گزارش شب چهل هفتم از شبهای بخارا
گزارش شب چهل هفتم از شبهاي بخارا
شب دکتر محمد معين
چهل و هفتمين شب از شب هاي مجله بخارا ، چهارشنبه عصر 13 تيرماه با اختصاص به دكتر محمد معين در تالار ناصري خانه هنرمندان برگزار شد . اين مراسم همزمان با سالگرد درگذشت دكتر معين با سخنان علي دهباشي آغاز شد :
« درباره سجاياي اخلاقي و روحي زنده ياد دكتر محمد معين صدها مقاله نوشته شده است كه هر كدام بخشي از سلوك و روحيه وي را به ما نشان مي دهد.
از جهات علمي نيز هم معاصران و دانشجويان ايشان گفته و نوشته اند . دكتر زرين كوب درباب ويژگي هاي علمي و پژوهشي دكتر معين در كتاب يادداشتها و انديشه ها چنين مي نويسد : « اولين و مهمترين صفت بارزي كه در دكتر معين به چشم مي خورد امانت داري و دقت اوست و بدانگونه كه در او بود در كمتر كسي مي توان يافت . » همانطور كه اشاره شد ويژگي شخصيتي دكتر معين آنچنان بود كه دهخدا و نيما او را معتمد خود مي دانستند و كليه آثار خودشان را به دكتر معين سپردند. و حتي سيد حسن تقي زاده نيز يادداشت هاي تحقيقي خود را درباره فرقه اسماعيليه به دكتر معين سپرد.
زندگي كوتاه دكتر معين با حجم كاري كه از خود به جا گذاشت تعجب همگان را برانگيخت. محمد پروين گنابادي در اين زمينه گفته است : « علت بيماري وي را اغلب حمل اين مي كردند كه كار زياد ايشان را اينطور كرد و واقعاٌ كار مرحوم دكتر معين زياد بود. » وقتي پزشكان انگليسي در دوران بيهوشي دكتر معين را معاينه كردند گفتند تن خسته اين مرد فرسودگي 90 ساله ها را پيدا كرده است . بدن دكتر معين به اندازه يك فرد نودساله پير بود. زيرا دهها سال ، شب و روز براي اين فرهنگ و تاريخ و ادبياتش كار كرده بود.
در اينجا به يك ويژگي بسيار مهم دكتر معين اشاره مي كنم. و آن شناخت و توجه عميق دكتر معين نسبت به ادبيات معاصر است . معمول چنين بوده كه از بين استادان درجه اول ما كمتر به ادبيات معاصر توجه مي كردند حتي مخالفت هايي هم ابراز مي شد. از جمله معدود استادان ما دكتر معين به ادبيات معاصر گرايش و توجه خاصي داشت . ايشان با وجود تخصص خود از جمله ادبيات و متون كلاسيك از ادبيات معاصر غافل نبود . به دانشجويان خود تأكيد مي كرد كه « افسانه » نيما و داستان هاي هدايت را بخوانند. عميقاٌ معتقد به تدريس ادبيات معاصر در دانشگاه بود و با وجود حجم كارهايش شعر و داستا معاصر را دنبال مي كرد و مي خواند و هيچگاه همچون برخي از استادان يكجانبه مسائل را بررسي نمي كرد و شايد بتوان گفت از اولين استاداني بود كه تدريس متن هاي فارسي را از صورت كهنه و فرسوده بيرون آورد و به معني كردن لغت هاي مشكل و شرح مفهوم جمله قانع نشد . بلكه آن را با اصول زبان شناسي و لغت شناسي و دستور زبان و اصول علمي امروزي همراه كرد.
زنده ياد دكتر معين حق بزرگي بر فرهنگ و ادبيات ما دارد . فرهنگ فارسي او از يكسو ، ترجمه ها و پژوهش هاي ماندگارش و مقالات بسياري كه از او به يادگار مانده همگي حكايت از جاودانگي او در تاريخ زبان فارسي است و بدون شك نام او در كنار ديگر بزرگان مسلم ادب فارسي باقي خواهد ماند. »
سپس فيلمي مستند از زندگي دكتر معين ساخته منوچهر مشيري به نمايش درآمد و پس از آن دكتر علي اشرف صادقي از دكتر معين و سالهاي كار در لغت نامه دهخدا ياد كرد. دكتر صادقي در بخشي از سخنان خود به اين نكته اشاره داشت كه برعكس هنر كه هرگز كهنه نمي شود و حتي پس از گذشت سال ها و ظهور مكتب هاي جديد ، آثار كلاسيك همچنان داراي ارزش خاص خود هستند ، علم در گذر از دوران هر روز طرحي نو مي يابد و به همين خاطر كار عالمان هميشه با منظري انتقادي رو به رو مي شود. اما پژوهش ها و كار لغت نامه دكتر معين را بايد در همان دوران و با همان دانشي كه در آن روزگار بوده مورد بررسي قرار داد و آن گاه به ارزش كار او پي برد. و سپس به خانواده دكتر معين پيشنهاد كرد كه از چاپ نازل اين لغات نامه و پاره پاره شدن توسط ناشران سودجو جلوگيري كنند و نيز به چاپ حواشي كه ايشان خود همان زمان بر لغت نامه نوشته و يا توسط ديگر استادان و دانشجويان و همكاران او در لغت نامه صورت گرفته همت كنند و در پايان مراتب تأسف خود را از اين كه جامعه ادبي ايران خيلي زود از استاد ارزنده اي چون دكتر معين بي بهره ماند ، ابراز داشت.
پس از آن متن دكتر دبيرسياقي درباره اهميت ايشان در ادبيات فارسي و تحقيقات ايراني توسط بيتا رهاوي قرائت شد .
« ... آغاز سال تحصيلي هزار و سيصد و نوزده و بيست را به ياد مي آورم كه به دانشكده ادبيات آمدم و در شعبه زبان و ادبيات فارسي نام نويسي كردم و با مروري كه به برنامه دروس آن سال كردم دريافتم كه تدريس تاريخ ادبيات در سال اول را كه در سالهاي قبل ، در هر سه سال دوره ليسانس استاد مرحوم فروزانفر بر عهده داشتند به يكي از فارغ التحصيلان دوره دكتري زبان و ادبيات فارسي واگذار كرده اند. به كلاس آن درس در ساعت مقرر با همكلاسان كه جمعاٌ بيست و دو نفر بوديم رفتيم و در صندلي هاي خود جاي گرفتيم . با گشوده شدن در مردي كوچك اندام با گردن افراخته و گام هاي استوار به درون آمد و بر كرسي استادي قرار گرفت و شمرده و فصيح آغاز سخن كرد .... » سپس دكتر دبيرسياقي در ادامه مي افزايد « در سال تحصيلي بعد با آنكه درسي با آن مرحوم نداشتيم اما رابطه تعليم و تعلم سال قبل و نيز سابقه همكاري ايشان با پسرعمويم موجب گرديد كه از محضر ايشان در دانشكده به هر بهانه سود معنوي ببرم ... » و در ادامه اشاره مي دارد كه « .. من در لغتنامه دهخدا با مرحوم دكتر معين همكاري داشتم. در خردادماه 1326 بنده نيز به همكاري با آن مرحوم دعوت شدم و سبب اين دعوت جز يك دو نوبت كه محضر دهخدا را دريافته بودم و نيز طبع و نشر ديوان منوچهري كه دهخدا آن را ديده و پسنديده بود معرفي مرحوم دكتر معين تيز تأثير داشته است .
آن همكاري كه تا پايان عمر دهخدا در هفتم اسفند 1334 ادامه يافت و از آن پس با مرحوم دكتر معين دو سال در عمارت مجلس شوري و سپس با واگذار شدن كار به دانشگاه تهران در عمارت دانشسراي عالي تا پايان سال 1353 كه لغتنامه به شميران موقوفات مرحوم دكتر محمود افشار يزدي نقل مكان كرد. آنجا تمام شش روز هفته از ساعت دو تاشش بعد از ظهر مشغول كار مي شدم . به اين ترتيب بود كه در يكي از روزهاي آذر ماه 1346 يعني درست پس از بيست و هشت سال و دو ماه پس از اولين آشنايي و بيست و شش سال پس از شروع همكاري در انجمن ايرانشناسي و بيست سال و شش ماه بعد از همكاري در لغتنامه دهخدا با مرحوم دكتر معين ، بطور معمول در فاصله دو تاشش بعد از ظهر در محل لغتنامه حاضر و مشغول كار بودم كه خبردادند حال استاد بد شده و او را به بيمارستان آريا واقع در شمال خيابان وصال شيرازي انتقال داده اند. بلافاصله با يكي دو تن از همكاران به بيمارستان رفتيم . مرحوم دكتر يحيي مهدوي استاد فلسفه دانشگاه نيز كه خبر را شنيده بودند رسيدند ، همگي به پشت اطاقي كه مرحوم دكتر معين آنجا بستري شده بودند رفتيم. .... دكتر معين همينقدر مجال يافت كه از حضور دكتر مهدوي و همكاران خود در لغتنامه تشكر كند و اين آخرين باري بود كه ايشان صحبت كرد... » و سپس در ادامه كلام از فداكاري و ازخودگذشتگي بي ريب و رياي همسر وفادار ايشان سخن گفت « كه در طول پنح سال بيماري مرحوم دكتر معين از پاي ننشست و شكوه اي سر نداد و با بردباري تحسين برانگيز از همسر خود مراقبت كرد و بيماري را كه ياراي سپاس از آن زحمات نداشت تيمارداري نمود.
وقتي از شادروان استاد همايي اين بيت را شنيدم كه وصف حال پرستاري است نگران حال بيمار و در همه حال مراقب احوال او وصف لحظه اي كه بيمار به خواب رفته و پرستار مجال استراحتي يافته است ..
نرگسش رفت به خواب و دلم آرام گرفت چون پرستار كه در خواب رود بيمارش .
اما نرگس چشم دكتر معين گويا هرگز به خواب نرفت تا همسر مهربانش لحظه اي مجال استراحت و آرامش خاطر يابد . اجر او با خدواند باد.
آرامگاه دكتر معين در آستانه و قبه برافراشته و فضاي روحاني آن را كه بارها در سفرهاي خود به شمال زيارت كرده ام ، گواه آرامش روح اوست و شادي روانش به گفته مرحوم دهخدا كه او نيز ، مانند همكار خويش آرامگاهي مستقل دارد.
مرگ هرگز براي ماضي نيست مرگ از بهر حال و آينده است
حال و آينده را توان داشتن ليك بگذشته ابد زنده است . »
در ادامه اين مراسم علي اكبر جعفري به عنوان ناشر فرهنگ معين به ذكر خاطره و آشنايي با دكتر معين و چگونگي انتشار و سختي هاي اين كار در آن زمان پرداخت. « ... روز پانزده شهريور بود كه به من اطلاع دادند كه آقاي دكتر در لغت نامه منتطر شما هستند . بلافاصله به ملاقات دكتر رفتم . پس از تعارفات نوشته اي به من داد و گفت پيش نويس قرار داد است . بخوانيد اگر اشكالي نمي بينيد يا نظري داريد بگوييد تا از بررسي و اصلاح امضا كنيم و كار شروع شود . قرارداد مطلب مهم و پيچيده اي نداشت . صحبت بيشتر روي چند بار تصحيح و غلط گيري فرمها و آماده ساختن دو شعبه براي حروف چيني ( يكي براي حروف چيني لغات و ديگري براي حروف چيني اعلام ) و دستور ساخت ماتريس ( قالب ) براي حروف لاتين مخصوص تلفط لغات و انتخاب يك نفر به تشخيص او به عنوان رابط چاپخانه ها و حروف چيني و دفتر دكتر در « لغت نامه » و حق التأليف و ميزان آن بود. ...با تمام شرايط دكتر موافقت كردم و كار آغاز شد. و با آن من فكر مي كردم اين فرهنگ يك چلدي خواهد بود و وقتي فهميدم كه چهار جلد و نهايتاٌ شش جلد خواهد بود حالم دگرگون شد چون آن وقت ها چنين بودجه اي نداشتم. اما به هر طريق كار گذشت تا آنكه دكتر معين در بستر بيماري افتادند و كار نيمه تمام ماند و معاون ايشان آقاي دكتر شهيدي كار را ادامه دادند و 19 سال اين كار به طول انجاميد تا سرانچام تمام فرهنگ چاپ شد.... »
در پايان دكتر مهدخت معين ضمن تشكر از مجله بخارا ، شركت كنندگان و سخنرانان با قرائت شعري از دكتر معين به بيان خاطرات و به ويژه واپسين روزهاي سلامتي دكتر معين پرداخت و اينكه چگونه اشتباه تيم پزشكي منجربه از دست رفتن سلامتي هميشگي وي و سپس درگذشت پدرش پس از پنج سال اغماء شد در حالي كه فقط پنجاه و اندي از زندگي او مي رفت. دكتر مهدخت معين ضمن تشكر از پيشنهادهاي دكتر صادقي اظهار داشت كه به عنوان خانواده دكتر معين تلاش خواهند كرد به اين پيشنهاد ها جامه عمل بپوشانند.
به نقل از وبلاگ "تادانه"