راز دل با که بگويم؟

بعضي وقت‏ها با بيان خواسته‏هاي کوچک و بزرگ مي‏توان مشکلات بزرگ و جدي در زندگي خود يا ديگران را حل کرد، انتظاري را به پايان رساند، فردي را متوجه اشتباهي نمود و يا واقعيتي را بر کسي آشکار نمود. همچنين بيشتر مواقع بيان نمودن جملات ناگفته موجب رفع سوء تفاهم، ابهام، دلخوري و ايجاد آگاهي و آشکار حقايق مي‏شود. خواسته‏هاي پنهان جملات يا آرزوهايي هستند که هر کسي ممکن است در ذهن خود بپروراند، حرف‏هايي است در قلب و ذهن ما که به دلايل مختلف از گفتن آنها بازمانده ايم، اغلب رفتارهايي مفيد و موثر مي‏باشد که برخي اوقات توان اجراي آن را نداريم، اما از صميم قلب علاقه داريم آنها را به زبان بياوريم يا اجرا کنيم تا خواسته‏اي از ما برآورده شود.

اما پاره‏اي از اوقات اگر دقت و توجه کافي به نحوه بيان خود نداشته باشيم مي تواند زندگي ما را طوري دگرگون کند که ما از گفتن آنچه گفته يا انجام داده‏ايم منصرف و پشيمان مي‏شويم. لازم نيست هميشه خواسته هاي خود را در قالب خواهش ارائه دهيم بلکه گاه خوب است با همنشين خود در مورد علاقه هايمان و حتي موضوعاتي که در ذهنمان مي گذرد سخن بگوييم. به هرحال گفته‏هاي ناگفته حقايقي از زندگي مي‏باشد که بهتر است با درنظر گرفتن موقعيت، جرئت و قدرت گفتن آن را پيدا کنيم. زيرا اگر آنها را به زمان نياوريم، احتمال دارد، مشکلات ما به حدي برسد که نادم و پشيمان شويم و در خلوت خودمان را سرزنش و ملامت کنيم و از خود بپرسيم چرا از فرصت پيش آمده درست استفاده نکرده‏ايم.

حتي شايد، احساس کنيم که آرمان و عقايد خود را زير پا گذاشته‏ايم. اما نکته‏ي جالب توجه اينجاست که، ممکن است بعضي وقت‏ها به دنبال شرايط گفتن  مطالب نباشيم؛ با اين حال‌ ساعت‏ها و روزها آن را در ذهن مي‏پرورانيم و طريقه گفتن آن را تمرين مي‏کنيم و هر لحظه موقعيتي را جستجو مي‏کنيم تا آن مطالب را بيان کنيم اما، به محض اين که فرصت مناسبي براي بيان آنها يا انجام رفتار از قبل تمرين شده مهيا مي‏شود، غرور پنهان ما يا عامل ديگري از بيان آن مطالب جلوگيري مي‏کند و ما را در حال و هوايي گنگ و مبهوت بين گفتن و نگفتن قرار مي‏دهد تا اينکه فرصت به وجود آمده ثانيه‏هاي خود را به پايان مي‏رساند و لحظات انتظار و سردرگمي مجددا فرا مي‏رسد.

معمولاً عواملي مانند، ترس از واکنش و مجازات، خجالت يا داشتن غرور، خستگي و دلخوري موجب مي‏شود تا فردي نتواند حرف دل خود را به ديگري بزند يا رفتار مورد علاقه خود را انجام دهد. در اين ميان غرور يکي از عواملي است که در اين زمينه موثرتر است و تا حدي در تصميم‏گيري افراد نفوذ پيدا مي‏کند که آنها را از بيان خواسته‏هاي قلبيشان باز مي‏دارد و موقعيت زرين پيش آمده را از آنها مي‏گيرد.

عامل ديگري که معمولا مسبب اين اتفاق مي‏شود، شرم و حيا يا همان خجالت افراد است که تحت تاثير آن و ترسي که از عکس‏العمل طرف مقابل وجود دارد مانع از گفتن حرف دل افراد مي‏گردد، درک شرايط و موقعيت طرف مقابل؛ نکته ديگري است که در زمان بيان حرف‏هاي ناگفته خود بايد به آن دقت کافي داشته باشيم. به اين معني که براي بيان خواسته‏هاي خود بايد تشخيص دهيم اوضاع مناسب است. طرف مقابل در شرايط روحي مساعدي باشد. قابل توجه است که زمان مناسب هميشه زمان شادي افراد نيست بلکه گاه افراد در مواقع شادي و هيجاني بالا نيز گوش شنوايي براي شنيدن ندارند بنابراين در انتخاب اين شرايط بايد دقت بيشتري به خرج داد.

موقعيت زماني و مکاني مناسب باشد. يا افراد اضافه در جمع نباشند و... به هرجهت براي آشکار کردن حقايق و گفتن ناگفته‏ها همه افراد ناگزير به گفتن آنها هستند و بايد اين باور را پذيرفت که براي به دست آوردن آن‏چه در آرزو  يا ذهن ما وجود دارد بهتر است ابتدا جرئت و جسارت انجام آن را در شرايط مختلف به دست آوريم و بازدارنده‏هايي مانند، ترس، غرور، خجالت و توهم و تخيل را از خود دور کنيم.

قاصدک همراه با اضافات

تنظيم براي تبيان: کهتري

مقالات مرتبط

دنيا، هرآنچه که من مي بينم

اصلاح ارتباطات با حل مساله

قوانين آداب معاشرت مناسب

چگونه افکار ديگران را بخوانيم؟

آفريدني عاشقانه و خلاق

اگر هنوز بزرگ نشديد

هفت گام براي آشتي کنان

راز سعادت چيست؟