بنز با راننده را قبول نكرد و سوار پيكانش شد

شهيد محمدجواد تندگويان نمادي از خدمت صادقانه، مسئوليت‌پذيري و ايثارگري است. او در حساس‌ترين برهه تاريخ كشور به جاي پشت ميز‌نشيني و دل بستن به تشريفات، حضور در مناطق جنگي و سركشي به مراكز تحت مسئوليتش را ترجيح داد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :

شهيد محمدجواد تندگويان نمادي از خدمت صادقانه، مسئوليت‌پذيري و ايثارگري است. او در حساس‌ترين برهه تاريخ كشور به جاي پشت ميز‌نشيني و دل بستن به تشريفات، حضور در مناطق جنگي و سركشي به مراكز تحت مسئوليتش را ترجيح داد. وزارتخانه‌اي كه يكي از حساس‌ترين پست‌هاي سياسي ايران است ولي هيچ‌كدام از اين القاب و عناوين كوچك‌ترين اهميتي براي تندگويان نداشت. او در روزگار جواني، جاي حساب و كتاب‌هاي روزمره انسان‌ها براي زندگي فاني‌شان، كمك به ميهن و هموطنانش را سرلوحه كار قرار داد و سعادتمندي امروزش را به چيز ديگري نفروخت.
 سال‌هاي زيادي از دفاع مقدس نگذشته و جوان‌هاي آن زمان هنوز خاطرات دوران طلايي جنگ كه با فرهنگ برادري و ايثارگري گره خورده بود را به ياد دارند. فرهنگ نابي كه ماديات كمترين جاي را در آن داشت و رايحه دل‌انگيزش تاريخ را از معنويت و عشق پر مي‌كرد. اين دوران پرشكوه الگوهاي بسياري را به نسل‌هاي آينده معرفي كرده است.
شهيد تندگويان يك راهنما و الگوي كامل از جوان مؤمن و انقلابي است. كسي كه كردارش به خوبي مسئوليت‌پذيري و درستي در كار، داشتن وجدان كاري و سلامت در رفتار را نشان مي‌دهد بدون كوچك‌ترين ادعا و هياهويي در جهت كمك به ميهن و مردم به تمام امور دنيا پشت پا زد و نامي نيك براي خود به يادگار گذاشت.
زماني كه شهيد رجايي مسئوليت وزارت نفت را به شهيد تندگويان واگذار كرد، به خاطر مشي خدمتگزارانه‌اش لقب مكتبي‌ترين وزير را گرفت. محمد جواد از خانواده‌اي محروم بود و درد محرومان را مي‌شناخت. عادت نداشت پشت ميز بنشيند و به امضا كردن نامه‌ها بسنده كند؛ اين بود كه تنها چند روز پس از وزير شدنش، به مناطق نفتخيز جنوب رفت تا از نزديك به بررسي اوضاع بپردازد. در زمان وزارت يك ماشين بنز با راننده در اختيار ايشان قرار دادند اما آقاي وزير تنها يك روز سوار آن ماشين شد و مي‌گفت انگار سوزن در صندلي اين ماشين گذاشته‌اند، به همين خاطر نمي‌توانم اين ماشين را تحمل كنم. تأكيد كرد همان پيكان خودمان بهتر است. يك پيكان درخواست كرد و عمداً هم خودش رانندگي مي‌كرد.
حضور در مناطق جنگي و سركشي به پالايشگاه‌هاي نفتي كه زير بمباران دشمن بود يكي از برنامه‌هاي ثابت شهيد تندگويان بود. مي‌خواست خودش كاملاً در صحنه باشد و همه چيز را از نزديك ببيند. 40 روز بيشتر از حضورش در وزارتخانه نگذشته بود كه در راه سركشي به پالايشگاه آبادان توسط بعثي‌ها اسير شد.
عراقي‌ها ابتدا نمي‌دانستند چه شخصيتي را به اسارت گرفته‌اند، پس از اينكه فهميدند وزير نفت جمهوري اسلامي ايران را اسير كرده‌اند، پيشنهاد آزادي او را در قبال آزادي تعدادي از خلبان‌هاي عراقي مطرح ‌كردند. همسر شهيد تندگويان در اين باره مي‌گويد: در همان روزهاي ابتدايي اسارت همسرم، شهيد رجايي به خانه ما آمد و پس از احوالپرسي و جويا شدن حال بچه‌ها گفت عراقي‌ها حاضرند شهيد تندگويان را در قبال آزادي هشت نفر از خلبان‌هاي عراقي آزاد كنند. من در پاسخ ايشان گفتم اگر بنده اين شرط را بپذيرم خود آقاي تندگويان نمي‌پذيرد كه در قبال آزادي‌اش، كساني آزاد شوند كه مي‌خواهند پس از بازگشت به كشورشان دوباره مردم بي‌گناه ما را بمباران كنند.
جنگ پايان يافت و خبري از بازگشت وزير نفت نشد. روزهاي سختي را در اسارت گذراند و به گفته كساني كه از وضعيت ايشان باخبر بودند عراقي‌ها تندگويان را براي تحت فشار قراردادن به سختي شكنجه مي‌كردند. مهندس تندگويان به خاطر شدت جراحات و شكنجه‌هايي كه شده بود در سال 1370 به شهادت رسيد. پزشكي قانوني ايران، علت شهادت محمدجواد تندگويان را خفگي به وسيله رشته طناب اعلام كرد و سن ايشان را هنگام شهادت بين ۳۱ تا ۳۷ سال دانست.
فرماندهان زيادي در هشت سال دفاع مقدس به درجه رفيع شهادت نائل آمدند،اما شهيد تندگويان زنجيره ايثار، خدمت و شجاعت را دوران جنگ كامل كرد تا دفاع مقدس در همه ابعاد الگوهايي دست‌يافتني براي معرفي داشته باشد. سبك زندگي و شيوه مديريت تندگويان براي مديران امروزي مي‌تواند يك متر و معيار سالم براي سالم‌زيستن و مردمي بودن باشد به شرطي كه در گنجينه دفاع مقدس را بگشاييم و از گنج‌هايش استفاده كنيم.
 

منبع: روزنامه جوان

مطالب مرتبط مجموعه :
آخرین مطالب سایت