صنعت سرگرمی ، حربه ای جدید!
صنعت سرگرمی ، حربه ای جدید!
زندگی در عیش ، مردن در خوشی (1)
این مقاله یک هشدار است . هشدار به خانواده ها ، به پدران و مادرانی که قلبشان برای سعادت فرزندانشان می تپد ، به آنانی که نگران آینده اند و می اندیشند با تربیت درست ، فردا را بسازند .
این مقاله در رابطه با دنیای سرگرمی هاست . دررابطه با اینکه چگونه فکرها را به تعطیلی کشانده اند. دنیائی که هدف آن به قول نیل پستمن : زندگی در عیش ، مردن در خوشیست.
هدف ، تنها درآمد است.دنیا در دستان چند شرکت پول پرست غربی می چرخد و دولت ها گوش به فرمان و بازیچه ی آنانند. شعاردیروزشان ایجاد دهکده ی جهانی بود و امروز ، سخن از یکسان اندیشی سر داده اند.
صنعت سرگرمی فرصتی برای اندیشیدن نمی گذارد. مهم تر اینکه برای ایجاد کنندگان آن ، هم فال است و هم تماشا.فال است از آن جهت که مردم را در بی خبری غرق می کند و تماشاست از این جهت که پول ساز است.
بهترین زمان برای نفوذ در ذهن ها ، اوقات فراغت است. در زمان کار و فعالیت همه آماده اند ، با ذهن باز مسائل را تجزیه و تحلیل می کنند و آنگونه که می خواهند قبول یا رد می نمایند ولی در زمان استراحت ، خیلی چیزها را قبول می کنند. این زمان ،زمان طلایی برنامه پردازان است.
جامعه شناسان غربی برای تحقق این گفته راه هایی پیشنهاد کرده اند:
"ارویل "عقیده دارد با زور یکسان اندیشی کنیم و "هاکسلی" ، راه های ملایم تری را ارائه می دهد : آنقدر سرگرمی فراهم کنیم که مردم دیگر فرصت اندیشیدن نداشته باشند .
اگر درآمد سالیانه نفت را 1800میلیارد دلار برآورد کنیم ،درآمد صنعت سرگرمی چندین برابر آن است.به این وسیله شرکت ها هم صاحب پول می شوند و هم صاحب نفوذ و این تمام قدرت است.
بهترین زمان برای نفوذ در ذهن ها ، اوقات فراقت است. در زمان کار و فعالیت همه آماده اند ، با ذهن باز مسائل را تجزیه و تحلیل می کنند و آنگونه که می خواهند قبول یا رد می نمایند ولی در زمان استراحت ، خیلی چیزها را قبول می کنند. این زمان ،زمان طلایی برنامه پردازان است.
زمینه های مساعد برای تولید سرگرمی زیاد است که ما قصد داریم در دو مقاله ، پنج مورد آن را مورد بررسی قرار دهیم . در این مقاله "غریزه جنسی "، "موبایل" و "مواد مخدر" ، و در مقاله ی بعد دو مورد دیگر را که شامل "فوتبال" و "مد " می باشد را همراه با ارائه ی راهکار بررسی خواهیم کرد :
1.غریزه ی جنسی
دین مقدس اسلام غریزه ی جنسی را امری مهم می داند که نه تنها نهی نمی شود ، بلکه به کمال می رساند .
"تافلر" در کتاب "موج سوم "خود وضع کنونی غرب را حاصل سه تحول می داند : اول ،موج کشاورزی ، دوم موج صنعتی وسوم موج الکترونیک که با خود بی بندو باری موج سومی را نیز به همراه دارد :
عقیده ی موج سومی ها این است که همه باید خوش باشیم و یکی از سلاح های آنان جاذبه ی جنسی است . این فکر را در میان زنان اشاعه دادند که اگر می خواهند با فرهنگ و متمدن باشند ، باید از حریم خانه خارج شوند و غرق در سرگرمی هایی شوند که به سمت لذت گشوده می شود . باید سنت های قدیمی را شکست و نوآوری را ، عضویت در سایت های مبتذل دانست. موضوعاتی چون ازدواج و هر آنچه دست و پا گیر است باید فراموش شود. باید آزاد بود و خوش گذراند . نتیجه ی آن چه شد؟
37درصد از مردان و29 درصد از زنان آمریکائی به زندگی زناشویی خیانت می کنند. 20درصد جوانان انگلستان قبل از 16 سالگی رابطه جنسی دارند.
پس تو ای جوان و نوجوان مسلمان !
آب به آسیاب آنان نریز ومراقب خود باش که با 230 میلیون سایت نامشروع به سراغت می آیند و آنچنان میان سرگرمی های پر زرق و برقشان تسخیرت می کنند که حتی فرصت اندیشیدن نداشته باشی.
این فکر را در میان زنان اشاعه دادند که اگر می خواهند با فرهنگ و متمدن باشند ، باید از حریم خانه خارج شوند و غرق در سرگرمی هایی شوند که به سمت لذت گشوده می شود . باید سنت های قدیمی را شکست و نوآوری را ، عضویت در سایت های مبتذل دانست. موضوعاتی چون ازدواج و هر آنچه دست و پا گیر است باید فراموش شود.
2. موبایل
موج سوم ، موج انقلاب الکترونیک نیزمی باشد که با خود تکنولوژی به ارمغان آورد و باعث پیشرفت های زیادی برای بشر گردید . ولی باید مراقب بود که اسیر آن نشویم ، بلکه آن را به خدمت خود درآوریم.
صاحبان صنعت سرگرمی در پی رسیدن به مقاصد خود ( یکسان اندیشی وبه تعبیری تعطیلی فکر) نهایت سوء استفاده را از موبایل می برند. وسیله ی کارآمدی که صحنه های مبتذل ولی سرگرم کننده ای به همراه دارد که همه جا و همه وقت در دست همگان یافت می شود : ایستگاه اتوبوس و مترو ، صف نانوایی و سرویس دانشگاه ، گاهی درمساجد و حسینیه ها ، حتی در کنار خانه ی خدا و مسجد پیامبر به چشم دیده ایم که ذهن ها غرق در صفحه ی موبایل هاست.فرصتی برای درست اندیشیدن و استفاده ی معقول از زمان و مکان نیست : این است برده داری موج سوم.
3. مواد مخدر
وسیله ی سرگرم کننده ی دیگر مواد مخدر است که در دست همگان به راحتی یافت می شود.
ماهواره های غربی به راحتی می توانند تمام ماشین های منتقل کننده ی مواد مخدر را در جاده ها کنترل کنند ولی نمی کنند .چرا؟
اگر سالیانه تنها 200میلیون دلار به افغانستان کمک شود ، مزرعه های خشخاش تعطیل می شود ، ولی نمی کنند . علت چیست؟
از زمانی که آمریکا و انگلستان در افغانستان حضور پیدا کرده اند ، میزان مزارع بیشتر هم شده است.می دانید برای چه؟
پاسخ ، نفع سرشار اقتصادی است.درکنار تخطئه ی فکر ها ؛800-500میلیارد دلار درآمد سالیانه، هم فال است و هم تماشا.
در مقاله ی بعد به دیگرزمینه های سرگرم کننده ای که مغزها را به تعطیلی می کشاند و شامل "فوتبال" و "مد" است، اشاره خواهیم کرد.
ادامه دارد ...
نویسنده : حاجی سعید
تنظیم برای تبیان :داوودی
مقالات مرتبط :
رسانه در خدمت ما ، یا ما مطیع امر او؟