جامعه شناسي درسخنوري
در فرهنگ اجتماعى امروز، جامعه شناسى يكى از رشتههاى مهم علمى است. ساموئل كينگ، جامعه شناس نامى، پيدايش آن علم را از نيم دوم قرن 19 مىداند و مىگويد:
جامعهشناسى به عنوان يك علم، به خصوص تا اواسط قرن 19، به وجود نيامده بود(173).
بسيارى از مسائل اصولى جامعه شناسى، در قرآن شريف و احاديث رسول اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم) و اهل بيت آمده است. اگر خطيب تحصيل كرده، از اين رشته علمى آگاهى يابد، مىتواند آن آيات و روايات را در بحثهاى جامعه شناسى پياده كند و توجه شنوندگان را به ارزش علمى آنها جلب نمايد.
از جمله مسائلى كه به عنوان يك پرسش جامعه شناسى، در كتب مختلف آمده، اين است كه پيشواى اسلام، با چه وسيله و از چه راه ملت عقب افتاده و منحط حجاز را، در مدتى كوتاه، آنچنان دگرگون ساخت و به آنان قدرت و نيرو بخشيد كه توانستند بر دو ابرقدرت عصر خود، ايرن و روم تسلط يابند و بزرگترين فرمانرواى جهان شوند؟ پاسخ اين پرسش در قرآن شريف آمده است.
ان الله يغير ما بقوم حتى يغيروا ما بانفسهم.(174)
خداوند اوضاع و احوال هيچ قومى را تغيير نمىدهد تا آن كه خود آنان، خويشتن را، از درون و برون، تغير دهند و افكار و اعمالشان را دگرگون سازند.
رسول گرامى (صلى الله عليه و آله و سلم)، با سعى و كوشش تحمل صدمات و رنجها توانست علل انحطاط قوم خود را از ميان ببرد و عوامل تعالى و تكامل را جايگزين آنها سازد.
توحيد را به جاى شرك، عدل را به جاى ظلم، دگر دوستى را به جاى خودپرستى، انصاف را به جاى تعدى، وحدت را به جاى تفرق، ايثار را به جاى امساك، عزت را به جاى ذلت، كرامت را به جاى زبونى و خلاصه تمام عوامل رقاء و تكامل را جايگزين علل انحطاط نمود و در پرتو آن تحول درونى و برونى، كه در آنان به وجود آمده، به اوج عزت و عظمت رسيدند.
هيچ قومى بىسبب مغلوب يا غالب نگشت جز در او ضعفى نهان يا قوتى پيداستى
تو ندارى قدرت تشخيص پيدا از نهان لا جرم پنهان تو را پيداترين رؤياستى
امروز نيز اگر به نام يك مسئله جامعهشناسى، سؤال شود.
ملت مسلمان بلند پايه و عالى قدر، كه با سرعت پيشروى مىنمودند، چه شد كه دچار انحطاط و پستى شدند و به سقوط گراييدند؟ پاسخ اين سؤال نيز همان است كه در علت رفعت و تعالى مذكور افتاد.
ان الله لا يغير ما بقوم حتى يغيروا ما بانفسهم.(175)
تهیه و تنظیم : گروه حوزه علمیه تبیان