اسرار عجیب خلقت

منیژه در حال مطالعه ی کتاب دایرۀ المعارف برای بچه های دبستانی بود که توجه مونا هم به کتاب جلب شد
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

اسرار عجيب خلقت

منيژه در حال مطالعه ي کتاب داير? المعارف براي بچه هاي دبستاني بود که توجه مونا هم به کتاب جلب شد. مونا گفت: يادت باشه قبل از اينکه کتاب را به کتابخانه برگرداني به من بدهي تا من هم بخونمش. منيژه گفت: باشه. به محض اين که کارم تموم شد مي دم به تو. الان در بخش جانوران دنبال جواب چند سوال مي گردم. مونا پرسيد: چه سوالاتي؟ منيژه در حالي که کتاب را ورق مي زد گفت: سوالاتي در مورد اهميت و فايده دم در حيوانات، ميزان خواب مورچه ها، شير کبوتر و چيزهاي ديگه.  مونا با تعجب پرسيد: شير کبوتر؟ مگه کبوتر شير داره؟ منيژه کمي مکث کرد. بعد گفت: آره من هم نمي دونستم.

ولي با مطالعه ي چند کتاب علمي فهميدم که خداوند اين خصوصيت را در وجود کبوتر نهاده که وقتي جوجه کبوترها بدنيا مي آن با اين شير که شبيه پنيره تغذيه بشن. مونا گفت: چه جالب!

منيژه گفت: آره براي من هم خيلي جالبه. مونا گفت: من معمولاٌ به مسائل تاريخي بيشتر توجه مي کنم. چون به نظرم نکته هاي کشف نشده ي زيادي در تاريخ مخفي مانده. مي دوني يه جوري منو به فکر وا مي داره. مثلاٌ گاهي فکر مي کنم علت آفرينش دايناسورها چي بود؟ و چرا بعد از چند سال نسلشون منقرض شده؟ ولي گاهي شنيدن مطالب جديد هم توجهم را جلب مي کنه. منيژه خنديد و گفت: آره من هم مثل توام. وقتي به آسمون نگاه مي کنم مي خوام از دنياي بعد از ستاره ها هم چيزهايي

 بدونم. حتماٌ شنيدي که ميگن آسمون هفت طبقه است. خوب دوست دارم بدونم طبقات ديگه ي آسمون چه شکلي هستن؟ چه موجوداتي اون جاها زندگي مي کنن؟ و يه عالمه سوالهاي ديگه براي همين هر چه بيشتر مي پرسم و مي خونم، بيشتر متوجه اسرار عجيب و غريب طبيعت مي شم که خدا بوجود آورده. بعد مي بينم با اينکه ما انسانها جزء بسيار بسيار کوچک آفرينش هستيم که در مقابل اين همه عظمت و شگفتي اصلاً نبايد به حساب بياييم ولي خداوند نه تنها فراموشمان نکرده بلکه توجه خاصي به ما داشته که تمام اجزاء طبيعت را به نوعي در اختيارمون قرار داده. خدا با دادن فکر و انديشه به انسان لطف بزرگي به اون کرده.

مونا در حاليکه به صحبت هاي منيژه مي کرد گفت: درسته من قبلاٌ به اين چيزها توجه نکرده بودم. منيژه! کمي مکث کرد و ادامه داد: خدا واقعاٌ بزرگه، خيلي بزرگ. منيژه جواب داد: هم بزرگه، هم مهربون و بخشنده. ما رو هم واقعاً دوست داره.

 

نوشته: فرشته اصلاني

تنظيم براي تبيان: خرازي

**********************************

مطالب مرتبط

گوهر گرانبها

يک نقّاشي براي آقاي باغبان

گربه‌ي صورتي

بهلول و سجده سقف خانه

هيزم شکن

طناب خوشمزه

جشن تولد

ساقه‌هاي طلايي گندم

درينگ درينگ... تلفن زنگ مي زنه ! ( داستان)

در رابطه با این محتوا تجربیات خود را در پرسان به اشتراک بگذارید.
مطالب مرتبط مجموعه :
آخرین مطالب سایت