جاي ديگري نمي‌توانم كار كنم

«سروش صحت» براي تلويزيون‌بين‌هاي حرفه‌اي و نود دقيقه‌اي و تماشاكن‌هاي قهار كاملاً شناخته شده است مجموعه طنز «چارخونه» كه با نويسندگي و كارگرداني او در منطقه ما فيلمبرداري مي‌شد، آخرين مجموعه‌اي است كه از او پخش شده. صحت هم فيلمنامه‌ مي‌نويسد، هم كارگردا
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

جاي ديگري نمي‌توانم كار كنم

«سروش صحت» براي تلويزيون‌بين‌هاي حرفه‌اي و نود دقيقه‌اي و تماشاكن‌هاي قهار كاملاً شناخته شده است.

 مجموعه طنز «چارخونه» كه با نويسندگي و كارگرداني او در منطقه ما فيلمبرداري مي‌شد، آخرين مجموعه‌اي است كه از او پخش شده. صحت هم فيلمنامه‌ مي‌نويسد، هم كارگرداني مي‌كند و هم بازيگري. گاهي هم بصورت پراكنده براي روزنامه مطلب مي‌نويسد. اما اين باعث نمي‌شود كه وقتي براي خواندن و مطالعه نداشته باشد.

 او روزي چند ساعت را در كتابخانه‌هاي مختلف از جمله كتابخانه فرهنگسراي ارسباران مي‌گذراند و علاوه بر اين، محل كارش هم در يكي از خيابان‌هاي منطقه ماست. همين باعث شد كه او را از خودمان بدانيم و به عنوان يك هم‌محله‌اي با او گفت‌وگو كنيم.  «سروش صحت» براي تلويزيون‌بين‌هاي حرفه‌اي و نود دقيقه‌اي و تماشاكن‌هاي قهار كاملاً شناخته شده است.

 مجموعه طنز «چارخونه» كه با نويسندگي و كارگرداني او در منطقه ما فيلمبرداري مي‌شد، آخرين مجموعه‌اي است كه از او پخش شده. صحت هم فيلمنامه‌ مي‌نويسد، هم كارگرداني مي‌كند و هم بازيگري. گاهي هم بصورت پراكنده براي روزنامه مطلب مي‌نويسد. اما اين باعث نمي‌شود كه وقتي براي خواندن و مطالعه نداشته باشد.

او روزي چند ساعت را در كتابخانه‌هاي مختلف از جمله كتابخانه فرهنگسراي ارسباران مي‌گذراند و علاوه بر اين، محل كارش هم در يكي از خيابان‌هاي منطقه ماست. همين باعث شد كه او را از خودمان بدانيم و به عنوان يك هم‌محله‌اي با او گفت‌وگو كنيم.

  كجا به دنيا آمديد؟

 اصفهان، تا 18 سالگي اصفهان زندگي كردم. بعد به كرمان رفتم و در دوران دانشجويي 6 سال در آن شهر زندگي كردم. بعد فوق‌ليسانس در تهران قبول شدم و از آن به بعد، در تهران زندگي مي‌كنم.

مجموعه طنز «چارخونه» كه با نويسندگي و كارگرداني او در منطقه ما فيلمبرداري مي‌شد، آخرين مجموعه‌اي است كه از او پخش شده. صحت هم فيلمنامه‌ مي‌نويسد، هم كارگرداني مي‌كند و هم بازيگري. گاهي هم بصورت پراكنده براي روزنامه مطلب مي‌نويسد. اما اين باعث نمي‌شود كه وقتي براي خواندن و مطالعه نداشته باشد.

 چه رشته‌اي خوانده‌ايد؟

 ليسانسم شيمي است و فوق ليسانسم هم آلودگي و حفاظت محيط زيست دريا.

 از اينكه به تهران آمده بوديد خوشحال بوديد؟

اولش خوشحال بودم، چون امكانات در تهران جمع شده و امكانات مختلف در دسترسم بود، ولي به همان نسبت هزينه‌ها هم زياد است. بنابراين، با مشكل روبرو بودم.

  وقتي به تهران آمديد، در كدام خيابان ساكن شديد؟

اول در منطقه صادقيه بودم. بعد از مدتي، به آرياشهر و بعد شهرآرا رفتم. الان هم ساكن سعادت آباد هستم.

 كدام يك را بيشتر دوست داشتيد؟

 سعادت آباد، به دليل اينكه خلوت‌تر است. صادقيه اوايل خوب بود، ولي الان ديگر خيلي شلوغ شده. تبديل به منطقه‌اي پرجمعيت و پرترافيك شده كه زندگي كردن در آن را سخت مي‌كند. ولي گيشا را هنوز دوست دارم. گيشا هم شلوغ است، ولي شلوغي‌اش از جنسي است كه دوست دارم.

 يعني چه جور شلوغي‌اي؟

يكسري مغازه وجود دارد كه مردم براي خريد مي‌آيند. محدوده‌اي است كاملاً محلي. الان هم همين طور است. كل گيشا يك محله بزرگ است كه عصرها اهالي از پير و جوان بيرون مي‌آيند، يا خريد مي‌روند يا پارك و در اين رفت و آمدها همسايه‌ها و هم‌‌محله‌اي‌هايشان را هم مي‌بينند.

  فكر مي‌كنيد در منطقه 3 كدام محل قابل مقايسه با گيشا است؟

 سيد خندان، به نظرم، سيدخندان هم محليت خوبي دارد. هر چيزي كه بخواهيد در دسترستان است، چه مايحتاج روزانه و چه پوشاك. ويژگي بسيار مثبتي كه دارد اين است كه كتابخانه هم زياد دارد، مثل كتابخانه فرهنگسراي ارسباران و فرهنگسراي پايداري. كتابفروشي‌هاي خوبي هم دارد. از نظر خورد و خوراك هم خيلي خوب است. رستوران‌ها و اغذيه‌فروشي‌هاي زيادي دارد. اين هم كه در داخل محدوده طرح ترافيك و تقسيم‌بندي زوج و فرد ماشين‌ها نيست بسيار خوب است.

 بيشتر در كدام خيابان‌هاي منطقه 3 رفت و آمد داريد؟

 سر و كارم بيشتر با همين منطقه سيدخندان و خيابان شريعتي است.

  الان دوست داريد باز هم در تهران زندگي كنيد يا ترجيح مي‌داديد در اصفهان زندگي مي‌كرديد؟

 اصفهان شهر بسيار زيبا و آرامي است، ولي باز هم ترجيح مي‌دهم در تهران زندگي كنم، به دليل همان تمركز امكانات كه گفتم تمام فعاليت‌ها و دوستانم در تهران است. جاي ديگري نمي‌توانم كار كنم.

  به نظر شما، تهران در اين مدت چه تغييراتي كرده؟

 جاي پارك ديگر پيدا نمي‌شود و تمام ساعت‌هاي روز با ترافيك روبرو هستيم. حتي مناطق شمال شهر هم دچار همين مشكل هستند و كم‌كم دارند سيماي زشتي پيدا مي‌كنند. در اين سال‌ها بزرگراه‌هايي ساخته شده، ولي كفاف تهران با اين جمعيت را نمي‌دهد. به نظر من، شهرداري در اين سال‌ها بسيار خوب عمل كرده، ولي چشمگير نيست.

 منظورم اين است كه تهران آنقدر وسيع شده و به نسبت اين وسعت اين قدر مشكلات مختلف پيدا كرده كه كارهايي هم كه انجام مي‌شوند به چشم نمي‌آيند. بايد خيلي بيشتر از اينها كار كرد. من همين امروز يك ساعت و ربع دنبال جاي پارك مي‌گشتم. اين مشكلي است كه گريبانگير همه است و حل كردنش آسان نيست.

جاي پارك ديگر پيدا نمي‌شود و تمام ساعت‌هاي روز با ترافيك روبرو هستيم. حتي مناطق شمال شهر هم دچار همين مشكل هستند و كم‌كم دارند سيماي زشتي پيدا مي‌كنند. در اين سال‌ها بزرگراه‌هايي ساخته شده، ولي كفاف تهران با اين جمعيت را نمي‌دهد. به نظر من، شهرداري در اين سال‌ها بسيار خوب عمل كرده، ولي چشمگير نيست.

  اگر بخواهيد از مشكلاتي كه گفتيد بر اثر وسعت تهران بوجود آمده اسم ببريد چه مي‌گوييد؟

 ترافيك، كمبود جاي پارك، كمبود وسايل نقليه عمومي و آلودگي هوا  فكر مي‌كنيد چه مقدار از اين مشكلات را خود مردم مي‌توانند حل كنند؟ ببينيد، براي اينكه خود مردم هم در حل مشكلات سهيم باشند نياز به فرهنگسازي دارد كه مسئولان بايد انجام بدهند. مثلاً بستن كمربند ايمني مسئله‌اي بود كه به همين ترتيب حل شد.

 اول مردم كمربند نمي‌بستند و بعد به دليل جريمه و اجبار پليس اين كار را كردند. الان ديگر فقط به دليل جريمه نشدن اين كار را نمي‌كنند. اين كار تبديل به يك فرهنگ شده. بقيه موارد هم همين طور است. باز هم مسئولان هستند كه بايد با برنامه‌هاي طولاني مدت فرهنگسازي كنند.

 ولي يك چيزهايي هست كه بايد شرايطش بوجود بيايد تا مردم خودشان آن مشكل را حل كنند، مثل استفاده نكردن از وسايل نقليه شخصي. الان كه وسايل نقليه عمومي ما چندان گسترده و قوي نيستند، نمي‌توانيم از مردم انتظار داشته باشيم از وسايل نقليه شخصي‌شان استفاده نكنند.

  نظرتان در مورد عملكرد شهرداري در اين چند سال چيست‌ ـ چه در حوزه شهري و چه در حوزه فرهنگي؟

گفتم، به نظرم، شهرداري دارد خوب كار مي‌كند، ولي شهر آنقدر بزرگ است و جمعيتش زياد كه به كارهايي بيشتر از اينها احتياج دارد. شهرداري نسبت به خيلي نهادها بهتر عمل كرده. نمونه‌اش ايجاد كتابخانه است كه البته باز هم بايد بيشتر شود. من اصلاً نمي‌فهمم چرا نبايد كتابخانه شبانه‌روزي داشته باشيم.

 حتي اگر يك نفر هم در طول شب به كتابخانه نرود، باز بايد كتابخانه‌ها شبانه‌روزي باشند.  در حوزه فرهنگي، چشمگيرترين كاري كه صورت گرفته به نظرتان چيست؟ احداث پرديس سينمايي ملت. بالاخره در تهران يك بنايي ساخته شد كه هم زيباست و هم كاربرد دارد. بايد از اينجور مراكز فرهنگي بيشتر ساخته شود.

منبع :  همشهري

تنظيم براي تبيان : مسعود عجمي

مطالب مرتبط مجموعه :
آخرین مطالب سایت