آیت الله محمد ابراهیم کلباسی (رض)

يك سال به دليل كاهش نزولات جوّى، خشكسالى و قحطى، مردم نگران و دست اندركاران و كارگزاران منطقه، دچار استيصال و درماندگى شدند. حاكم وقت ـ منوچهر خان معتمدالدوله ـ خدمت آيت‌الله كلباسى آمد و عرض كرد: مردم تقاضاى عاجزانه دارند كه شما براى انجام نماز و دعاى باران به بيرون شهر برويد.
بازدید :
زمان تقریبی مطالعه :
 

حاج محمّدابراهیم کلباسی

حاج محمّدابراهیم کلباسی فرزند حاج محمّدحسن کرباسی هروی خراسانی اصفهانی، از مشاهیر فقهاء و مجتهدین و اکابر علماء و محقّقین است. عالم زاهد عابد ورعِ تقی، بلکه ازهد و اعبد و اورع و اتقای علمای زمان بوده، در روز 19 ربیع الثّانی سال 1180ق در اصفهان متولّد شده، در 10 سالگی پدرش وفات یافته، و بنا به سفارش پدر، تحت تربیت و مراقبت عارف و حکیم فرزانه آقامحمّد بیدآبادی قرار گرفته، و نیز به درس میرزا محمّد علیّ بن میرزا مظفّر، شیخ محمّد خاتون آبادی، ملاّمحراب گیلانی و ملاّعلی نوری حاضر شد. سپس به سفر حج مشرّف شده، پس از بازگشت، چندی در عتبات عالیات متوطّن شده، و از علمای اعلام همچون شیخ جعفر نجفی (کاشف الغطاء)، سیّدعلی طباطبایی حائری صاحب ریاض، سیّدمحمّدمهدی بحرالعلوم، آقاسیّدمحسن اعرجی کاظمینی و سیّدمحمّد باقر وحید بهبهانی کسب فیض نموده، به ایران بازگشت، و در قم و کاشان نزد میرزا ابوالقاسم قمی و ملاّاحمد نراقی تلمّذ نموده، به درجات عالی علم و اجتهاد نائل آمده، در اصفهان ساکن شد، و به تدریس و افتاء و اقامه جماعت و ارشاد خلق مشغول گردید. عدّه ای کثیر از علماء در خدمت او درس خوانده اند.

مرحوم حاجی کلباسی در امر فتوی بی نهایت احتیاط می فرموده، و بر دقایق آداب شریعت، مواظبت کامل داشته، به طوری که کم تر مستحبّی از مستحبّات او فوت شده، و با این حال، در نهایت تواضع و سلامت نفس بوده، و حکایات زیادی از دقّت و احتیاط او در فتوی و عدم توجّه ایشان به مردم دنیا و زهد و قناعت و اعراض ایشان از دنیا نقل شده که همگی، دلالت بر عظمت مقام و جلالت قدر ایشان است. ایشان در مسجد حکیم اقامه جماعت می نموده که پس از وفات، فرزندان و نوادگان او در آن مسجد به اقامه جماعت پرداخته اند. وی در شب پنج شنبه 8 جمادی الاوّل سال 1261ق در اصفهان وفات یافت، و در مقبره ای مخصوص، مقابل در شرقی مسجد حکیم به خاک سپرده شدند.(1)  از آن رو که پدر مرحوم کلباسی، ساکن محله ای به نام حوض کرباس در شهر هرات بوده این خاندان به کرباسی و سپس در عرف عامه مردم به کلباسی معروف گشته اند. آن مرحوم پس از هرات، مدتی نیز در قریه کاخ یا کاخک از توابع تایباد خراسان سکونت داشته و از همین رو خاندان کلباسی در منابع با شهرت کاخی و کاخکی نیز شناخته می شوند.(2)

فضائل اخلاقی:

جلالت قدر و مقام والای اخلاقی مرحوم کلباسی در منابع مختلف مورد تاکید قرار گرفته است.(3)  در ادامه تنها به گزارشی از مولف کتاب ریحانة الادب بسنده می کنیم. وی می نویسد: «حاج ابراهيم‌ يا محمد ابراهيم بن محمد حسن خراسانى كاخى، اصفهانىّ المولد و المسكن و المدفن، معروف به كرباسى، عالمى است عامل ربّانى، از فحول علما و متبحّرين فقهاى اماميّه قرن سيزدهم هجرت كه فقيه اصولى عابد زاهد قانع كثير الاحتياط، ركن الشيعة، قطب الشريعة، مصدر حكم و آثار، مركز دائره فضلاى نامدار، در عبادت بسيار خضوع و خشوع و حضور قلب داشت و با آنهمه عزّت و مناعت و قدرت و استطاعت كه داشته قدم از جاده قناعت كه گنجى است بى‌نهايت و تمام زينت اهل علم و علماى دينيّه است كنار نگذاشت...از كثرت احتياط رساله عمليّه هم ننوشته و مي گفته است كه استخوان بدنم طاقت آتش جهنّم ندارد، تا آنكه به اصرار ميرزاى قمى رساله‌اى نوشت و هرمسئله كه مي پرسيدند جواب شفاهى نگفته و امر بمراجعه آن رساله مينمود و اگر مقتضى مي شد كه بشهادتى رسيدگى نمايد از احكام شرعيّه شغل و حرفت شاهد استفسار مي نمود كه موثّق و مقبول الشهادة بودن و نبودن او را استكشاف كرده باشد.گويند كه غسّالى براى امر مهمّى پيش او بشهادت رفت، او نيز احكام و آداب غسل ميّت را از وى پرسيد، غسّال تمامى آداب غسل را موافق ميزان شرع مقدّس بعرض رسانيد و گفت در آخر كار چيزى هم بگوش ميّت ميگويم فرمود: كه آن چيست؟ گفت: ميگويم كه خوشا بسعادت تو كه مردى و براى شهادت پيش كرباسى نرفتى».(4)

همچنین درباره آن مرحوم گفته شده؛ شب قدر را با عبادت ادراك كرد، زيرا مدت يك سال، شب تا صبح عبادت كرد و معلوم است كه شب قدر از شبهاى سال بيرون نيست.(5)

نماز باران:

یکی از مهمترین کرامات نقل شده از مرحوم کرباسی، نماز باران وی می باشد. شرح این واقعه به نقل از برخی منابع چنین است :(6)

 يك سال به دليل كاهش نزولات جوّى، خشكسالى و قحطى، مردم نگران و دست اندركاران و كارگزاران منطقه، دچار استيصال و درماندگى شدند. حاكم وقت ـ منوچهر خان معتمدالدوله ـ خدمت آيت‌الله كلباسى آمد و عرض كرد: مردم تقاضاى عاجزانه دارند كه شما براى انجام نماز و دعاى باران به بيرون شهر برويد.

آن فقيه زاهد كه سنين كهنسالى و سالخوردگى خود را سپرى مى كرد، گفت: من پيرم و ناتوان و قوت رفتن را ندارم. حاکم وقت می افزاید: ختى روان برايتان مى فرستم كه در آن نشسته و به مكان مورد نظر براى دعاى باران برويد. که مرحوم كلباسى در جواب او می گوید: آخر با تخت غصبى، آن هم اهدايى از سوى عامل ستم به دعاى باران رفتن و تقاضاى نزول رحمت كردن، چه مناسبتى دارد و آيا خداوند با چنين وضعى دعاى ما را مستجاب مى كند؟!. يكى از فرزندان حاجى عرض كرد: خودمان با همكارى مردم تختى از چوب برايتان مى‌سازيم.

نجارى پذيرفت كه آن وسيله را بسازد. در شهر اعلان نمودند كه از روز شنبه همه مردم روزه بگيرند تا روز دوشنبه با حال روزه به همراه حاجى كلباسى براى دعاى باران حاضر شوند. مردم روزه دار در موعد مقرر در حوالى محلّ اقامت آن مجتهد عارف، اجتماع كردند و حاجى را كه بيمار و ناتوان و بسيار سالخورده بود، با تختى به سوى تخت فولاد آورند گروهى از ارامنه جلفاى اصفهان نيز صف كشيدند و كتاب آسمانى خود ـ انجيل ـ را گشودند. يهوديان اصفهان نيز با تورات در آن مكان حاضر شدند. علامه کلباسی مشاهده كرد در يك سو، ارامنه و در طرف ديگر، يهوديان صف كشيده اند. پس سر خويش را برهنه نمود و به جانب آسمان نگريست و عرض نمود:«خدايا! محمدابراهيم محاسنش را براى نشر اسلام سپيد كرده است امروز مرا نزد پيروان مذاهب ديگر شرمسار مفرما!.

ناگهان ابرى متراكم، آسمان اصفهان را فراگرفت و ساعتى بعد، ريزش باران به طور مداوم آغاز گرديد و بدين گونه مردم از عوارض كاهش منابع آب و خشكسالى نجات يافتند.

آثار:

برخی از کتب و تالیفات برجای مانده از مرحوم کلباسی عبارتند از:(7)

1-اجوبه المسائل
2-احکام نماز
3-اشارات الاصول. در دو جلد.
4-ارشاد المسترشدین. رساله عملیّه ایشان به زبان فارسی.
5-ایقاظات. در اصول فقه.
6-رساله در تنقیح مسأله صحیح و اعم
7-شوارع الهدایه. شرح بخش طهارت و صلاه کفایه محقّق سبزواری
8-عدم جواز تقلید میّت
9-رساله در مفطر بودن قلیان.
10-مناسک حج
11-منهاج الهدایه. در فقه.

منابع:

1 - اعلام اصفهان.  مصلح الدین مهدوی؛ تصحیح ، تحقیق و اضافات: غلام رضا نصراللهی. سازمان فرهنگی تفریحی شهرداری اصفهان. اصفهان. 1386 ش.  ج1. ص 97.
2 - رجوع شود به: سفینة البحار . حاج شیخ عباس قمی . اسوه. تهران. ج7. ص 460 و ریحانة الادب فی تراجم المعروفین بالکنیه او اللقب. محمدعلی مدرس تبریزی. کتابفروشی خیام. تهران. 1369ش. سوم.   ج 5. ص 44
3 - برای نمونه رجوع شود به:  النجــم الثــاقـــب. میرزا حسین نوری. تقديم وترجمة وتحقيق وتعليق السيّد ياسين الموسوي. مسجد مقدس جمکران. قم. 1387ش. ج2. ص 284 و 285 و موسوعة طبقات الفقها. جعفر سبحانی. مؤسسه امام صادق عليه السلام، قم. اول. ج13. ص 518
4 - ریحانة الادب فی تراجم المعروفین بالکنیه او اللقب. محمدعلی مدرس تبریزی. کتابفروشی خیام. تهران. 1369ش. سوم.   ج 5. ص 42 و 43.
5 -  اخلاق اسلامى در نهج البلاغه. ناصر مكارم شيرازى. تهيه و تنظيم اكبر خادم الذاكرين‌. نسل جوان‌. قم‌. 1385 ه. ش‌. اول‌. ج2. ص 111
6 - آل الکرباسی. شیخ محمد کرباسی. تعریب: محمدصادق محمد کرباسی. بیت العلم. بیروت. 1425ق. ص 96 و 97. پاورقی 3.
7 - موسوعة طبقات الفقها. جعفر سبحانی. مؤسسه امام صادق عليه السلام، قم. اول. ج13. ص 520 و اعلام اصفهان.  مصلح الدین مهدوی؛ تصحیح ، تحقیق و اضافات: غلام رضا نصراللهی. سازمان فرهنگی تفریحی شهرداری اصفهان. اصفهان. 1386 ش.  ج1. ص 98.

منبع: گروه حوزه علمیه تبیان – علی محمد سرلک
مطالب مرتبط مجموعه :
آخرین مطالب سایت