گامی برای تحول در نظام آموزش و پرورش؛
ماجرای مساجدی که جایگزین مدارس شدند
بسیاری از والدین همیشه دغدغه آموزش و تربیت بچه ها را دارند و احساس می کنند در مدارس عادی شرایط برای پرورش کودکان فراهم نیست. حالا گروهی برای آموزش نسل آینده تحت عنوان«مدارس مسجدمحور» راه جدیدی را شروع کرده و میخواهند با همکاری نظام آموزشوپرورش کشور، تحولی را در این مسیر ایجاد کنند.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تاریخ :
يکشنبه 1398/01/04
قرار ما حدود ساعت 11 صبح در مسجد مظهری، طرفای میدان قزوین بود. برنامهام را جوری برنامهریزی کردم که رأس ساعت 11 رسیدم. درب مسجد بسته بود. همین طور که به دنبال کسی میگشتم که در را باز کند، مادری را دیدم به همراه پسرش که یک جعبه کیک دستش بود به سمت مسجد میاید. احتمال دادم که مقصد ما با هم یکی است.
درست حدس زده بودم. باهم وارد مسجد شدیم.
مادر دانش آموز می گوید: تولد پسرم پارسا است. با آقای شاکری و اساتید دیگر هماهنگی کردم که امروز در زنگ تفریح برایش جشن تولد بگیریم. از شرایط و میزان رضایتش از این طرح پرسیدم. از کلاس و برنامه ها خیلی راضی بود.
این خیلی اتفاق خوبی است که ضعفهای اخلاقی و رفتاری بچه ها زودتر مشخص شود که اگر لازم باشد تحت درمانهای خاص خود قرار گرفته و از آفات بزرگسالی جلوگیری شود. این هنر ما است که باید بتوانیم دوشادوش خانواده ها این عیبها را اندک اندک و باصبوری و مدیریت صحیح رفع کنیم
وارد صحن مسجد شدم. دور تا دور مسجد بچه ها در گروه های 4-5 نفری با یک مربی در حال آموزش بودند؛ یک گروه کلاس اول بودند که مربی ان ها خود حاج آقا شاکری بود. یک گروه ریاضی می خواندند.گروه دیگر فارسی و دیگری اجتماعی.
موقع رنگ تفریح اعلام کردند که امروز تولد پارسا است. بچه ها با مربی هایشان با مدیریت حاج آقای شاکری دور میزی که روی آن کیک و شمع گذاشته شده و خیلی ساده و در عین حال با صفا برای تولد تزیین شده بود جمع شدند.به همراه حاج آقا شروع به شعر خواندن کردند و تولد پارسا را تبریک گفتند. در انتها هم شمع را فوت کردند و عکس دسته جمعی گرفتند.
خیلی جالب بود. لابه لای جشن گرفتن ها و شادی و شعرخواندن ها، حاج آقا خیلی زیرکانه مراقب رفتار بچه ها بود و نکات اخلاقی را در موقعیت های مختلف به آن ها با زبان شعر و داستان و طنز یادآور می شد و در جاهایی که بچه ها خطا می کردند یا نکته اخلاقی را به اقتضای سنشان رعایت نمی کردند، خیلی تمیز و مدبرانه تذکر می داد.
بعد از تمام شدن کلاس و اقامه نماز جماعت در رابطه با طرح «مدارس مسجد محور» با آقای شاکری صحبت کردم. روحانی جوانی که در عین حال که نشانه های خستگی و فشار کار زیاد بر چهره اش نمایان بود، اما با روی گشاده و چهره خنده برخورد می کند.
ارتباط آموزش و پرورش با مدارس مسجدمحور
شاکری شروع طرح «مدارس مسجد محور» را به دغدغه شخصی خود پیوند می دهد و می گوید: « با به دنیا آمدن فرزندم، دغدغه اولم زندگی ام تربیت فرزند شد. وقتی به سن 4سالگی رسید، برای برقراری ارتباط او با مسجد به فکر راه انداختن یک اعتکاف با مهدکودک شدیم. زمانی که به سن مدرسه رفتن رسید، ذهنم مشغول بررسی مدارس و کم و کیف آن ها شد. احساس میکردم با روال عادی که وجود دارد و درسهایی که در آموزش و پرورش داده میشود، عمده خروجی آن ها معمولاً بچه هایی خواهد بود که درس خوب بلد هستند اما ممکن است در زمینههای دیگر پیشرفت نکرده باشند. در نتیجه به این فکر افتادم که حالت جدیدی ایجاد کنیم که در آن هم انس با مسجد بوده و هم آموزهها متفاوت باشد.اواخر سال 95 بود که با مدیر آموزش و پرورش در یک جلسهای صحبت کردم و تأییدیه اینکه بچه ها با نرفتن مدرسه بتوانند در امتحانات شرکت کرده و مدرک درسیشان را دریافت کنند را گرفتم.
کار را شروع کردم، طی تماس ها و تبلیغات یکه داشتم متوجه شدم این طرح قبل از من ابتدئاً در شهر مشهد شروع شده و بعدها در شهر قم و و شهر ری که مجموعاً حدود 50 مدرسه در مسجد در سطح کشور در حال برگزاری هستند. روی این حساب بود که از تجربیات برخی از آن استفاده کرده و با انگیزه بیشتری کار را ادامه دادیم. در مقطع پیش دبستانی 9 دانش آموز داریم. اعتقاد ما این است که بچه های زیر 7 سال باید با بازی آموزش دریافت کنند. به مقطع کلاس اولی ها هم خیلی فشار وارد نمی کنیم و همه آموزش هایمان به همراه بازی است. در مقاطع اول تا پنجم 16 دانش آموز داریم که متوسط در هر کلاس 4-3 نفر دانش آموز وجود دارد.
خیلی از والدین از نقاط مختلف با ما تماس می گیرند و تمایل دارند که فرزندانشان در این کلاس ها شرکت کند که البته دوری مسیر کار را برایشان سخت کرده است. برنامه داریم در سال 98 در 5 نقطه شهر تهران این مدارس را در مساجدی که پیگیر آن ها هستیم راه اندازی کنیم.»
از سن 14 سالگی به بچهها مسئولیت بدهید
حاج آقای شاکری معتقد است درسهای متداول فعلی که در آموزش و پرورش تدریس می شود، خوب و لازم است اما این مقدار زمان برای گذراندن آن ها نیاز ندارد. یک دانشآموز می تواند در حدود 3 سال، کل 6 سال ابتدایی را بخواند و فرصت های باقی مانده را در رشته های دیگر متخصص شود. چیزی که در آموزش و پرورش به آن توجه نمی شود. «ما بچه ها را خیلی محدود کرده ایم بچه ها در طول 12 سالی که درس می خوانند در سن 18 سالگی دیپلم می گیرند. بخواهد لیسانس بگیرد 24 ساله میشود و اگر پسر باشد دو سال سربازی است. بعد هم بیاید و بخواهد کاری پیدا کند و پول در بیاورد، تازه در 30 سالگی ازدواج میکنند. این بچه در کل زندگی خود عقب میافتد. این در حالی است که دین میگوید از 14 سال به بالا باید به بچهها مسئولیت بدهید. ما در این جا با بچه ها کار می کنیم، به آن ها مسئولیت می دهیم. بچه های ما از 14 سال به بالا این قابلیت را پیدا می کنند که خودشان معلمهای مدرسه در مسجد بشوند یا در رشته ای که علاقه دارند به شکل تخصصی کار کنند که اگر خواستند 20-18 سالگی ازدواج کنند شرایطش را داشته باشند. بچهای که 12 سال درس آموزش و پرورش را میخواند و بعد این مسیر را طی کند وقتی برای ازدواج پیدا نمیکند. باید به بچهها اعتماد کرد و کار را به دست آن ها سپرد.»او در ادامه به بیان برنامه هایی که برای بچه دارد اشاره می کند:« ما دو روز در هفته را تخصیص به این دادیم که بچهها درسهای مدرسه را بخوانند، دو روز معارف دینی، یک روز مباحث تخصصی و یک روز هم ورزش. هر بچه ای استعداد و توانایی یک چیز را دارد. عده ای در مسیر تحصیل و تهذیب و عده ای در ورزش رشد می کنند. این ها را باید شناخت و پرورش داد.»
تربیت امر تدریجی است/ بچه باید بچگی کند
شاکری در ادامه تربیت را امر تدریجی معرفی کرد که نمیتوان از آن انتظار گرفتند نتیجه سریع داشت. او برای این امر تعبیری را به نقل از بزرگان اشاره می کند:« تربیت همچون بارش برفی است که اگر ریز و آرام ببارد، می نشیند و اگر تند ببارد زود آب شده و تمام می شود. داشتن صبر در تربیت خیلی مهم است. و من این را همیشه به اولیاء یادآور می شوم. نباید انتظار داشت که طی دو سه ماه برای فرزند اتفاق خیلی خاصی رخ دهد. این چنین نیست. بچه، باید بچگی کند و با همه بازیگوشی ها، با حضور در اجتماع و تلویزیون دیدن و رفت و آمدی که در کوچه و خیابان و میان فامیل دارد، اندک اندک ایراداتش برطرف شود.»تعامل اجتماعی بچهها در این کلاسها تقویت میشود
او در مورد حُسن مدارس مسجد محور که صحیح پیش می روند، این گونه پاسخ می دهد: «کلاسها در دو قالب ارائه میشود. کلاسهای درسی در قالب کلاس خصوصی تر که با تفکیک سن وشرایط است و کلاسهای غیردرسی همانند قرآن و داستان که به صورت عمومی برگزار میشود و بچه با رنج های سنی مختلف سر یک کلاس می نشینند. این شیوه عمومی بودن کلاسها خوبیها و بدیهایی دارد که به اعتقاد من خوبی هایش غالب است. در این شرایط که بچهها در تعامل اجتماعی قرار می گیرند، اتفاق مثبتی که اتفاق می افتد این است که تعامل اجتماعی آن ها شکل می گیرد. این در حالی است که آن ها در حالت عادی فقط بلد هستند با بچه های هم سن و سال خود تعامل داشته و با غیر آن ها تعامل خیلی صحیح ندارند.»وقتی بچهها «خود» واقعیشان را نشان میدهند
مسئول طرح مدرس مسجد محور در مسجد مظهری امتیازات دیگری را برای این طرح ارائه می دهد: «در این سیتم چون نظام مرتب و منظم نیست و همه پشت میز نشین در یک فضای بسته نیستند، برون ریزی اتفاق می افتد. به این معنا که در این آزادی، بچه خودی را که اگر در مدرسه در قالب آموزش و پرورش و یا در خانه و محیط آپارتمانی بود، نشان نمی داد، در این فضا شرایط به طوری است که خوبیها و بدیهای خود را انعکاس میدهد. البته این خیلی اتفاق خوبی است که ضعف های اخلاقی و رفتاری بچه ها زودتر مشخص شود که اگر لازم باشد تحت درمان های خاص خود قرار گرفته و از آفات بزرگسالی جلوگیری شود. این هنر ما است که باید بتوانیم دوشادوش خانواده ها این عیب ها را اندک اندک و با صبوری و مدیریت صحیح رفع کنیم.»بچههای ما از 14 سال به بالا این قابلیت را پیدا میکنند که خودشان معلمهای مدرسه در مسجد بشوند یا در رشتهای که علاقه دارند به شکل تخصصی کار کنند که اگر خواستند 20-18 سالگی ازدواج کنند شرایطش را داشته باشند. بچهای که 12 سال درس آموزش و پرورش را میخواند و بعد این مسیر را طی کند وقتی برای ازدواج پیدا نمیکند. باید به بچهها اعتماد کرد و کار را به دست آنها سپرد
کلاسهای درس با حداقل امکانات
هر اتفاق و رویدادی یک بعد اقتصادی و خدماتی را به همراه خود دارد. شاکری در رابطه با این قسمت از این طرح در این مسجد می گوید:« الان چون سال اول است خیلی بحث هزینه را برای خودمان و همچنین خانواده ها سخت نکردیم. هزینه اساتید را به شکل معقولی از اولیاء میگیریم. در رابطه با تجهیزات کلاس هایمان هم فعلاً به حداقل هایی چون تخته وایتبرد و ماژیک بسنده کردیم تا بتوانیم اندک اندک خود را بسازیم.»کلاسهای دختران هم در راه است
شروع طرح مدارس مسجد محور در مسجد مظهری برای آقا پسرها بود اما حاج آقای شاکری این قول را می دهد که به زودی طرح مدارس مسجد محور برای دختران هم راه اندازی می شود. او در این رابطه ادامه می دهد:«مهارت های مردانه برای آقایان و مهارتهای زنانه برای خانمها لازم است و باید آموزش داده شود. یک پسر باید دست به آچار باشد. باید بتواند کولر سرویس کرده و چهارتا کار مردانه انجام دهد. دختر خانم کارهای زنانه را بلد باشد. این طور نباشد که با داشتن مدرک لیسانس و فوق لیسانس بگیرد توانایی همسرداری کردن را نداشته باشد. نتواند محیط خانه را مدیریت کند. پسر لیسانس بگیرند و بلد نباشد کارهای مردانه انجام دهد.ما الان آموزشهای الکتریکی را شروع کردیم. ممکن است سال بعد در بحث نجاری وارد شدیم. سرویس کولر، کارهای مکانیکی و مهارتهای فنی را آموزش دهیم. برای خانمها آموزش هایی چون خیاطی، آشپزی، مهارتهای مربوط به زندگی و همسرداری را به فراخور سن و شرایط آن ها در برنامه خود قرار می دهیم.»
شاکری به عنوان حسن ختام و صحبت های پایانی می گوید:« اعتقاد ما این است که الگوی آموزشی در کشور باید درست شود. باید مساجد را به عنوان پایگاه های اصلی در زندگی مردم وارد کنیم. مساجد بهترین مکان برای بحث آموزش و رشد و شکوفایی بچه ها هستند. ما به عنوان کسانی که در مساجد فعالیت هایی را داشته و خواهیم داشت نه تنها با آموزش و پرورش تقابل نداریم، بلکه با راه اندازی و اجرای چنین طرح هایی به کمک آموزش و پرورش آمده ایم.»
مطالب مرتبط مجموعه : گوناگون
آخرین مطالب سایت