعيان از خطر نابودي کامل به دست امويان و مبارزه با تفسير به رأي، الگو دادن به مسلمانان در زمينه هاي اخلاق واقعي، استفاده از پند و موعظه در راستاي اصلاح و مقابله با بدعت گذاراني که در جامعه اسلامي رشد يافته و مشکلاتي را براي مردم ايجاد مي کردند خلاصه کرد. اينگونه بود که با روحيه سازش ناپذيري امام و خطري که امويان از ايشان حس مي کردند ايشان را مسموم و به شهادت مي رسانند.

 

گرو ه دين و انديشه - مهدي ملکي

تنظيم: سيد پيمان صابري


منبع: روزنامه - قدس

در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.
مطالب مرتبط مجموعه :
آخرین مطالب سایت