پايبندي به ژانر و احترام به تماشاگر

فيلم سينمايي «خواب ليلا» اثري قابل قبول در ژانر وحشت محسوب مي شود. نکته قابل تامل در اين فيلم وفاداري به ژانر است و کارگردان حتي براي لحظه يي سعي نکرده براي همسويي تماشاگر از قواعد ژانري تخطي کند. اما اتفاق عجيبي که براي اين فيلم افتاده تبليغات نامناسب ا
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

پايبندي به ژانر و احترام به تماشاگر

گفت و گو با مهرداد ميرفلاح کارگردان خواب ليلا 

فيلم سينمايي «خواب ليلا» اثري قابل قبول در ژانر وحشت محسوب مي شود. نکته قابل تامل در اين فيلم وفاداري به ژانر است و کارگردان حتي براي لحظه يي سعي نکرده براي همسويي تماشاگر از قواعد ژانري تخطي کند. اما اتفاق عجيبي که براي اين فيلم افتاده تبليغات نامناسب است؛ تبليغاتي که به اين واسطه به فروش فيلم لطمه وارد کرده است. مردم کشور ما اساساً از فيلم هاي ترسناک لذت مي برند و به نظر نگارنده تبليغات درست مي توانست تماشاچيان کنجکاو و علاقه مند به سينماي ترسناک را به سالن بکشاند و به اين واسطه فيلم آن گونه که شايسته است مورد توجه قرار گيرد. همواره تبليغات دهان به دهان براي فيلم ها موثر بوده است اما فيلم هايي که در ژانر وحشت ساخته مي شود به دليل اينکه سليقه هاي مختلف را پوشش مي دهند از اين نوع تبليغ ضرر خواهند کرد. با مهرداد ميرفلاح کارگردان خواب ليلا به گفت وگو نشسته ايم که در پي مي آيد.

---

-گويا پروسه توليد فيلم طولاني شده بود؟

توليد چنين فيلمي در ژانر وحشت نسبت به يک فيلم آپارتماني بيشتر زمان مي برد. ما مجبور بوديم کار را بيشتر در شب فيلمبرداري کنيم و مونتاژ و افکت هاي کامپيوتري سختي داشت که در سينماي ايران معمول نيست در نتيجه پروسه توليد اين فيلم با در نظر گرفتن ژانرش معمولي بود.

-پس پروسه اکران شدنش به درازا کشيد؟

بله اين مساله به بيماري توليد در سينماي ايران برمي گردد که بسياري از فيلم ها با آن دست به گريبان هستند.

-يعني فيلم دچار مميزي شده يا تايمش براي اکرانش مناسب نبوده است؟

خير فيلم دچار مميزي نشد ولي در سينماي ايران مشکل اکران همواره وجود داشته است. سينمادارها ترجيح مي دهند فيلمي را اکران کنند که تماشاگر ارتباط سريع تري با آن برقرار کند و همين مساله به فروش فيلم کمک خواهد کرد. البته به نظر من تلويزيون نيز در اين زمينه مقصر است زيرا آنقدر تماشاگر ما را ساده پسند کرده است که تماشاگر به ديدن فيلم هاي ساده عادت کرده و اگر فيلمي ساخته شود که حرفي جدي تر داشته باشد متاسفانه از فروش کمتري برخوردار خواهد بود.

-به فيلمبرداري فيلم خواب ليلا در شب اشاره کرديد. چرا اساساً در کشور ما يکي از المان هاي ساخت فيلمي در ژانر وحشت فيلمبرداري در شب است و کارگردان ها براي القاي فضاي دلهره به شب پناه مي برند؟

کاملاً برعکس نظر شما است. معمولاً يکي از عواملي که مي تواند فيلم را به فضاي ترسناک سوق دهد محيط تاريک شب است.

-اتفاقاً دقيقاً من هم همين نکته را گفتم. صرفاً به دليل اينکه فضاي شب بالذات خوفناک است 90 درصد از فيلم هايي که در ژانر وحشت در کشور ما ساخته مي شوند در شب فيلمبرداري مي شوند.

خير اين مساله به نوع فيلمنامه برمي گردد و ممکن است فيلمنامه يي فضاي شب را نطلبد.

-چرا سينماي ما در پرداختن به فيلم هاي ترسناک دچار مشکل است و حتي کارگردان هاي بزرگ ما نتوانستند در اين ژانر موفق عمل کنند؟

به نظر من به دليل اينکه اين فيلم ها با فيلم هاي ترسناک غربي مقايسه مي شود ضعيف به نظر مي رسند. ببينيد ما به دليل مسائل اخلاقي که در کشورمان وجود دارد آن گونه از سينماي وحشت غرب را نمي توانيم داشته باشيم زيرا فرهنگ ما نمي پذيرد. اگر يک فيلم وسترن هم در نظر بگيري مثلاً جان وين يک اسلحه از جيبش بيرون مي آورد و همزمان 10 نفر را مي کشد. اگر يک هنرپيشه ايراني اين کار را بکند از نظر شما خنده دار نخواهد بود؟

-البته پرداخت بسيار مهم است. گاه در اين ژانرها که اشاره کرديد در سينماي ايران شاهد پرداخت هاي کاريکاتوري هستيم که تماشاگر را پس مي زند.

ما عادت کرده ايم که به سينماي خارجي نگاه ديگري داشته باشيم. مثلاً صحنه يي از يک فيلم خارجي را تحسين مي کنيم اما اگر يک هنرپيشه ايراني همان کار را با همان تکنيک انجام دهد از نظر ما مسخره است زيرا آن حرکات اصلاً در فرهنگ و ذات فيلمنامه نويسي ما نيست.

-در خواب ليلا براي اينکه تماشاگر صحنه ها را بپذيرد از المان هاي ايراني استفاده شده است.

بله کاملاً ايراني رفتار شده. حتي نشان دادن پس زمينه قجري براي اين است که فيلم ترسناک از نوع ايراني ساخته شود.

-البته من فکر نمي کنم صرفاً فاصله سينماي ما در ژانر وحشت با سينماي هاليوود به فرهنگ برگردد.

بله بحث تکنيک نيز بسيار حائز اهميت است. متخصصاني که در سينماي هاليوود کار مي کنند در سينماي ايران وجود ندارند. در خواب ليلا صحنه يي است که دختر بچه ليلا را مي چرخاند و به طرف پنجره پرت مي کند. براي اينکه 30 ثانيه اين صحنه را فيلمبرداري کنم مجبور شدم بروم آهنگري ابزاري را تهيه کنم که فيلمبردارم بتواند بچرخد و... در صورتي که مهيا کردن چنين وسيله يي در سينماي خارج به راحتي يک تلفن زدن است. ما در زمينه وسايل حرکت در سينماي ايران کاملاً فقير هستيم و بايد فيلم هايي مثل خواب ليلا را تحمل کنيم و بتوانيم اين ابزار و متخصصان را پرورش دهيم تا سينماي ما در اين ژانر حرفي براي گفتن داشته باشد.

-در سينماي ما اصولاً وفاداري به ژانر بسيار کم ديده مي شود، شايد به اين دليل که تماشاگر ما بي حوصله تر از آن است که 90 دقيقه يک ژانر را تحمل کند اما در خواب ليلا اين ريسک مي شود که فيلم صرفاً در ژانر دلهره جلو برود.

ببينيد صرفاً بحث تماشاچي و کارگردان نيست. در پاره يي مواقع آنقدر فيلم هاي نازل به خورد تماشاگر مي دهند که به طور طبيعي سطح سليقه اش به گونه يي پايين مي آيد که اگر غير از آن را ببيند به سرعت عکس العمل نشان مي دهد. مسلماً خواب ليلا در مرحله پخش با ريسک بالايي روبه رو است. ما اين ريسک را پذيرفتيم که در همان ژانر باقي بمانيم و اين مساله صرفاً به احترام ما به تماشاگر برمي گردد.

-به نظر من معصوميت چهره زارع هرگز در فيلم ها و انتخاب نقش ها در نظر گرفته نمي شود اما در خواب ليلا به درستي اين انتخاب صورت پذيرفته است.

در خواب ليلا صحنه يي است که دختر بچه ليلا را مي چرخاند و به طرف پنجره پرت مي کند. براي اينکه 30 ثانيه اين صحنه را فيلمبرداري کنم مجبور شدم بروم آهنگري ابزاري را تهيه کنم که فيلمبردارم بتواند بچرخد و... در صورتي که مهيا کردن چنين وسيله يي در سينماي خارج به راحتي يک تلفن زدن است. ما در زمينه وسايل حرکت در سينماي ايران کاملاً فقير هستيم و ...

قبل از اينکه اين فيلم ساخته شود ما با بسياري از بازيگرها صحبت کرديم تا اينکه خانم زارع توسط يکي از دوستان معرفي شدند و با تست هايي که صورت گرفت، ديدم ايشان کاملاً با کاراکتري که مد نظر من است همخواني دارد.

-خواب ليلا ضمن اينکه فيلمي ماورايي است به مسائل روانشناسي و بحث ناخودآگاه جمعي نيز مي پردازد. آيا اين مسائل فکر شده بوده يا در وراي فيلمي در اين ژانر و شکل به اين مباحث رسيديد؟

به تک تک اين مسائل فکر شده و حتي بيش از اين چيزي که روي پرده مي بينيد قرار بود از مباحث روانشناسي استفاده شود که به دليل محدوديت نشد و چکيده مباحث هماني است که مي بينيد. بايد به شما بگويم به همه مسائل فيلم فکر شده و زحمت کشيده شده است.

-مي پذيريد که در بسياري از مباحث مطرح شده به لحاظ روانشناسي در خواب ليلا پرداخت ها بسيار گل درشت است؟

بله اين همان اسلحه است که يکباره شش نفر را مي کشد. ما مجبور هستيم براي رسيدن و مطرح کردن برخي مسائل مطالبي را گل درشت مطرح کنيم و سعي کرديم مطالب پيراموني داستان را گل درشت پرداخت کنيم و به اصل مطلب کات بزنيم.

-آيا آن دخترک قرمزپوش نماد زن بودن و مرگش نابودي زنانگي در کودکي است؟

اين مساله استنباط شخصي شما است. به دليل اينکه کاراکتر اصلي ما زن بوده نمادهاي زنانگي بيشتر مطرح شده است. شايد اگر مرد بود ورق برمي گشت اما آنچه مهم است اين است که آيا همه ما به واسطه مشکلي که داشته ايم نابود شده ايم.

-من با پايان فيلم به شدت مساله دارم. به نظرم پايان، کل فيلم را نقض مي کند. در وراي فيلم سعي شد بگوييم ليلا با پيدا کردن نيمه گمشده اش (دوقلويش) به آرامش خواهد رسيد اما ناخودآگاه در پايان مي بينيم جدا شدن نيمه دوم او را به آرامش خواهد رساند و به يکباره استراتژي فيلم بر هم مي خورد.

شايد من در رساندن منظورم دچار مشکل شدم. در روند فيلم تماشاچي حدس مي زند و يک به يک فيلم پاسخگوي حدس تماشاچي است و گره ها توسط فيلم باز مي شود اما پلان آخر فيلم نشان مي دهد دخترک قرمزپوش هنوز هست.

-اگر قرار باشد اين حدسيات تماشاگر را به دانه هاي تسبيح تشبيه کنيم در قدم پنجم، ششم تماشاگر ميان حدسياتش و گره گشايي توسط فيلم دچار سردرگمي مي شود.

يکي از خصوصيات فيلم ترسناک اين است که فيلم بايد بدون گره باشد تا تماشاچي فکرش مشغول باز کردن گره ها نباشد. صرفاً بايد در موقعيت دچار دلهره شود و با يک افکت دلهره حاصل شود و فيلم به اين واسطه به هدفش برسد، به همين خاطر فيلم من هم سعي کرد گره در فيلم به وجود نياورد.

-با توجه به اينکه پرداختن به اين ژانر در کشور ما کار سختي است چرا ريسک ساختن چنين کاري را پذيرفتيد؟

اين کار، کار سوم سينمايي من است و کلاً به کار تکنيکال علاقه مندم و دوست دارم گونه هاي مختلف سينمايي را تجربه کنم اما در همه کارهاي من تفاوت با آثار ديگر وجود دارد.

-معماري لوکيشن ها در خواب ليلا نظر مرا به خود جلب کرد. آيا ضرورت فيلمنامه شما را مجبور به ساخت اين لوکيشن ها کرد يا...؟

در مورد انتخاب لوکيشن ها بايد بگويم از نوع کمپوزيسيون تا کادربندي درباره آن تصميم گيري شده بود، عکس گرفته شده بود، ميزانسن داده شده بود و بعد فيلمبرداري کرديم. به جز يکي دو جا 80 درصد از صحنه هاي فيلم توسط کامپيوتر کار دکوپاژ صورت پذيرفته و بعد فيلمبرداري شده است.

-يک فيلم هر چقدر خوب باشد احتياج به تبليغ دارد تا مردم از حضورش در سينما مطلع شوند اما براي اين فيلم تبليغات گسترده يي را شاهد نيستيم.

بله من با شما کاملاً موافق هستم و از اين مساله ناراحتم.

-فاطمه معتمدآريا در اين شکل و ظاهر هرگز براي تماشاگر ناشناخته نيست اما ضمناً حتي براي لحظه يي اسير کليشه نمي شود. در اين باره توضيح دهيد.

خانم معتمد آريا به قدري هنرمند قوي هستند که به نظر من حتي اگر در فيلمي کليشه يي بازي کرده است بي شک خواسته کارگردان بوده يا ضرورت فيلمنامه ايجاب مي کرده است. هر پلاني که با ايشان کار مي شود آوانگارد است تا کليشه. در مورد اين فيلم هم بايد بگويم هرچه مي خواستم اتفاق افتاده است.

-حرف آخر؟

اميدوارم خواب ليلا آن گونه که شايسته است ديده شود.

منبع : اعتماد

تنظيم براي تبيان : مسعود عجمي

 

مطالب مرتبط مجموعه :
آخرین مطالب سایت