تبیان، دستیار زندگی
ماشین من جا ماند زیر درخت بید از پنجره دیدم نوری از آن تابید
بازدید : 4047
زمان تقریبی مطالعه : کمتر از 1 دقیقه

ماشین من
ماشین من

ماشین من جا ماند

زیر درخت بید

از پنجره دیدم

نوری از آن تابید

شب بود و من تنها

از ترس لرزیدم

انگار در ماشین

یک دیو می دیدم

نزدیک تر می شد

ماشین من کم کم

چشمان خود را من

از ترس آن بستم

پرسیدم از بابا

راننده ی آن کیست؟

بابای من خندید:

شب تاب زیبا نیست؟

بخش کودک و نوجوان تبیان


منبع:پوپک

مطالب مرتبط:

شعر روزهای هفته

دعوای مداد و پاکن

روضه خوانی

جمع و تفریق

اتاق لاک پشت

یک روز خوش گل

مشاوره
مشاوره
در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.
1 نظر - 0 پاسخ
UserName
عدد زیر را وارد کنید
کد تایید
نظرات کاربران ( انتشاریافته:1 ,در حال بررسی :0 )
مازیار شوبیمازیار شوبی‎1390/12/13‎-‎15:30

خیییییییییییییییییییلیلیلیلیلیلی عاعاعاعا عا عا عالیلیلیلیلی بوبوبوبوبوبوبودددددددددددددد

پاسخ کاربران به این نظر

پاسخ
بیشتر