خبرهایی از عالم غیب
آگاهى از غیب و گزارش امام از حوادث و رخدادهاى پنهان و بویژه جریانهایى كه پس از شهادت آن حضرت رخ داد، یكى از ابعاد گسترده نهج البلاغه را تشكیل می دهد.
خبرهاى غیبى نهج البلاغه گواه بر این است كه امام على(علیه السلام) علاوه بر آگاهی هاى حسى و عقلى، از آگاهى دیگرى نیز برخوردار بوده اند كه هرگز نمی توان آنها را از طریق حس و عقل كشف كرد.
گزارش از غیب نشانه نبوت یا رسالت نیست. بلكه نشانه صفاى روح، لطافت ذهن، تأیید الهى و حاكى از آن است كه انسان به چنان مقام و درجه اى رسیده كه می تواند مرزهاى زمان را در هم شكند و حوادث را پیش از قوع درك و با آنها ارتباط برقرار كند.
آگاهى پیامبران و پیشوایان معصوم از غیب بر دو گونه تصور می شود اولاً بدون تعلیم الهى آگاه باشند ثانیاً: خداى دانا، به پیامبران تعلیم داده باشد و امامان نیز هر كدام از امام قبل و در نهایت از پیامبر آموخته باشند و یا خداوند از راه دیگرى به آنان تعلیم داده باشد.
همه دانشمندان شیعه بر این اعتقادند كه آگاهى پیامبر و امام از غیب، ذاتى و بدون تعلیم الهى نیست و چنانچه كسى علم امامان را ذاتى و بدون تعلیم الهى بداند، امامان(علیه السلام) را از دایره بشر بودن خارج دانسته و برخى از صفاتى را كه اختصاص به خدا دارد، بر آنان ثابت می داند.
در آیات و روایات و نیز در كلمات دانشمندان مكرراً تصریح شده كه آگاهى پیامبر و امام از غیب، ذاتى نیست. بلكه به تعلیم الهى از راه وحى و یا آموختن از پیامبر و امام قبل است 1
روایات و گفتارهاى دانشمندان و مفسران درباره علم غیب
بعد از جنگ جمل حضرت على(علیه السلام) در بصره خطبهاى خواند و ضمن آن از برخى حوادث آینده خبر داد. یكى از یاران آن حضرت با تعجب فراوان به ایشان گفت: "لقد اعطیت یا امیرالمومنین علم الغیب". (آیا شما علم غیب دارید) و این جمله اشارت بود كه علم غیب اختصاص به خدا دارد. زیرا فقط خداست كه ذاتاً به همه چیز آگاه است. آن حضرت در جواب گفتند "لیس هو بعلم الغیب و انما هو تعلم من ذى علم...". 2 اینكه من از حوادث آینده خبر می دهم علم غیب یعنى ذاتى و بدون تعلیم الهى نیست بلكه بهوسیله پیامبر اكرم(صلی الله علیه وآله) به من تعلیم شده است.
علامه طباطبایى در تفسیر المیزان متذكر شده: "خداوند ذاتاً از غیب آگاه است و هرجا پیامبر(صلی الله علیه وآله) آگاهى خود از غیب را انكار می كند، می گوید: علم غیب ندارم و معناى آن این است كه مستقلاً و ذاتاً عالم به غیب نیستم و هرچه می دانم از جانب خدا به من آموخته شده است"
پس خداوند سبحان از آنچه در رحم مادران است، از پسر یا دختر، از زشت یا زیبا، سخاوتمند یا بخیل، سعادتمند یا شقى آگاه است و آن كسى كه آتشگیره آتش جهنم است یا در بهشت همسایه و دوست پیامبر(صلی الله علیه وآله) است از همه اینها آگاهى دارد. این است آن علم غیبى (ذاتی) كه غیر از خدا كسى نمی داند جز اینها، علومى است كه خداوند به پیامبرش تعلیم داده و او به من آموخته است. پیامبر(صلی الله علیه وآله) براى من دعا كرد كه خدا این دسته از علوم و اخبار را در سینهام جاى دهد و اعضا و جوارح بدن من از آنها پر شود.
شیخ طبرسى نوشته: به عقیده شیعه كسى را می توان عالم به غیب توصیف كرد كه همه غیب ها را بداند و علم او ذاتى باشد. و هیچ كس جز خدا این چنین نیست. اما خبرهاى فراوانى كه دانشمندان شیعه و سنى از حضرت على(علیه السلام) و سایر امامان نقل كردهاند همه از رسول خدا(صلی الله علیه وآله) به آنان رسیده و رسول اكرم(صلی الله علیه وآله) از خداوند آموخته است. 3
محمدبن محمد بن نعمان مفید نوشته: كسى را می توان بهطور مطلق داراى صفت عالم به غیب دانست كه علم او ذاتى بوده و از كسى نیاموخته باشد و علم هیچ كس جز خداوند بزرگ ذاتى نیست. 4
كمالالدین ابن میثم بحرانى نوشته: "منظور از علم غیبى كه جز خدا نمی داند علم غیبى است كه بدون تعلیم و آموختن باشد. علم غیب بدون تعلیم اختصاص به خدا دارد". 5
به نوشته رشیدالدین محمدبن شهر آشوب مازندرانى، "فقط پیامبر و امام از غیب آگاهى دارند. اما نه به این معنى كه علم آنان ذاتى باشد. بلكه خداوند بخشى از علم غیب را به آنان آموخته است. 6
علامه طباطبایى در تفسیر المیزان متذكر شده: "خداوند ذاتاً از غیب آگاه است و هرجا پیامبر(صلی الله علیه وآله) آگاهى خود از غیب را انكار می كند، می گوید: علم غیب ندارم و معناى آن این است كه مستقلاً و ذاتاً عالم به غیب نیستم و هرچه می دانم از جانب خدا به من آموخته شده است". 7
گزیده اى از خبرهاى غیبى نهجالبلاغه
1- سقوط شهر بصره؛ وقتى جنگ جمل به پایان رسید و بصره فتح شد. حضرت على(علیه السلام) در بصره خطبهاى ایراد كرد كه بخشى از آن از خبرهاى غیبى آن حضرت محسوب می شود: "و ایم الله لتغرفن بلدتكم كانى بمسجدكم كجوجو سفینه، اونعامة جاثمه". 8 "سوگند به خدا، سرزمین شما را آب غرق می كند، گویا مسجد شما را می نگرم كه چون سینه كشتى یا چونان شترمرغى كه بر سینه خوابیده باشد بر روى آب مانده باشد".
2- حكومت كوتاه مروان بن حكم: "مگر پس از كشته شدن عثمان با من بیعت نكرد؟ مرا به بیعت او نیازى نیست دست او دست یهودى است اگر با دست خود بیعت كند، در نهان بیعت را می شكند "اما انله امره كلعقله الكلب انفه و هو ابوالاكبش الاربعة و ستلقى الامه منه و من ولده یوما احمر" 9 آگاه باشید او حكومت كوتاه مدتى خواهد داشت مانند فرصت كوتاه سگى كه با زبان بینى خود را پاك میكند. او پدر چهار فرمانرواست. و امت اسلام از دست او و پسرانش روز خونینى خواهند داشت".
3- خبر از سلطه ستمگرى بیباك: "آگاه باشید! پس از من مردى با گلوى گشاده و شكمى بزرگ بر شما مسلط خواهد شد كه هرچه بیابد می خورد و تلاش می كند آنچه ندارد به دست آورد، او را بكشید! ولى هرگز نمی توانید او را بكشید.
"انه سیامركم بسبى والبرائة منی... " 10 آگاه باشید! بهزودى معاویه شما را به بیزارى و بدگویى من وادار می كند. بدگویى را به هنگام اجبار دشمن اجازه می دهم كه مایه بلندى درجات من و نجات شماست. اما هرگز در دل از من بیزارى نجویید كه من بر فطرت توحید تولد یافتهام و در ایمان و هجرت پیشقدم همه بودهام".
4- خبر از قتلگاه خوارج: به هنگام حركت براى جنگ با خوارج، شخصى گفت خوارج از پل نهروان عبور كردند امام فرمود: "قتلگاه خوارج این سوى نهر است، به خدا سوگند از آنها جز ده نفر باقى نمیماند و از شما نیز ده نفر كشته می شود." 11
شیخ طبرسى نوشته: به عقیده شیعه كسى را می توان عالم به غیب توصیف كرد كه همه غیب ها را بداند و علم او ذاتى باشد. و هیچ كس جز خدا این چنین نیست. اما خبرهاى فراوانى كه دانشمندان شیعه و سنى از حضرت على(علیه السلام) و سایر امامان نقل كردهاند همه از رسول خدا(صلی الله علیه وآله) به آنان رسیده و رسول اكرم(صلی الله علیه وآله) از خداوند آموخته است
5- خبر از خونریزى حجاج: "آگاه باشید! به خدا سوگند پسركى از طایفه ثقیف (حجاجبن یوسف) بر شما مسلط می شود كه هوسباز و گردنكش و ستمگر است سبزهزارهاى شما را (اموال و داراییها) میچرد و چربى شما را آب می كند" 12
6- خبر از ظهور حكومت حضرت مهدى (عج): حضرت مهدى(عج) خواستهها را تابع هدایت وحى می كند، هنگامى كه مردم هدایت را تابع هوس هاى خویش قرار می دهند، درحالیكه به نام تفسیر نظریههاى گوناگون خود را بر قرآن تحمیل می كنند، او نظریهها و اندیشهها را تابع قرآن می سازد". 13
7- خبر از آینده شوم خوارج: آگاه باشید! بهزودى پس از من به خوارى و ذلت گرفتار می شوید و شمشیر برنده بر شما مسلط می گردد و به استبدادى دچار خواهد شد كه براى دیگر ستمگران راه و رسم حكومت قرار خواهد گرفت. 14
8- خبر از آینده بنى امیه: تا آنكه برخى از شما گمان می برند كه دنیا به كام بنیامیه شد. و همه خوبی ها را افزون به آنها سپرده و آنها را از سر چشمه خود سیراب كرده و تازیانه و شمشیرشان از سر این امت كنار نخواهد رفت. كسانى كه چنین میاندیشند در اشتباهند زیرا سهم بنیامیه تنها جرعهاى از زندگى لذتبخش است كه مدتى آن را می مكند سپس همه آنچه را كه نوشیدند بیرون میریزند". 15
9- خبر از آینده كوفه: اى كوفه تو را می نگرم گویا چنان چرمهاى بازار عكاظ كشیده می شوى، زیر پاى حوادث لگدكوب می گردى و حوادث فراوان تو را دربر می گیرد. من به خوبى می دانم. ستمگرى نسبت به تو قصد بد نمی كند مگر آنكه خداوند او را به بلایى گرفتار سازد یا قاتلى بر او مسلط گرداند". 16
10- خبر از فتنه هاى آینده: این حوادث هنگامى رخ نشان می دهد كه جنگ در میان شما طولانى و دنیا چون بر شما تنگ شود كه ایام بلا را طولانى پندارید تا روزى كه خداوند پرچم فتح و پیروزى را براى باقیمانده نیكان شما به اهتراز درآورد. 17
پی نوشت ها:
1- نهج البلاغه و آگاهى غیب، جعفر سبحانى
2- شرح نهج البلاغه، ابن میثم، ج 1، ص 83
3- مجمع البیان، ج 3، ص 261
4- بحارالانوار، ج 26، ص 10
5- شرح نهج البلاغه ابن میثم، ج 1، ص 84
6- متشابهات قرآن، ص 211
7- تفسیرالمیزان، ج 20، ص 131-132
8- نهج البلاغه، خطبه 13، ترجمه محمد دشتى
9- همان، خطبه 73، ترجمه محمد دشتى
10- همان، خطبه 57
11- همان، خطبه 59
12- همان، خطبه 116
13- همان، خطبه 138
14- همان، خطبه 58
15- همان، خطبه 87
16- همان، خطبه 47
17- همان، خطبه 93
بخش نهج البلاغه تبیان
منبع:
نشریه گلستان قرآن،شماره 126
عدد زیر را وارد کنید