علی گل زاده غفوری
11 دی ماه سالگرد درگذشت علی گل زاده غفوری (1302ـ1388) است.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
تاریخ :
چهارشنبه 1397/09/28 ساعت 13:31
💠 او حقوق دان، نویسنده و استاد دانشگاه بود که تحصیلات دینی خود را در نجف و قم به اتمام رساند و در کنار آن، کارشناسی ارشد حقوق را از دانشگاه تهران و دکتری حقوق قضایی خود را نیز از دانشگاه سوربن فرانسه گرفت. هم چنین به همراه شهید بهشتی، شهید باهنر و سیّد رضا برقعی، نگارش کتاب های تعلیمات دینی آموزش و پرورش را به عهده داشت. وی در دوران طلبگی در قم، از دوستان آقای علّامه بود و در دبیرستان علوی، دروس زبان انگلیسی، عربی، قرآن، فقه، فلسفه و منطق تدریس می کرد (1335ـ1357).
💠 در ادامه، خاطراتی از تلاش های تربیتی وی را می خوانیم (با اندکی ویرایش):
خلاصه حرف این است که آنها سعی نمیکردند با زور، استبداد، بیمنطقی و بدون عاطفه ما را اداره کنند و در رأس این بزرگواران، از نظر ایجاد چنین فضایی که به ما بها و ارزش داده شود و ما را بزرگ ببینند، آقای غفوری بود.
مرحوم آقای غفوری این جمله را بارها میفرمود: «ما به امید سی سال آینده شما هستیم!» با تکرار مدام این جمله، ضمن اینکه به ما میآموخت که برنامهریزی سیساله باید کرد و سی سال آینده را باید دید، از این سو هم به ما القای بزرگ بودن میکرد؛ به این معنا که توجّه داشته باشیم که خیلی امیدها به ماست. ایشان میگفت، «حریفهای شما در سی سال آینده، در اروپا و... دارند تربیت میشوند و شما هم باید حدّاقل هم تراز آن ها تربیت شوید یا جلوتر از آنها باشید.»
وقتی سال سوم دبیرستان در مدرسهی علوی تحصیل میکردیم، مرحوم گل زاده غفوری در کلاس هایش خیلی آه می کشید و افسوس میخورد که چرا در کشور یک بانک اسلامی وجود ندارد تا وام بدون بهره بدهد. تذکّرات و آموزههای این مرد باعث شد تا به همراه تعدادی از دوستان برای این امر چارهاندیشی کنیم. به دنبال بحث حرمت ربا و آثار آن در جامعه، فکر بانکداری بدون ربا برای ما ایجاد شد و به اتّفاق چند نفر از همکلاسیها، طرح تشکیل «صندوق تعاونی» برای جمع آوری پساندازهای کوچک و اعطای قرضالحسنه در کلاس مطرح شد و مورد استقبال قرار گرفت. این طرح با طلّاب مدرسه «ملّا محمّدجعفر» (حوزه مرحوم آیت الله مجتهدی) در میان گذاشته شد و آنان نیز استقبال کردند.
بنابراین، صندوق قرضالحسنهای راه انداختیم و برای ثبت آن اقدام کردیم. اداره ثبت بهدلیل وجود بندی در اساسنامه مبنی بر ارائهی وام بدون بهره، نمیتوانست آن را ثبت کند؛ تا آنکه پس از اصرار ما، مسئله را در هیئت دولت مطرح کردند و دولت وام بدون بهره را برای این قبیل مؤسّسات تصویب کرد. اساس نامه «صندوق تعاونی اسلامی» تدوین و تعدادی دفترچه چاپ و توزیع شد. هر یک از اعضای مؤسّس، تعدادی را به عضویّت صندوق درآوردند و به تدریج، سرمایه صندوق افزایش یافت. بدین وسیله، وام های زیادی برای رفع نیازهای مردم داده شد.
در ابتدا، تصوّر نمیشد که این طرح با استقبال زیادی رو به رو شود؛ ولی خوش بختانه به تدریج و بر اساس الگوی اوّلیّه، در مساجد مختلف (حتّی در شهرستانها) تعداد زیادی صندوق قرض الحسنه تشکیل شد و تا زمان پیروزی انقلاب و پس از آن، فعّالیّت های مردمی خوبی داشتند و به بعضی خانواده های زندانیان، مجروحین و شهدای انقلاب کمک هایی کردند.
📷 توضیح عکس: مرحوم علی گل زاده غفوری در میان جمعی از دانش آموزان دبیرستان علوی
📚 منبع: مصاحبهی مؤسّسه متن با آقای علی دوایی (در دست انتشار)؛ سال های بی قرار: خاطرات جواد منصوری؛ تحقیق و تدوین: محسن کاظمی؛ تهران: شرکت انتشارات سوره مهر، 1391 ش.
💠 در ادامه، خاطراتی از تلاش های تربیتی وی را می خوانیم (با اندکی ویرایش):
خلاصه حرف این است که آنها سعی نمیکردند با زور، استبداد، بیمنطقی و بدون عاطفه ما را اداره کنند و در رأس این بزرگواران، از نظر ایجاد چنین فضایی که به ما بها و ارزش داده شود و ما را بزرگ ببینند، آقای غفوری بود.
مرحوم آقای غفوری این جمله را بارها میفرمود: «ما به امید سی سال آینده شما هستیم!» با تکرار مدام این جمله، ضمن اینکه به ما میآموخت که برنامهریزی سیساله باید کرد و سی سال آینده را باید دید، از این سو هم به ما القای بزرگ بودن میکرد؛ به این معنا که توجّه داشته باشیم که خیلی امیدها به ماست. ایشان میگفت، «حریفهای شما در سی سال آینده، در اروپا و... دارند تربیت میشوند و شما هم باید حدّاقل هم تراز آن ها تربیت شوید یا جلوتر از آنها باشید.»
وقتی سال سوم دبیرستان در مدرسهی علوی تحصیل میکردیم، مرحوم گل زاده غفوری در کلاس هایش خیلی آه می کشید و افسوس میخورد که چرا در کشور یک بانک اسلامی وجود ندارد تا وام بدون بهره بدهد. تذکّرات و آموزههای این مرد باعث شد تا به همراه تعدادی از دوستان برای این امر چارهاندیشی کنیم. به دنبال بحث حرمت ربا و آثار آن در جامعه، فکر بانکداری بدون ربا برای ما ایجاد شد و به اتّفاق چند نفر از همکلاسیها، طرح تشکیل «صندوق تعاونی» برای جمع آوری پساندازهای کوچک و اعطای قرضالحسنه در کلاس مطرح شد و مورد استقبال قرار گرفت. این طرح با طلّاب مدرسه «ملّا محمّدجعفر» (حوزه مرحوم آیت الله مجتهدی) در میان گذاشته شد و آنان نیز استقبال کردند.
بنابراین، صندوق قرضالحسنهای راه انداختیم و برای ثبت آن اقدام کردیم. اداره ثبت بهدلیل وجود بندی در اساسنامه مبنی بر ارائهی وام بدون بهره، نمیتوانست آن را ثبت کند؛ تا آنکه پس از اصرار ما، مسئله را در هیئت دولت مطرح کردند و دولت وام بدون بهره را برای این قبیل مؤسّسات تصویب کرد. اساس نامه «صندوق تعاونی اسلامی» تدوین و تعدادی دفترچه چاپ و توزیع شد. هر یک از اعضای مؤسّس، تعدادی را به عضویّت صندوق درآوردند و به تدریج، سرمایه صندوق افزایش یافت. بدین وسیله، وام های زیادی برای رفع نیازهای مردم داده شد.
در ابتدا، تصوّر نمیشد که این طرح با استقبال زیادی رو به رو شود؛ ولی خوش بختانه به تدریج و بر اساس الگوی اوّلیّه، در مساجد مختلف (حتّی در شهرستانها) تعداد زیادی صندوق قرض الحسنه تشکیل شد و تا زمان پیروزی انقلاب و پس از آن، فعّالیّت های مردمی خوبی داشتند و به بعضی خانواده های زندانیان، مجروحین و شهدای انقلاب کمک هایی کردند.
📚 منبع: مصاحبهی مؤسّسه متن با آقای علی دوایی (در دست انتشار)؛ سال های بی قرار: خاطرات جواد منصوری؛ تحقیق و تدوین: محسن کاظمی؛ تهران: شرکت انتشارات سوره مهر، 1391 ش.
مطالب مرتبط مجموعه :
آخرین مطالب سایت