مهندسی نظام خانواده نوین

بحث از آینده و تغییرات احتمالی آن از جمله مهم ترین و تاثیر گذار ترین موضوعاتی است که ذهن کارشناسان و محققان را به خود مشغول داشته است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

مهندسي نظام خانواده نوين

بحث از آينده و تغييرات احتمالي آن، از جمله مهمترين و تاثيرگذارترين موضوعاتي است که ذهن کارشناسان و محققان را به شدت به خود مشغول داشته است.

در حاليکه همه چيز از ايجاد نوعي تغيير و تحول در زندگي بشر سخن مي گويد، مواردي همچون انقلاب الکترونيک، عصر انفجار اطلاعات، موج سوم، اقتصاد جهاني و...به اين تغييرات دامن مي زنند.

همانطور که مي دانيم خانواده از مهم ترين نهادهاي اجتماعي است که در بسياري از موارد تامين کننده سلامت جامعه و افراد است. فلذا اگر دستخوش تغيير شود، احتمالا بازخورد آن عواقبي را براي نظام اجتماعي و تک تک اعضاي آن به همراه خواهد داشت.

نکته مورد نظر اين است که در عصر انقلاب الکترونيک، صحبت از تغيير در تمامي نهادهاي جامعه، به ميان مي آيد. در اين

ميان مسلما نظام خانواده نيز به عنوان بنيادي ترين نهاد در جامعه، مورد سوال قرار مي گيرد و طرح ها و برنامه ريزي هاي تازه اي در ارتباط با مهندسي جديد نظام خانواده، ارائه مي گردد.ممکن است اين پرسش در ذهن ايجاد شود که در حوزه خانواده، چه تغييراتي رخ داده است؟چه پيش بيني هايي در اين زمينه صورت گرفته و چه نتيجه اي را به همراه خواهد داشت؟

خانواده نيز همچون ساير نهادهاي اجتماعي، در بحث جهاني شدن و تئوري ايجاد جريان يکسان انديشي در سراسر دنيا، دچار تغييراتي شده است.

اما براي تحليل و بررسي خانواده نوين بهتر آن است که گامي به عقب برداريم و به ريشه هاي اين بحث توجه کنيم.نکته اينجاست که تئوري طراحي خانواده نوين، ريشه در انديشه غربي دارد.به گفته يک مورخ، هر چه در تاريخ به عقب برگرديم، متوجه مي شويم که جايي نيست که در آن خانواده نداشته باشيم. چرا که خانواده بنيادي ترين نهاد است و به نوعي مي توان گفت که خانواده، تلاقي فرهنگ و طبيعت است و داراي کارکردهاي بسيار مي باشد. کارکردهايي همچون آرامش رواني،صميميت،مسائل عاطفي،تعاون و مشارکت،توليد مثل و...

در خانواده نيز همچون ساير نهادهاي اجتماعي، در بحث جهاني شدن و تئوري ايجاد جريان يکسان انديشي در سراسر دنيا، دچار تغييراتي شده است.

کنار ساير موارد مذکور، خانواده نوعي سوپاپ اطمينان براي جامعه است.يا به عبارتي ضربه گير مهمي براي جامعه است. فلذا با تغيير يا انهدام خانواده، ضربه ها تماما به جامعه منتقل مي شود و در آن ايجاد اختلال مي کند.

براي درک بهتر اين مبحث بهتر است به ارائه تعريفي از خانواده سنتي که چندين قرن بر خانواده حاکم بوده است،بپردازيم. خانواده يعني ازدواج يک مرد با يک زن و برقراري پيوند زناشويي پايدار و ايجاد نسل. وجود احساس مسئوليت و تعهد نسبت به يکديگر، روح حاکم بر خانواده را تعريف مي کند.

اما در رابطه با خانواده نوين پيش بيني هاي مختلفي صورت گرفت که به چند نمونه آن اشاره مي کنيم.

تافلر، نويسنده کتاب معروف "موج سوم"، در کتاب "تمدن جديد" در مورد خانواده اينطور سخن مي گويد:

"پيش از انقلاب صنعتي، خانواده گسترده بود و زندگي حول محور خانواده مي چرخيد. خانه جايي بود که کارها در آن انجام مي گرفت.ماحصل انقلاب کشاورزي اين بود که خانواده به انحطاط کشيده شد و سپس تحت تاثير انقلاب صنعتي، خانواده از کارکردهايش محروم شد و همه چيز تبديل به شغل شد.تربيت کودکان به مدرسه واگذار شد و سرگرمي به سينما و...وقتي تمامي کارکردهاي خانواده به بيرون از آن سپرده شد،به تدريج خانواده هسته اي کوچک شکل گرفت که عامل دوام و بقايش به جاي آنکه کارکردهاي اعضاي خانواده،به عنوان يک واحد باشد، تنها پيوندهاي عاطفي افراد باقي مانده بود که به راحتي قابل گسست بود.لذا افراد براي حل مسائل خود، ديگر مجبور به تعامل سازنده با خانواده نبودند."پس از ارائه اين پيش بيني ها مباحث تازه تري مطرح مي شوند.عده اي از صاحبنظران قرن جديد، وعده شکل گيري خانواده نوين را سر مي دهند. اين بار انقلاب الکترونيک به عنوان عاملي تغيير دهنده وارد ميدان مي شود.ابزارهاي بيشمار و متعدد عصر اطلاعات به افراد اين امکان را ميدهد که از داخل خانه خود کار کنند و با تمام دنيا در رابطه باشند.آموزش مجازي حتي براي دانش آموزان از داخل خانه هم امکان پذير است. همه چيز در اين راستا حرکت مي کند که تمامي امورات انساني از داخل خانه تامين شوند.حتي نياز افراد به مراجعه به پزشک نيز با استفاده از شبکه هاي پيشرفته الکترونيک، مرتفع مي شود. بنابراين خانواده مي تواند در داخل خانه بماند و به مراتب قدرتمندتر از قبل باشد اما بسيار متنوع ومختلف تر از گذشته.

 نکته قابل تامل اين است که تکنولوژي به شدت پيشرفت کرده و در امتداد آن، فرهنگ دچار تنزل شده است.و اين نقطه آغاز بحران هاي مختلف در نظام هاي اجتماعي است

تمامي آنچه گفته شد، حکايت از واقعيتي دارد که همه ما کمابيش در زندگي روزمره خود و همسايگانمان، مشاهده مي

 کنيم.شايد تمامي اين امکانات براي قدرت بخشيدن ظاهري به خانواده پيش بيني شده است، اما واقعيت چيز ديگري است.سخن از ايجاد تنوع و تغيير در خانواده با وجود در دسترس داشتن چنين امکاناتي، مساله اي قابل تامل است.آنچه مسلم است اينکه خانواده نيز همچون ساير نهادهاي اجتماعي در مسير پر پيچ و خم و خروشان سيل اطلاعات، قرار گرفته و دستخوش تغييرات خاصي شده است.اما نکته قابل تامل اين است که تکنولوژي به شدت پيشرفت کرده و در امتداد آن، فرهنگ دچار تنزل شده است.و اين نقطه آغاز بحران هاي مختلف در نظام هاي اجتماعي است.وجود خانواده هايي متنوع حاکي از اين است که هر فردي کار خود را دارد و کارکردهاي مختلفي شکل ميگيرند و اعضا، قدرت کنترل بر يکديگر ندارند و به نوعي نقش ها دچار جابه جايي شده است.

پيش بيني ديگر را "فوکوياما" انجام داده است.او از اين سخن مي گويد که فرهنگ غرب، فرهنگ جهاني است و مي توان راجع به آينده سخن گفت. در فرهنگ آينده ، حقوق بشر وآزادي جنسي مطرح است و پاي بندي هاي خانوادگي و آئيني،  از بين مي رود.

همه اينها به آن معناست که خانواده نوين بايد طوري طراحي شود که آزادي در آن جريان داشته باشد.به اين معنا که تک تک اعضا بدون قيد و شرط، آزادي داشته باشند و هر کس حق انتخاب دارد و انحصار طلبي در خانواده بايد شکسته شود.

سخن در اين رابطه مجال بسيار مي طلبد که در اين مقال بيش از اين نمي توان بدان پرداخت.آنچه مورد نظر است، پرداختن به موضوعي است که در ابتدا از آن سخن گفتيم. اينکه چه چيز در مورد خانواده رخ داده است.اينکه نظام خانواده نوين، تحت تاثير چه عوامل و رويدادهايي مورد باز تعريف قرار گرفته است. مي توان گفت تغيير نظام خانواده در دنياي فعلي ما عوامل و ابزارهايي دارد که جنبش فمينيسم يکي از مهمترين اين عوامل است. آنچه در اين ميان بيشتر مورد نظر است، بررسي نهضت فمينيسم و مختصات آن و تاثير اين جريان بر نظام خانواده مي باشد که طي سلسله مقالاتي با اين موضوع بدان اشاره خواهد شد.

فاطمه ناظم زاده/گروه جامعه و سياست

مطالب مرتبط مجموعه :
آخرین مطالب سایت